به همه مادراني که اينجا هستيد، روز مادر مبارک. اين روز روزي است که بعضي از ما چشم براه آن هستيم تابراي همه آنچه زندگيمان را در راهش صرف کرديم پاداش کوچکي بگيريم و اين به ما يادآوري ميکند واطمينان ميدهد که اعتبار همه جشن تولد هاي خانواده گي، روز پدر ، و همه روزهاي مهم زندگي در خانواده هايمان تاييد شده است. ما شايسته اين روز هستيم . خودمان آن را به دست آورده ايم.
من در زندگيم روزهاي مادر نازنيني داشته ام. وقتي کودکانم جوانتر بودند، درتختخواب ميماندم تا آنها بتوانند برايم صبحانه را بياورند که درآن نان تست فرانسوي ( گاهي برشته تر از معمول) و آب پرتقال .
هميشه با محبت ، گاه بادستپاچگي،هميشه تميزچيده شده بود. هدايايي هم بود . کارتهاي دست ساز، شعر، نقاشي و دفترچه کوپن . اين آخري عبارت بود از قول ساعتها شستشو و گردگيري، وعده هاي غذا که قرار بود در روزهاي گرفتاري من تهيه شود، و گاهي تعداد غير قابل شمارشي در آغوش گرفتن من.
فکر ميکنم من اين در آغوشها گرفتن ها را بيش از هر چيز براي خودم جمع ميکردم . احتمالا همه کوپن هاي ديگر ي را که به من هديه داده شده بود مصرف نکردم، ولي در آن روزهاي مادر قلب و مغز کودکان من پر از ابتکارهاي خلاق ، قابل لمس ( و نه چندان گران) بود براي اينکه به راههاي مختلف به من بگويند " مامان ، دوستت دارم" . مطمئن نيستم که آنها حتي حالا بطور کامل و آگاهانه دريافته باشند که بزرگترين هديه آنها به من همانا وجودشان بوده است .
اين روز مادر، البته براي من روز مادر ويژه اي است. وقتي کودکان من بزرگ شدند و ما در سطح کشور پراکنده شديم، در روز مادر من ميتوانستم انتظار داشته باشم هر سه فرزندم در يک روز به من زنگ بزنند. ( براي اي تي اند تي و اسپرينت ، روز مادر بليط برنده است). امسال ، کريس و سارا تلفني و شخصا به من سر زدند. اما راشل نه ، او در روز 16 مارس ، وقتي تلاش ميکرد از خراب کردن خانه يک فلسطيني در نوار غزه جلوگيري کند، با بولدوزر به قتل رسيد. با وجود اين راشل امروز قويا با من است ، همانطور که مطمئن هستم ديگر مادراني که فرزندي را از دست داده اند ، امروز آنها را قويا با خود دارند.
يک هفته قبل از مرگ راشل ، مساله روز مادر سال 2003 براي من بطوري ويژه تر از معمول مطرح شده بود ، من در واشينگتن دي سي با ساير زنان براي چالش در برابر جنگي که ميرفت در عراق آغاز شود، جمع شده بوديم. من روز را در "ورک شاپ" گذارنده بودم و با ساير مادران در فکر طرحي بوديم که روز مادر را به ريشه هايش در اين کشور برگردانيم، به جوليا وارد هاو و بيانيه او براي روز مادر صلح ، و شيوه او براي به چالش کشيدن بيدادگري و خشونت در همه جا.
از زمان مرگ راشل ديگران مرا تشويق کرده اند که به قدرت مادر توجه داشته باشم. در يک برنامه گفتگوي تلفني را ديويي در واشينگتن دي سي ، تنها برنامه تلفني که ما داشتيم، من اضطراب داشتم ولي با دو تلفن اول از مادران محصلين مدرسه اورگرين که از فرزندانشان ماجراي راشل را شنيده بودند ، آرامش يافتم. بعد صداي مرد مهرباني بود که گفت من دارم با مخاطبان غلط در واشينگتن دي سي صحبت ميکنم ، بجاي آنکه با پرزيدنت تماس بگيرم، بايد با لارا و باربارابوش- با مادران جهان تماس بگيرم . من به آن آقاي شريف گفتم من به مادران بشدت اعتقاد دارم. به راستي دارم. من با مادران پيوند دارم. من احساس ميکنم چيزي عميق در ميان ما وجود دارد، چيزي که با پا گذاشتن کودک به زندگي ما بوجود ميايد و آگاهي عميق از تقدس آن موجود و در پژواک آن آگاهي عميق به تقدس همه موجودات بشر را در ما بطور ريشه دار ايجاد ميکند. من بر اين باورم که سياستهاي اين کشور در جهان و پولي که بر اساس آن صرف ميشود، بايد ارزشهايي را بازتاب دهد که بيشتر مادران ما به آنها باور دارند. يعني تقدس زندگي هر فرد، ارزش برابر همه موجودات بشر، و تعهد به اينکه عدالت بايد بر اساس قانون بطور برابر شامل همه باشد.
توجه من ، البته به بي عدالتي که در درگيري ايالات متحده-اسرائيل- فلسطين وجود دارد کشيده ميشود. من ميخواستم امروز با شما در باره ساير مادران . مادرهاي شجاع فلسطيني و اسرائيلي صحبت کنم . اما به تازگي ازچيزهايي آگاه شدم که به شدت مرا نگران ميکند و بايد آنها را با شما در ميان بگذارم. جنبش همبستگي بين المللي(آي.آس . ام) ، گروهي که راشل با آن کار ميکرد،" براي اين پايه گذاري شد که براي مردم فلسطين منبع حمايت بين المللي و صدايي براي مقاومت مسالمت آميزدر برابر قدرت عظيم نظامي اشغالگر ايجاد کند" در چند روز گذشته نظاميان اسرائيل فشاربر خارجيان در ساحل غربي و بويژه نوار غزه را افزايش داده اند و بنظر ميرسد که بخصوص آي.اس.ام را هدف گرفته اند. دو عضو انگليسي ، نيک و آليس، را 28 ساعت در پست نگهباني نگه داشته اند بدون اينکه دستور دستگيري داده شده يا اتهام آنها معلوم باشد و حالا آنها رابه مقري برده و ميخواهند اخراج کنند. فکر ميکنم آليس زني است که هنگام مرگ راشل از او مراقبت ميکرد. آليس يهودي است و پسرعمويي در اسرائيل دارد که و قتي خبر عمليات انتحاري ميرسد براي او نگران ميشود.
روز جمعه تقريبا 20 خود روي نظامي دفتر مطبوعاتي آي.اس.ام را محاصره کردند ، کامپيوتر ها و وسايل ويدئو را ضبط کردند، فايل ها و عکس ها را غارت کردند، وسايل راشکستند و اطاق دفتر را ويران نمودند. سه زن حاضر در دفتر را گرفتند( يکي از ديده بان حقوق بشر ، يک داوطلب فلسطيني ، و يک داوطلب آمريکايي)
من از شما ميخواهم صدايتان را به گوش اعضاي کنگره ، کاخ سفيد، وزارت خارجه ، سفارت اسرائيل برسانيد. به آنها بگوئيد که واکنش ملايم دولتهاي ايالات متحده و بريتانيا نسبت به مرگ راشل ، وروزنامه نگار انگليسي جيمز ميلر، و نسبت به تير اندازي به برايان آوري و تام هرندال به اسرائيل چراغ سبز ميدهد که اين تاکتيکهاي جديد و خشن را براي ترساندن فعالين مسالمت جوي صلح پيش ببرد...
من ميخواهم با نقل تکه هاي کوتاهي از نامه هايي که از اطراف جهان دريافت کرده ام صحبت خود را به پايان ببرم :
از مدير انجمن مطالعات يهود در دانشگاه بزرگي در ايالات متحده اين جملات در يادبود راشل نقل شده است:
کتاب مقدس يهودي ما در فصل 16 ، آيه20 ميگويد: "عدالت ، شما بايد از عدالت پيروي کنيد". بر پايه اين آيه مقدس ميتوان گفت" بي عدالتي ، شما بايد با بي عدالتي مبارزه کنيد!" و راشل کوري با بي عدالتي مبارزه کرد. به اين خاطر ما از او تجليل ميکنيم. به اين خاطر ما ياد او را گرامي ميداريم. ولي بسيار مهمتر از اين ما به خاطر فداکاريش، به خاطر مرگ زود هنگامش که بزرگترين معنا را داشت، ما بايد تا آنجا که ميتوانيم مبارزه اي را که باآن صميميت در پيش گرفته بود ادامه دهيم. ..
از زني در اسرائيل در نامه اي به دوستش در اينجا ، اوليمپيا:" ما به همه جوانانمان نياز داريم ، جوانان ما و آنها."
از زني در نيويورک:" اجداد من صد سال پيش از قتل عام در روسيه گريختند و دهه ها براي ايجاد يک وطن يهودي تلاش کردند. من مطمئن هستم که اگر آنها زنده بودند براي آنچه که در آنجا دارد روي ميدهد ميگريستند. و من هم ميگريم."
از زني از گروه 35 در کاروليناي شمالي :" ما براي مرگ راشل سوگواري ميکنيم ، چنانکه براي مرگ هرمرد، زن و کودک فلسطيني و اسرائيلي سوگواري ميکنيم. ما گروهي يهودي هستيم که بر اين باوريم که اشغال ساحل غربي و غزه بيدادگرانه، ضداخلاقي، و کاملا برخلاف منافع نه فقط مردم فلسطين بلکه مردم اسرائيل و يهوديان جهان است. .. "
و مسلماني از خاور ميانه نوشت:" من هم به عنوان کسي که که خود صاحب فرزند است و هم به عنوان يک مسلمان که عميقا به آزادي و مقام هر فرد انسان در روي زمين ما معتقد است برايتان مينويسم. به نظر من ما هردو با بي توجهي کامل هويت مشترکمان را در تمام دورانها و فرهنگ ها فراموش کرده ايم ويا به آن باور نداريم، در حالي که ما در واقع يک خانواده بشري هستيم که تا سر حد استيصال به فعالين صلح نياز داريم.
11مه 2003