به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد
دفاع پرس، شهید مدافع حرم «مهدی صابری» از لشکر فاطمیون روز نهم اسفند 1393 در درگیری با مزدوران رژیم
صهیونیستی (جبهه النصره) و در منطقه تل قرین در نزدیکی(پانزده کیلومتری)
بلندیهای جولان به مولا و مقتدای خود علی اکبر حسین علیه السلام پیوست و
به شهادت رسید.
این شهید مدافع حرم در آخرین کاغذ دست نوشتهاش خطاب به خانواده خود نامهای نوشت که به شرح زیر است:
رو سیاهم...
روسیاهم که با 25 سال سن نتونستم تو رابطه عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم.
میخوام کمی راحتتر و خودمانیتر، بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم.
مامان، مامان، مامان...
همین الانش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا میدونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از
اون چیزی که فکر میکنی! قدرت رو ندونستم؛ حیف. تو دلم هزارتا حرف هست که
تو این چند جمله و چند ورق جا نمیشن و اون حس و حالش رو هم نمیتونم با
قلم برات توصیف کنم.
مامان؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگ ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم دوستت دارم.
آبجی کوچولوی دوست داشتنی. با تو فهمیدم عشق یعنی چی! (باورت میشه) اونقدری که شما من رو دوست داری، به دو برابرش من دوستت دارم....
مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم..
پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم..
روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً ارباً! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده!
همیشه هم آرزو داشتم این روضهها همه به سرم بیاد! خدا کنه! یعنی میشه؟
بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی بی لیلا بالا بگیرین.
هزار تا مثل من که نه، کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی اکبر (ع)
اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل بیت علیهم السلام شدید همتون.
براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل می خوام.
یا علی اکبر(ع)
سه شنبه پنجم اسفند/1393