«علیاصغر» آقازاده بود؛ اما نه از آن آقازادههای بهظاهر مظلومی که برای خود دفتر و دستک و کارخانههایی دارند. او فرمانده واحد آر. پی. جی تیپ ذوالفقار و سپس فرمانده گردان ویژه شهادت بود.
کد خبر: ۶۷۵۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۱
دفاعپرس گزارش میدهد؛
ایستاد، عکس گرفتم و با خنده گفتم: «برادر صفرخانی، انشاءالله این عکس رو میزنم روی حجلهتون». خندید و گفت: «عمرا اگه بتونی»؛ و خندیدم و گفتم: «حالا میبینیم».
کد خبر: ۶۰۰۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳
در فرهنگسرای بهمن؛
هشتمین یادواره شهدای گردان شهادت به منظور پاسداشت یاد و خاطره شهدای گردان شهادت لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در مرکز همایشهای بینالمللی شهید آوینی فرهنگسرای بهمن برگزار میشود.
کد خبر: ۵۶۶۷۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۱
خرداد ۶۱ هنگامی که گردانی موسوم به « گردان شهادت » میخواست خط دشمن را در عملیات بیتالمقدس بشکند، مهماتش تمام شد، اما خط دشمن نشکست. تا اینکه علی فضلی و فرمانده آن گردان در بیابان با خدای خود خلوت کردند.
کد خبر: ۵۲۳۴۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۹
ششمین یادواره گردان شهادت فردا (پنجشنبه) در فرهنگسرای بهمن برگزار میشود.
کد خبر: ۵۰۱۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
حاج «علیاکبر صفرخانی» رزمنده دوران دفاع مقدس و پدر سردار شهید «علیاصغر صفرخانی» دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهید خود پیوست.
کد خبر: ۴۲۷۷۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۲
چهلسالگی سرو/
وضو گرفت، کتری را پر کرد. آن را روی آتشی که ساعتی قبل درست کرده بود، گذاشت و به طرف سنگر آمد. دو یا سه متر مانده بود که داخل سنگر بتونی شود. ناگهان سوت خمپاره و درپی آن انفجاری شدید، ناله او را در خود خفه کرد.
کد خبر: ۴۲۰۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
«کماندوی عراقی همانطور که منرا از زمین بلند کرده بود، باتعجب به پیکر داداشم نگاه کرد. ظاهرا فهمیده بود این پیکر یکی از عزیزان منه که اینطوری دارم براش گریه میکنم. با هول و هراس به اطراف نگاهی انداخت، با زبان بیزبانی و دست، به من اشاره کرد که پیکر داداشم را بردارم و زود از اینجا دور بشم.»
کد خبر: ۳۸۰۲۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰
چهارمین یادواره شهدای گردان «شهادت» لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص)، امشب (۲۷ دی) در فرهنگسرای «بهمن» برگزار میشود.
کد خبر: ۳۷۹۶۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
داوودآبادی:
«حمید داودآبادی» با انتشار عکسی از دوران دفاع مقدس، نوشت: این عکس را آن روز با دوربینی که از شهید «حسین کریمی» قرض گرفته بودم، به این نیت گرفتم که چه بسا آخرین عکس بعضیها باشد! امشب ساعت ۲۱ گردان شهادت از خاکریز رد شد.
کد خبر: ۳۷۲۳۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۱
شهید «جواد صراف» فرمانده گردان شهادت ، رفتار جالبی را با جمعی از اسرای عراقی که تا لحظاتی پیش او و همرزمانش را با تانک هدف گرفته بودند نشان داد.
کد خبر: ۳۵۳۵۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
مسعود زندی گفت: «حسین شاه بابایی روزهای قبل از شهادتش به بچهها گفت: وقتی من مردم، کتاب یاد یاران حمید داودآبادی را روی کفن من در قبر بگذارید.»
کد خبر: ۳۲۴۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۳
بسیجی شهید «ابراهیم باقرپور» در وصیتنامه خود آورده است: « امام حجت را بر ما تمام کرده است و حرف امام حرف ائمه و خداوند میباشد؛ و از دامن ائمه دست بر ندارید که ما هرچه داریم از ائمه (ع) است.»
کد خبر: ۳۱۵۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۷
بسیجی شهید «ابراهیم باقرپور» در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ در شهرستان تکاب واقع در استان آذربایجان غربی چشم به جهان گشود. وی در گردان «شهادت» لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) فعالیت داشت که در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۳۰۹۵۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۷
شهید علیاصغر صفرخانی بعد از عملیات بدر با کولهباری از تجربه و با ابتکار خود « گردان شهادت » را در سطح لشگر ارتقاء داد. این گردان در لحظات حساس که فشار دشمن زیاد بود وارد عمل میشد.
کد خبر: ۲۴۵۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۰
دانیال عبادی دلنوشته بسیجی مدافع حرم یگان ویژه فاتحین را در صفحه شخصی اینستاگرامش منتشر کرد.
کد خبر: ۸۸۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
30 سال پیش در چنین روزهایی، بچههای گردان شهادت ، پس از حضور دو - سه هفتهای در نبرد سخت والفجر 8، از فاو به عقبه لشکر منتقل شدند. آن روز وقتی با بدنهای خسته ولی دلهای همچنان زنده و شاداب به اردوگاه بهمنشیر در آبادان بازگشتیم، "مرتضی حاج محمدی" این عکس را گرفت.
کد خبر: ۷۳۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۶
تصویرخاطره انگیزی که پیش رو دارید، اوایل دههی شصت شمسی، در صحن «حضرت ثامن الائمه(صلوات الله علیه)» به ثبت رسیده است.
کد خبر: ۵۲۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
میدانهای مین هنوز قربانی میگیرد ـ ۳/ گفتوگوی دفاعپرس با همسر شهید عبدالرضا قربانعلی
در تمام هشت سال جنگ همان 15 روزی را که در هر ماه به منطقه اعزام میشد تا ساعت 12 شب منتظر میماندیم تا تماس بگیرد و خبر سلامتیاش را بدهد. هر روز را به همین شیوه به سر میبردیم تا روز بعد که خدا بزرگ بود.
کد خبر: ۳۲۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵