کتاب قاصد خنده رو

کتاب قاصد خنده رو
معرفی کتاب قاصد خنده رو درباره شهید فضل الله محلاتی

دردش را برای خودش نگه می داشت

بعد از هشت ماه از زندان آزادش کرده بودند، یک راست آمد خانه و با صورت پر از لبخند. ندا تا بابایش را دید ذوق کرد، دست زد و خندید. بعد یکهو از شدت ذوق گریه کرد. نگاه کردم ببینم پدر در چه حالی است، دیدم لرزه به بدنش افتاده و عمامه اش روی سرش کج شده؛ چشم هایش داشت کاملا سفید می شد و افتاد روی زمین.
کد خبر: ۲۷۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱

پربیننده ها