محمدرضا مروانی

محمدرضا مروانی
2 خاطره از آزادگان؛

ترس نیروهای بعثی از ایمان و اراده‌ی اُسرای در بند

"گفتم: خانواده‌ام در جنگ توسط سربازهای شما کشته شده‌اند و با خودم عهد بستم تا چند نفر از شما را نکشم آرام نگیرم و این بند برای به خاطر ماندن قولم است. عراقی خودش را عقب کشید و ترس در صورتش ظاهر شد. با این حرف تا مدتها عراقی‌ها سرکار بودند."
کد خبر: ۷۷۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۳

پربیننده ها