در عملیات «والفجر هشت» قرار بود رزمندگان اطلاعات-عملیات و تخریب به گروهان غواص کمک کنند تا خط دشمن را بشکنند. شهید «عزتاللّه اوضح» حال و هوای شب عملیات را روایت کرده است.
کد خبر: ۶۶۶۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
همسر و همرزمان شهید «علیاصغر صفرخانی» مطرح کردند؛
همسر شهید گفت: آخرین بار که آمد خانه، خیلی کنار دخترمان نشست. مرتب میبوسیدش و محبت میکرد. آن روز حالت خاصی داشت. انگار دفعهی آخری بود که دخترمان را میدید.
کد خبر: ۲۴۷۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
شهید «شیرعلی راشکی» همه بچهها را دور خودش جمع کرده بود و میگفت: بچهها، حنا بستن مخصوص شب دامادی است و این شبهای پربرکت، شب دامادی ما است، مبارک باشد.
کد خبر: ۳۴۹۰۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۱
قسمت اول/ جانباز ۷۴ درصد در گفتوگو با دفاع پرس:
«حسین قنبریان» گفت: در شب عملیات همه از هم حلالیت میطلبیدند. رزمندگان با خنده و شوق مراسم حنابندان راه میانداختند و دست و پا و سرشان را حنا میبستند. درد دل میکردند. وصیتنامه مینوشتند؛ آنچه دیدنی است شنیدنی نیست، با زبان نمیشود آن اتفاقات را بیان کرد.
کد خبر: ۲۸۱۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۲
با شور و حالی وصف ناشدنی ظرف حنا به میان نیروها آمد. همه بر گرد آن حلقه زدند و با شور شادی حنا را بر دستانشان میکشیدند. آن شب با همان شور و حال بچهها راهی خط مقدم شدند.
کد خبر: ۳۱۳۳۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۲
ستارههای گمنام/ 6
شهید مصیب درزی در آخرین نامهاش نوشت: «لباسی را که من بر تن کردهام و حدود هفت ماه از پوشیدن آن میگذرد، از لباس دامادی هم بهتر است. امیدوارم که با همین لباس هم داماد بشوم و با خون، دست و پایم را مانند دیگر دامادان حنابندان کنم.»
کد خبر: ۲۹۷۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۱
دفاع پرس منتشر کرد؛
در فاصله زمانی یک ساعت، چادرهایی را آماده کردیم تا رزمندگان دستهایشان را حنا بگذارند و دور آتشی بنشینند. نیروها دست و پایشان را حنا گذاشتند و با مزاح لبخند را به یکدیگر هدیه میکردند.
کد خبر: ۲۵۷۶۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۷
«آخرین بار که آمد خانه، خیلی کنار دخترمان نشست. مرتب میبوسیدش و محبت میکرد. آن روز حالت خاصی داشت. انگار دفعهی آخری بود که دخترمان را میدید.»
کد خبر: ۲۴۷۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
نماهای ماندگار از دفاع مقدس(14)
حناگذاری قبل از عملیات والفجر ده و تیپ ضدزره
کد خبر: ۴۶۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۲