شهید حمیدی نور

شهید حمیدی نور

روایت رشادت‌های غواص‌های کربلای 4 در کتاب "غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند"

"هاشم دنبال سر گمشده می‌گشت و من مات و مبهوت آن کمر خم شده از سجده بودم که یکدفعه بوی جزیره مجنون را شنیدم و صدای فریادها و شلیک‌ها و رسیدم به آن گشت رویایی و آن آخرین شناسایی قبل از عملیات و حمیدی‌نور را دیدم که کنار جاده خاکی افتاده تو دام عراقی‌ها و نگهبان عراقی نزدیکش می‌شود و او به حال سجده می‌رود و نگهبان پا روی کمرش می‌گذارد و می‌گذرد."
کد خبر: ۵۲۰۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

پربیننده ها