بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات- 223/
«اکبر حمودی» گفت: وقتی که آتش باران دشمن سنگین شد، «محمد» میخواست روی زمین بخوابد که ناگهان خمپارهای به جلوی پایش خورد و سرش از بدنش جدا شد. وقتی که آتشباران تمام شد از یک گروهان 40 نفره، فقط پنج نفر از رزمندگان زنده مانده بودیم.
کد خبر: ۲۶۴۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۸