احراز قضايي استفاده از سلاح­هاي شيميايي در طول جنگ تحميلي عليه ايران

کد خبر: ۱۱۲۶۴۹
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۸۵ - ۱۳:۴۲ - 26February 2007

در تمام طول اين دوره اعتراض­هاي کتبي دولت جمهوري اسلامي ايران به اين عمل دولت عراق که ناقض اصول مسلم حقوق مخاصمات مسلحانه و معاهدات بين المللي بود و بدون ترديد، عنوان جنايت جنگي به آن اطلاق مي­گردد، به طور مستمر به شوراي امنيت سازمان ملل متحد تسليم مي­شدند و هر بار به عنوان اسناد شوراي امنيت به ثبت مي­رسيدند و انتشار مي­يافتند. علي­رغم دهها اعتراض دولت جمهوري اسلامي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد و ساير مجامع بين المللي، نه تنها وقفه­اي در ارتکاب جنايت مزبور توسط عراق ايجاد نگرديد، بلکه بر تعداد حملات افزوده شد. گازها و مواد شيميايي که ضايعات انساني بيش­تر و دردناک­تري ايجاد مي­کردند، مورد استفاده قرار گرفتند و بکارگيري اين سلاح­ها به تدريج به مناطق مسکوني روستايي و شهري که البته قبلاً هم به طور مستمر ولي با سلاح­هاي متعارف اما مخرب توسط عراق مورد حمله قرار گرفته بودند، توسعه پيدا کرد.

در نامه مورخ 12 آوريل 1988 نماينده دائم وقت جمهوري اسلامي ايران به رئيس کنفرانس خلع سلاح، که تحت شماره 827 به ثبت رسيده است، نيروهاي نظامي و شهروندان ايراني استفاده کرده است و هر بار دهها و گاهي صدها و حتي هزاران نفر قرباني اين اقدام شده­اند.

اعتراضات مکرر ايران در سال­هاي 1982 و 1983 و انتشار اخبار جنايات هولناکي که به طور روزانه توسط رژيم عراق صورت مي­گرفت، موجب شد تا افکار عمومي در کشورهاي غربي برانگيخته شود. دولت ايران براي تبيين بهتر ابعاد جنايات عراق و استفاده از امکانات درماني و بيمارستاني کشورهاي غربي تعدادي از مجروحين را به اروپا اعزام نمود و برخي دولت­ها هم مانند اتريش، سوئد، فرانسه، اسپانيا، ايتاليا، بلژيک و هلند، البته نه با مقاصد خيرخواهانه و صرفاً براي مداوا بلکه براي انجام تحقيقات دقيق­تر و جمع آوري اطلاعات جامع و به روز درباره آثار سلاح­هاي شيميايي، پذيراي ايشان شدند.

با افزايش فشار افکار عمومي جهاني دبير کل سازمان ملل متحد هيأتي چهار نفره را که مرکب از يک نفر محقق عالي رتبه شيمي از سوئد، يک سرهنگ پزشک اسپانيايي متخصص در سلاح­هاي هسته­اي، شيميايي و ميکروبي، يک نفر محقق اسپانيايي متخصص امور آزمايشگاهي و يک نفر سرهنگ ارتش سوئد متخصص در دفاع هسته­اي، ميکروبي­ و شيميايي، بود جهت بررسي اعتراضات ايران به منطقه اعزام کرد.

اولين گزارش «متخصصان منصوب دبيرکل سازمان ملل متحد براي بررسي ادعاهاي جمهوري اسلامي ايران در خصوص استفاده عراق از سلاح­هاي شيميايي» در تاريخ 26 مارس 1984 به عنوان سند شوراي امنيت و تحت شماره 16433 انتشار يافت. گزارش مزبور استفاده از گاز خردل و گاز اعصاب (تابون) عليه مناطقي که در جمهوري اسلامي ايران مورد بازديد قرار گرفته بود را مورد تأييد قرار داد.

پس از اين گزارش نيز تقريباً هر سال تا پايان جنگ يک هيأت مستقل کارشناسي از سازمان ملل از مناطق جنگي بازديد کرده و هر بار در گزارش­هاي تنظيمي آن­ها استفاده عراق از سلاح­هاي شيميايي عليه نيروهاي ايراني مورد تأييد قرار گرفت. هيأت­هاي مزبور ادعاهاي عراق مبني بر استفاده ايران از سلاح­هاي شيميايي عليه آن کشور را نيز همواره مورد بررسي قرار دادند. ليکن هر بار اين ادعا را مورد ترديد قرار داده و پس از بررسي ادله و مصاحبه با مجروحين و شهود آن را نپذيرفتند.

علي­رغم گزارش­هاي کارشناسي روشن که با صراحت عراق را به عنوان استفاده کننده از سلاح­هاي شيميايي معرفي مي­کرد، شوراي امنيت سازمان ملل تحت نفوذ سياست حمايت بي چون و چراي غرب از عراق در برابر ايران، در نهايت از «طرفين» درخواست کرد که بکارگيري از سلاح­هاي شيميايي خودداري کنند و نشان داد که حاضر نيست عراق را به صراحت به ارتکاب جنايات جنگي متهم کند.

پس از پايان جنگ عراق عليه ايران و آغاز تجاوز عراق به همسايه ديگر خود و تغييراتي که در سياست غرب نسبت به عراق ايجاد شد، مدارک و اطلاعات مربوط به وجود تسليحات شيميايي در اين کشور به تدريج در جرايد و رسانه­هاي غربي منتشر شد. مستندترين تحقيقات انجام گرفته شايد کتاب «سوداگري مرگ» (1) باشد که توسط روزنامه نگار آمريکايي «کنت تيمرمن» در سال 1991 منتشر گرديد.

همزمان در آلمان برخي از اقدامات قضايي عليه يک شرکت آلماني واسطه و در حال انحلال به اتهام کمک به رژيم بعث عراق در ايجاد تأسيسات صنعتي براي توليد مواد شيميايي مورد استفاده در تسليحات انجام گرفت، ليکن پرونده صرفاً بر اساس نقض مقررات گمرکي پيگيري شد و بدون سر و صدا خاتمه پيدا کرد و نامي از شرکت­هاي شاخص آلماني که مواد و تجهيزات و فناوري لازم را براي رژيم عراق فراهم کرده بودند برده نشد.

در ايران هم تلاش­هايي براي پيگيري قضايي موضوع انجام گرفت ليکن تحت تأثير جو سياسي و روابط بين المللي قرار گرفته و در نهايت بعد از ده سال هنوز پيشرفتي پيدا نکرده و حتي ابلاغ اوراق قضايي به شرکت­هاي خوانده دعوي نيز تا کنون ممکن نشده است.

بالاخره در زمستان سال 1383 دفتر خدمات حقوقي بين المللي (مرکز امور حقوقي بين المللي فعلي) مطلع شد که فردي به نام «فرانس فان آنرات»، تبعه هلند در اين کشور به اتهام مشارکت در تأمين مواد شيميايي به منظور توليد تسليحات شيميايي براي رژيم عراق بازداشت شده است. بلافاصله با هماهنگي وزارت امور خارجه و تمامي دستگاه­هاي ذي ربط مقرر شد از اين فرصت براي احقاق حقوق شهروندان ايراني که بر اثر بمباران­هاي شيميايي مصدوم و مجروح شده بودند، استفاده شود و آمادگي دولت جمهوري اسلامي ايران براي همکاري در تحقيقات به دادستان جرائم جنگي هلند اعلام شد.

دادستان هلندي علي رغم برخي ملاحظات سياسي مقامات آن کشور دعوت جمهوري اسلامي ايران را پذيرفت و با حضور در ايران از مناطق مرزي غرب و جنوب کشور بازديد نمود و اظهارات 55 نفر از مصدومين سردشت، اشنويه، آلوت، زرده، خرمشهر و آبادان را استماع کرد.

دادستاني هلند همچنين تحقيقات گسترده­اي را در ايالات متحده آمريکا و ژاپن انجام داد. زيرا پس از اعتراضات اوليه ايران و محدود شدن امکان صدور مواد شيميايي از اروپا به عراق، اين دو کشور به مبادي جديد صادرات «تايدي گلايکول» که ماده مؤثر مورد نياز عراق براي توليد گاز خردل بود تبديل شده بودند. دادستاني هلند اظهارات تعدادي از افسران و افراد مؤثر عراقي را نيز که در توليد سلاح­هاي شيميايي نقش مهمي داشتند، در کشور اردن استماع کرد و اسناد و مدارک بسيار مهم و قابل توجهي را از اقصي نقاط جهان جمع آوري کرد. از جمله مهمترين اين اسناد صورت جلسه مورخ 27 سپتامبر 1987 است که با حضور شخص صدام حسين و افسران ارشد ارتش بعث عراق براي طراحي حملات شيميايي به ايران تشکيل شده بود.

به اين ترتيب، دادستاني هلند در اقدامي شايسته تقدير در ظرف يک سال و با صرف بيش از دو ميليون يورو هزينه پرونده­اي جامع از فعاليت­هاي عراق براي توليد سلاح­هاي شيميايي و اشخاص حقيقي و حقوقي مرتبط با آن تنظيم کرد.

بر اساس مستندات جمع آوري شده مشخص شد که متهم پرونده «فرانس فان آنرات» ماده مزبور را ابتدا از ژاپن و از طريق بندر تريست در ايتاليا و سپس ترکيه به عراق حمل مي­نموده و در مرحله دوم پس از عدم امکان ادامه کار در ژاپن، ماده مزبور را از طريق شرکت آمريکايي «آلکوا» تأمين و آن را از طريق بندر آنتورپ بلژيک به بندر عقبه در اردن حمل مي­کرده و از آن پس مواد مزبور از راه زميني به عراق حمل شده است. لذا نامبرده با دو اتهام روانه دادگاه شد، اول مشارکت در نسل کشي و دوم مشارکت در جنايات جنگي.

اتهام اول عمدتاً مربوط به اقداماتي بود که دولت عراق تحت عنوان طرح «انفال» عليه اکراد اين کشور آغاز کرده بود. استفاده از سلاح­هاي شيميايي يکي از وسايل بکار گرفته شده براي تحقق طرح مزبور يعني از ميان بردن مشکلات سياسي شمال عراق از طريق نابودي عده­اي از اتباع آن کشور بود.

اتهام دوم عبارت بود از مشارکت در جنايات جنگي از طريق استفاده از سلاح­هاي شيميايي عليه شهروندان و نيروهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران.

دادگاه پس از بررسي اسناد و مدارک جامع و استماع نظرات کارشناسان فني و از جمله آقايان دکتر عباس فروتن، دکتر کشاورز، دکتر قانعي سه تن از پزشکان برجسته ايراني و متخصص در درمان مصدومين شيميايي و نيز استماع مصدومين و شهود عراقي و ايراني مبادرت به صدور رأيي نمود که در پي اين مقدمه درج شده است.

ايـن رأي اولين سند قضـايي مستند در تأييـد ارتکاب جنايات جنگي توسط دولت عراق از طريق استفاده از سلاح­هاي شيميايي عليه ايران، مظلوميت قربانيان، بي تفاوتي و چشم پوشي عمدي مراجع مسئول بين المللي در قبال اين جنايات و انکار واقعيات و اسناد ارائه شده در طول اين مدت از سوي آنان است و از اين حيث علاوه بر اهميت حقوقي به لحاظ سياسي و تاريخي نيز واجد اهميت بسيار مي­باشد.

محکوميت «فرانس فان آنرات» به پانزده سال زندان (حداکثر مجازات مقرر در قوانين هلند براي مشارکت در جنايات مزبور) قطعاً براي جبران آلام جبران ناپذير قربانيان کافي نيسـت و تناسبي با رنج و دردي که در طول سال­ها تحمل کرده­اند ندارد.

مع ذلک اهميت رأي صادره که تشريح ابعاد حقوقي و ظرافت­هاي آن مستلزم نگارش مقاله جداگانه­اي مي­باشد، در آن است که مرجع قضايي يک کشور غربي پس از تحقيقات گسترده بر اعتراض­هاي مکرر ايران در طول جنگ مهر تأييد زده و ارتکاب جنايات جنگي فجيع توسط رژيم بعث عراق را غير قابل انکار کرده است.

هر چند «فرانس فان آنرات» از رأي مزبور پژوهش­خواهي نموده است ليکن به لحاظ گستردگي تحقيقات و ادله غير قابل انکار جمع آوري شده، ولو اينکه در مورد ميزان مشارکت و مسئوليت و يا مجازات شخص «فان آنرات» تجديد نظر شود، به نظر نمي­رسد اصل موضوع يعني ارتکاب جنايات جنگي توسط عراق از طريق استفاده از سلاح­هاي شيميايي و همکاري بي دريغ پاره­اي از کشورها را در طول هشت سال جنگ عليه ايران مورد ترديد قرار دهد.

رأي مزبور مبنايي براي اقدامات بعدي براي جبران خسارات قربانيان و بازماندگان شهداي اين جنايات خواهد بود. به نظر مي­رسد مناسب­ترين راهکار براي رسيدن به اين هدف تلاش تمامي دست اندرکاران براي ترتيب دادن يک کميسيون بين­المللي تعيين و جبران غرامت و نيز پيگيري و تعقيب ساير دست اندرکاران باشد.

 

1. The Death Lobby, Kenneth R. Timmerman, 1991, Houghton Mifflin Company.

 

منبع اصلي:

مجله حقوقي، نشريه مرکز امور حقوقي بين المللي معاونت حقوقي و امور مجلس رياست جمهوري. شماره 34، سال 1385، صص 212-215.


nikbakht
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار