یادداشت/احمد دواتگر
هیچ گاه یادم نمی رود آن پیر زن عراقی را که وقتی فهمید ما اسرای ایرانی هستیم به دلیل شلوغ بودن محوطه از فرصت استفاده کرده و یواشکی چند تا آبمیوه به داخل سالنی که در آن بودیم انداخت. اما سرباز عراقی وقتی متوجه این موضوع شد، قنداق تفنگش را روی بدن آن پیرزن فرود آورد ......
کد خبر: ۸۴۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۶
یاداشت/احمددواتگر
تاریخ در ذهن خود این حقیقت غیرقابل انکار را به ثبت رسانده است که عبور از رودخانه وحشی اروند به سادگی شکل نگرفته است.
کد خبر: ۶۹۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
مصاحبه منتشر نشده از سردار شهید«محمد تیموریان»
دشمن دور ما را دشمن بشکه انفجاری کار گذاشته بود. به طوری که همه بشکه ها به صورت سری بهم متصل بودند و بعد از چهل و هشت ساعت ما این موضوع را فهمیدیم که اگر یک کلید را می زدند تمامی این بشکه ها منفجر می شدند اما از لطف خداوند فقط یک بشکه منفجر شد که هفت تا از بچه ها ما زنده زنده سوختند.
کد خبر: ۲۹۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸