برشی از کتاب/
«جسد بیجان برادر شاکری را داخل پتو کشاندم و آن را دور شهید پیچیدم. اطرافمان پر بود از سیمهای تلفن قورباغهای. مقداری از سیمها را که پاره شده بود، با خودم به داخل سنگر بردم و دور پتویی که شهید را در آن پیچیده بودم، بستم و در این فکر بودم که جسد او را به پایین قله ببرم اما زیر آن آتش شدید دشمن چطور این کار را بکنم.»
کد خبر: ۵۴۵۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۱
مرادیان:
بازیگر سریال «اصحاب کهف» گفت: هر صبح که آقای سلحشور میآمد یک قرآن جیبی کوچک داشت و گوشهای میایستاد و قرآنش را باز میکرد و چند آیه زمزمه میکرد و میگفت بسم الله الرحمن الرحیم بگویید و این انرژی در کار جاری بود.
کد خبر: ۴۸۱۵۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۹
به مناسبت هفته دفاع مقدس، فراخوان مسابقه بزرگ «عکس دفاع مقدس» در آمل منتشر شد.
کد خبر: ۴۷۸۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
تصویری جالب و نوستالوژی از دوران جنگ تحمیلی در فضای مجازی انتشار یافت.
کد خبر: ۱۰۸۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۵