افسر عراقی

روایتی از اسیر کردن یکی از افسران قوی هیکل عراقی

یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: «یکی از افسراس قوی هیکل عراقی را به اسارت گرفته بودیم و از او می‌خواستیم بگوید «مرگ بر صدام». تا اینکه حاج احمد متوسلیان سر رسید.»
کد خبر: ۶۵۶۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۰

ادامه فصل سوم «زیرخاکی» در شهرک دفاع مقدس/ تصویربرداری با حضور یک افسر عراقی !

فصل سوم سریال «زیرخاکی» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان و تهیه کنندگی رضا نصیری نیا که اوایل آذر کلید خورده بود، با پیوستن یک بازیگر جدید در شهرک دفاع مقدس پیگیری می‌شود.
کد خبر: ۴۹۵۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۷

سخنگوی گردان‌های حزب‌الله عراق اعلام کرد؛

مداخله واشنگتن در پرونده جاسوسی افسر عراقی برای نیرو‌های آمریکایی

گردان‌های حزب‌الله عراق از مداخله واشنگتن در پرونده جاسوسی یک افسر عراقی عالی‌رتبه برای نیرو‌های آمریکایی خبر داد.
کد خبر: ۳۵۳۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹

یادداشت‌های روزانه خبرنگار شهید محمدرضا باقری (۱۱) / درگیری رزمندگان اسلام با دشمن بعثی در بندر خرمشهر

خبرنگار شهید «محمدرضا باقری» در یادداشت روزانه خود در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۵۹ شرح حالی از درگیری رزمندگان اسلام با تعدادی از نیرو‌های رژیم بعث عراق در بندر خرمشهر را بیان می‌کند.
کد خبر: ۳۱۹۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

در کتاب «شهید گمنام» آمده است؛

داروی کمیابی که همسر افسر عراقی را شفا داد

در برشی از کتاب «شهید گمنام» نوشته شده است: «یک روز افسر عراقی آمد و گفت: همسرم مریض شده. پایش ورم کرده، داروی خوب می‌خواهم. من هم کمی فکر کردم و گفتم: فردا برایت دارو می‌آورم. شب کمیسیون پزشکی در مقر برپا شد.»
کد خبر: ۳۱۸۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۴

اسیری که ۲ ماه لباس غواصی در تنش ماند

به هریک از بچه‌ها یک دست لباس دادند. این جا بود که حدودا بعد از گذشت سه ماه، برای اولین‌بار لباس غواصی را از تن خود بیرون می‌کردم. وقتی لباس غواصی را از تنم خارج کردم بیشتر نقاط بدنم تاول زده بود، بعضی از قسمت‌ها به علت عرق و آلودگی قارچ زده و کبود شده بود...
کد خبر: ۳۰۴۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۶

توصیه به یک «تیمسار جنگی» میان سنگرهای دشمن

افسر عراقی اسلحه خود را به سوی رضا گرفت اما قادر به تیراندازی نبود. انگار دو نفری خشکشان زده بود. بی‌هیچ درنگی تفنگم را انداختم و با سرعت زیاد خود را به عراقی رساندم و با پا محکم به صورتش کوبیدم. بعد به او گفتم رضایِ عزیز درسته که «تیمسار جنگی» ولی بیشتر احتیاط کن!.
کد خبر: ۱۰۹۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۰۳

پربیننده ها