در اینستاگرام منتشر شد
پرویز پرستویی با انتشار عکسی در اینستاگرامش دلنوشته ای را به اشتراک گذاشت.
کد خبر: ۸۴۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
به نگارش مجید مضطرزاده؛
مجید مضطرزاده از هنرمندان و قاریان قرآن جوان یزدی دلنوشته ای را در وصف مدافعان حرم نوشت.
کد خبر: ۸۴۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
دلنوشته سامان ارس خان مجری جوان یزدی؛
این روزها بر زبان همه ی مردم ایران دعا برای مدافعان است برای جوانان سرزمینم که عاشقی را به من دیکته می کنند ومی توان گفت مدافعان حرم همان الگوی عشق، انسانیت و دفاع هستند.
کد خبر: ۸۴۶۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
مصطفی راغب خواننده یزدی نوشت:
هر زمان که نگاهش را به صفحه تلویزیون میدوخت و نالهی مادرانهی آن زن غریب را میشنید و دست و پا زدن کودکان بیگناه را نظاره میکرد، دیگر زندگی برایش معنایی نداشت.
کد خبر: ۸۴۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۸
همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بچه ها بهانه باباشون رو خیلی می گیرن. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بهمون طعنه می زنند که بخاطر پول رفتی.
کد خبر: ۸۳۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
دلنوشته شهید مهدی صابری
کد خبر: ۸۳۶۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۱
این یادگار شهید می نویسد: وقتی می گویم بابا انگار همه را دارم. این یعنی تو هستی. پس درست شنیده بودم . بابا هایی که شهید می شوند زنده اند، پس برای این است دلم هنوز گرم بودنت است ، بابای مهربونم ! زهرا دلش برایت بی تاب است...
کد خبر: ۸۳۰۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۸
دلنوشته/احمد دواتگر
مانده ام که در مقابل طعنه ها و توهین هایی که از سوی نمک ریزان مجالس شهدا این روزها می شنوم چه بگویم. طعنه هایی که قلب هر انسان با وجدانی را به درد می آورد وتنها می توانم بگویم توهم و بی انصافی هم حد و مرزی دارد!
کد خبر: ۸۲۶۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۶
دلنوشته/سیده طاهره رسولی
داخل اتاق انباری تابوتی سیاهرنگ قرار داشت که از قبل برای تشییع جنازه آورده بودند تا لباسها و عمامه ی بابایم را با آن ببرند و به جای او به خاک بسپارند.
کد خبر: ۸۲۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۵
پرویز پرستویی با انتشار دلنوشته ای در صفحه شخصی اش از فداکاری های مدافعان حرم گفت.
کد خبر: ۸۱۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۱
پیامهای دردناک خان طومان رسید. پیامهایی که نمایش استثنا و قاعده رو برای همیشه توی ذهن من ماندگار کرد و چه تلخ هم ماندگار کرد. دو روزه به خانواده هایی فکر میکنم که تازه از این به بعد میفهمن خبر شهادت همسر و پدرشون میتونه بهترین خبر زندگیشون باشه.
کد خبر: ۸۱۹۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۱
امروز از صمیم قلب آرزو کردم که کاش در سوریه و حلب و خانطومان بودم و دوشادوش برادرانم، این "برادران تنی" ایرانی و افغانستانی و لبنانی میجنگیدم.
کد خبر: ۸۱۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۰
راهی که حسن آقا در آن قدم گذاشت مهر نوکری و گریه کنِ خانه حضرت سیدالشهداء (ع) و هیئت عشاق الحسین (ع) به پیشانیاش خورد؛ و حفاظت از جان شریف ولی امر مسلمین که آرزوی خیلی از همسنگرهایش بود نصیب ایشان شد.
کد خبر: ۸۰۴۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
در اجلاسیه فرهنگیان کنگره ملی ۸ هزار شهید گیلان مطرح شد
فرزند شهید گیلانی مدافع حرم گفت: پدرم نعمت اصالت، شجاعت، مردانگی و ایمان را در خونم تزریق نمود، نعمتهایی که هرگز فروشی نیست و حتی پدران به ظاهر ثروتمند هم نمیتوانند در هیچ معاملهای آن را خرید و فروش کنند.
کد خبر: ۸۰۴۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
دلنوشته یکی از یادگاران دفاع مقدس؛
یاد جبهه بخیر که مدینۀ اهل بلا بود. یاد قرارگاه بخیر که بی قراری می آورد. یاد ایستگاه صلواتی بخیر که آدمی را از بیراهگی و انحراف نجات می داد.
کد خبر: ۷۹۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۷
دلنوشته فرزند سردار شهید حسین همدانی
روزهاست که میخواهم ۴ کلمه درباره شهدای مدافع حرم بنویسم. هر بار که خواستهام از بغضی که گلویم را فشار میدهد بنویسم دیدهام نمیتوانم آنچه بر دلم میگذرد را بنویسم.
کد خبر: ۷۹۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۵
مردِ خانه! تو رفتی تا ...
مردِ خانه! آه جگرسوز همسرت، در نبودت قلبم را میفشرد. دیوارهای خانهمان پر است از بابایی احمد وخندههای دلفریبش. تو رفتی تا امثال محمدها در آغوش پدرانشان، آرام بگیرند و از بودنهای پر محبت پدران خود، عکس یادگاری داشته باشند.
کد خبر: ۷۹۱۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۴
همسر شهید مدافع حرم؛
همسر شهید مدافع حرم در دلنوشته ای آورده است: دو فرزند نوجوان مجتبی را چنان تربیت میکنم تا همچون پدرشان در رکابتان تا رفع تمام پلیدیها و ظلم و جورها مبارزه کنند و در راه حسین بن علی علیه السلام فدا شوند.
کد خبر: ۷۸۴۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۳۰
دلنوشته ضرغامی برای معلم فداکار سیستانی
رئیس پیشین سازمان صداوسیما نوشت: «حمیدرضا»، رستم خاش و پهلوانی بزرگ از تبار یلان شاهنامه است! روحش شاد.
کد خبر: ۷۶۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۷
ما آمادهایم-242/ دلنوشته ای در لحظات پایانی سال 1394
خدا بین ما و نگاه هایمان ایستاده بود. یادت میآید؟ در شلمچه و اروند، در خرمشهر و آبادان، در فکه و طلاییه. در شلمچه و هویزه. در نمازهای خالصانه ، در کتاب های درسی، در همه جا بود. همین نزدیکی ها. شاید باور نکنید اما در صف رای هم خدا را دیدم. کنار صندوق. شناسنامه هایمان را مُهر می زد.
کد خبر: ۷۴۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱