رزمندگان اسلام، هر ترکش درشت و به اصطلاح سخت و نخراشیدهای را «ترکش بربری» مینامیدند؛ آنها همچنین برای تاول ناشی از گاز شیمیایی نیز اصطلاح «بوسه حوری» را به کار میبردند.
کد خبر: ۶۹۹۹۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۳
رزمندگان اسلام اصطلاح «با گریه آمدن» را زمانی بهکار میبردند که یک بسیجی کم سن و سال، با التماس و گریه و زاری خود را به جبههها میرساند؛ همچنین آنها اصطلاح برنامه پایانی را نیز برای پیرمردهایی بهکار میبردند که اگر آتش دشمن دامن آنها را نمیگرفت، از سن و سالشان پیدا بود که به آخرین قسمت برنامه زندگی خود رسیدهاند.
کد خبر: ۶۹۹۹۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۲
«بازی سرخپوستی» اصطلاحی بود که پس از نوع خاصی از تک رزمندگان به دشمن، در جبههها رواج یافت و همچنین اصطلاح «بچههای ادوات» نیز در جبهها به کسانی اطلاق میشد که کنجکاو، مقاوم و بانشاط بودند و هیچکس جلودارشان نبود.
کد خبر: ۶۹۹۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۱
رزمندگان در میان شوخطبعیهای خود، برای کسی که شهید میشد، اصطلاح افقی برگشتن را بهکار برده و برای کسی هم که انسان باتقوایی بود نیز اصطلاح «الهی قلبی محجوب» را بهکار میبردند.
کد خبر: ۶۹۶۴۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
رزمندگان برای کسی که نیروی قدیمی جبهه و جنگ بود، اصطلاح «از غزوه خندق کمک نیزهانداز حضرت بودن» را بهکار میبردند و زمانی که برخی افراد از چادر یا سنگر بیرون میزدند و تا صبح با خدا راز و نیاز میکردند نیز میگفتند «اضافه کاری» کرده است.
کد خبر: ۶۹۶۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
رزمندگان برای عملیات کردن و غنیمت گرفتن تجهیزات دشمن، اصطلاح «اسلحه جدید تحویل گرفتن» را بهکار برده و به خودروی تویوتا لندکروز نیز میگفتند: «اف. چهار (F.۴)».
کد خبر: ۶۹۶۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۸
رزمندگان اسلام برای کسی که نیروها را به خط میبرد و خود به سلامت بازمی گشت، اصطلاحا میگفتند اعزام نیرو باز کرده است؛ آنها همچنین زمانی که عدهای از نیروها به دشمن میزدند و خلاف ضوابط کلاسیک میجنگیدند و جایی را میگرفتند، میگفتند با پررویی فلان محل را گرفتند.
کد خبر: ۶۹۶۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
اصطلاح اصالت وجودی زمانی در جبههها بهکار میرفت که یکنفر اول غذا میخورد، بعد نماز میخواند؛ همچنین رزمندگان به قاشقهای دمکوتاه غذاخوری که در جیب پیراهن خاکی جا میگرفت نیز میگفتند «اسلحه قنداق تا شو».
کد خبر: ۶۹۴۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
رزمندگان اسلام در جبههها وقتی حسابی حال کسی را میگرفتند، از اصطلاح «از زاغه مهمات دود بلند شدن» استفاده میکردند. آنها همچنین به نیروهایی که در فاصله دو عملیات و در اوقاتفراغت بیکار بودند نیز میگفتند «اصحاب کهف!».
کد خبر: ۶۹۴۵۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
رزمندگان به کسی که شبها برای راز و نیاز با خدا برمیخاست و وقتی میخواست برای وضو گرفتن بیرون برود، دست و پای بچهها را لگد میکرد، «آدم بیدار کن» میگفتند و همچنین به کسی که سبیلش را از ته اصلاح میکرد و ریشش را باقی میگذاشت نیز میگفتند «اصلاحِ هفته وحدتی» کرده است.
کد خبر: ۶۹۲۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۹
رزمندگان برای کسی که دچار به هم خوردن وضع عادی و عمومی مزاج و گوارش میشد، اصطلاح «آب و روغن قاتی کردن» را بهکار میبردند و به توالتهای تمیز در عقبه و پادگانها نیز بهمزاح میگفتند «اتاق مطالعه».
کد خبر: ۶۹۲۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۷
رزمندگان به کسی که ازدواج میکرد، به کنایه میگفتند: «تو هم بالأخره آبله مرغان کرفتی؟». آنها همچنین به امدادگران وقتی که در شب عملیات و موقع درماندگی به داد بچهها میرسیدند، میگفتند: «امداد غیبی».
کد خبر: ۶۹۲۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۶
رزمندگان به «خمپاره ۶۰ میلیمتری» بهدلیل اینکه گلوله موذی تیز و فرزی بود که بی سر و صدا و بدون هیاهو میآمد، «آب زیر کاه» میگفتند. همچنین آنها هنگامی که بوی پا و جوراب نشسته در سنگر میآمد نیز اصطلاح «ادوکلن سنگر» را بهکار میبردند.
کد خبر: ۶۹۲۱۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۵
رزمندگان برای کسی که بچههای هیئت گردان یا دسته به او میبالیدند و به وجودش افتخار می کردند، اصطلاح «آبروی هیئت» را بهکار میبردند. همچنین به کسی که در جنگ، سابقه داشت و کهنهکار بود نیز میگفتند «اخلاص فتحالمبینی» دارد.
کد خبر: ۶۹۲۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۴
«آبشنگولی» اصطلاحی بود که رزمندگان برای نوشیدنی خوشطعم و مایعات خنک و مطبوعی بهکار میبرند که حال آنها را حسابی جا میآورد و به اصطلاح شنگولشان میکرد. همچنین آنها برای کسی که با دیگران احساس تفاوت و تمایز میکرد نیز اصطلاح «احساس خوشتیپی کردن» را بهکار میبردند.
کد خبر: ۶۹۱۷۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
رزمندگان موشکها را با راکتهای گرد و جمع و کوچولوی دشمن میسنجیدند و نتیجتاً به تعبیر طنزآمیز «آبگرمکن نفتی» میرسیدند.
کد خبر: ۶۹۱۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۳۱
نوبت نگهبانی یکی از بچههای کلاس بود، پست نگهبانی را از دوست همکلاسیاش تحویل گرفت، اسلحه بهدست، رفت به دل جنگل، شب بود، داشت نگهبانی میداد که یکهو، سر و صدای آمدن یکی از دور پیدا شد...
کد خبر: ۴۹۹۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۰
بهش میگفتند: «آدم آهنی». جای سالمی در بدن نداشت؛ آبکش به تمام معنا! آن قدر طی چند سال جنگ تیر و ترکش خورد که «کلکسیون تیر و ترکش» شده بود. از آن بچههایی بود که راستی راستی «قطبنما را منحرف میکنند» دست به هر جای بدنش که میگذاشتی جای زخم و جراحتی کهنه و تازه بود.
کد خبر: ۳۸۵۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۴