مصاحبه با جانباز شيميايي حاج غلامعلي آذر افشار

کد خبر: ۱۱۲۶۸۷
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۸۵ - ۰۹:۰۳ - 27February 2007

 http://www.chemical-victims.com/_chemical-v/images/1454/DSC06594.JPG

http://www.chemical-victims.com/_chemical-v/images/1454/DSC06581.JPG

http://www.chemical-victims.com/_chemical-v/images/1454/DSC06593.JPG

 

با طلوع معجزه آساي انقلاب اسلامي و تشکيل بسيج مستضعفين به فرمان امام خميني(ره)، من و چند تن از دوستانم وارد بسيج شديم.

تابستان سال 1358  با كمك جمعي از خيرين بازار، «مسجد فرشته»را در شميران را ساختيم و سپس بسيج مسجد را راه اندازي کرديم.

اواخر ارديبهشت سال1359 به کردستان رفتم.(بانه و مريوان).

مادرم ابتدا مخالف رفتن من بود اما بعدها؛ نمي دانم چطور شد که روحيه اش كاملاً برگشت. تشويق و حمايت مي کرد و رفتن ما را به جبهه تکليف مي دانست.

يک بار منافقي به منزل ما تلفن زده و گفته بود كه من به دست عراقي ها اسير شده در در بصره هستم.

بنده خدا مادرم دچار حمله قلبي و سپس سکته شد.

سال 1362 در عمليات خيبر و سال 1364 در عمليات والفجر 8 شيميايي شدم.

«جنگ تمام شد. امام عزيز  رفت و من ماندم و سرفه هاي بي امان و بي درمان و عمل هاي جراحي بي حاصل و کپسول اکسيژن».

 

حاج آقا آذر افشار شما با بياني شيوا به بسياري از سئوالاتي که مي خواستم طرح کنم، جواب داديد اما چندين سوال دبگر دارم که عرض مي کنم.

مسئوليت شما در جبهه چه بود و چه مدت در مناطق عملياتي حضور داشتيد؟

قبل از آغاز جنگ در خدمت شهيد دكتر چمران و ستاد جنگ‌هاي نامنظم بودم.

پاييز سال 1359 به آبادان رفتم و در ساحل اروند رود جنگيدم.

چند بار زخمي شدم و با وجود تركش هاي زياد نمي‌توانستم در خط بمانم.

يك سالي مسئوول تعميرگاه ، قرارگاه خاتم الانبياء در منطقه جنوب بودم، اما باز به خط مقدم رفتم و تا پايان سال 1364 و شيميايي شدنم در منطقه بودم.

دو سال آخر جنگ گاهي در جبهه بودم و گاهي در بيمارستان بستري مي‌شدم.

آن وقت‌ها بنيه‌ بدني بالايي داشتم و زود  بهبود يافته و به منطقه مي‌رفتم.

در حال حاضر به چه فعاليت‌هايي مشغوليد؟

سرپرستي فرزندان و برادران و مهمتر از آن ساخت مدارس خيريه، (تا حدود 5 مدرسه).

درباره اوضاع مادي و اقتصادي خود و خانواده و چگونگي درمان  توضيح دهيد؟

خدا را شكر مي‌كنيم، مي‌گذرانيم، همه مردم سختي دارند.

در بين جانبازان شيميايي، 25 نفر CVR هستيم ـ يعني هر لحظه مرگ ما را فرا مي‌خواند ـ (انشا الله شهادت باشد).

بايد جاي زندگي كنيم كه آلودگي كمتري داشته باشد، در سقف اتاق تهويه هوا  گذاشته‌ام اما آلودگي زياد است و گاهي ما را آزار مي‌دهد.

حاج آقا درباره آينده كشور نظر خودتان را بگوييد؟

به لطف خدا خوب است، صاحب دارد.

 امام زمان (عج ) صاحب آن است. اينجا مُلك امام عصر(عج) است.متاسفم كه كساني حق را به جا نمي‌آورند.

توصيه شما به جانبازان چيست؟

قداست جانبازي را حفظ كنند، فردا پيش ابوالفضل العباس و امام سربلند مي‌شوند.

و توصيه شما به جوانان؟

خودشان را حفظ كنند. آينده مال آنهاست اسلام با آنها دوباره اوج مي گيرد. انشا الله

با تشكر وآرزوي سلامتي براي شما و ساير جانبازان.

پايان


nikbakht
نظر شما
پربیننده ها