اوايل آبان ماه سال 1359 عراق توانست پس از هجومي گسترده، شهر خرمشهر را اشغال کند. عراق با هجومي همه جانبه قصد پيشروي در خاک ايران را داشت که ارتش و نيروهاي مسلح ايران مقاومت بسياري مي کردند و عراق که پشتيباني کشورهاي غربي را همراه داشت، موفق نشد با بکارگيري تاکتيک هاي پيشرفته نظامي بر نيروي ايمان و علم نيروهاي مسلح ايراني غلبه کند.
در اين هنگام نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، با پروازهاي متعدد در انجام نبردهاي هوايي پياپي، علاوه بر اين که همچون سد محکمي جلوي تهاجم هواپيماهاي دشمن را گرفته بود، توانسته بود با بمباران هاي دقيق ضربات مهلکي بر پيکره توپخانه سنگين عراق نيز وارد کند.
حمله به شهرها، ترفندي جديد
نيروي هوايي عراق که توان مقابله با نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران را در خود نمي ديد، در جواب حملات سهمگين تيزپروازان نيروي هوايي، در يک اقدام ناجوانمردانه دست به موشک باران شهرها با استفاده از موشک هاي بالسيتک اسکاد و... نمود و با به خاک و خون کشيدن تعداد کثيري از هموطنان عزيزمان، چهره پليد خود را به همگان نشان داد.
بايد چاره اي انديشيده مي شد و در جواب به اين حملات، بايد شاهرگ هاي حياتي عراق مورد حمله قرار مي گرفت. جمهوري اسلامي ايران در آن زمان موشک بالستيک در اختيار نداشت و مجبور بود براي انهدام اهداف دور دست، از هواپيماهاي بمب افکن استفاده کند. در طول يک ماهي که از جنگ مي گذشت، خلبانان شجاع هواپيماي شکاري بمب افکن اف 4 توانايي خود را در بمباران دقيق اهداف استراتژيک در خاک عراق به اثبات رسانده بودند.
لذا از سوي فرماندهي نيروي هوايي تصميم گرفته شد در جواب حملات عراق، نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران نيز اقدام به انهدام وسيع تاسيسات زيربنايي عراق کند.
فرانسوي ها براي آموزش به عراق آمدند به آنها خوشامد بگوييد.
در اواخر مهر ماه سال 1359 گزارشي دقيق از سوي فرمانده وقت پايگاه هوايي مهرآباد در اختيار فرماندهي نيرو قرار گرفت. در گزارش آمده بود :
"با توجه به قراردادي که کشور عراق با کشور فرانسه در سال 1977 (1356 خورشيدي ) منعقد کرده، کشور فرانسه متعهد شده است که تعدادي جنگنده پيشرفته "ميراژ اف 1 سي" را در اختيار عراق قرار دهد و با توجه به نزديک شدن زمان تحويل ميراژها، کشور فرانسه تعداد 47 نفر از کارشناسان خود را براي آموزش خلبانان و پرسنل عراقي به پايگاه الحريه نزديک به موصل در شمال عراق فرستاده است."
بعد از انعکاس اين گزارش، نيروي هوايي ايران که مي خواست روند آموزش نيروهاي دشمن هرچه سريع تر متوقف شود و همچنين خوشامدي به فرانسوي هايي دهد که خود را وارد جنگ با ايران کرده بودند بدهد، دست بکار شد.
طرح عمليات سلطان پي ريزي شد
کارهاي اوليه آغاز شد و نيروي هوايي طرح اولين حمله عمقي به خاک عراق را با نام سطان 10 پي ريزي کرد و قرارشد تعدادي شکاري بمب افکن فانتوم با پشيتباني هواپيماهاي رهگير اف 14 اين عمليات را انجام دهند.
طرح عمليات توسط سرهنگ ... و سرگرد ... به اتمام رسيد. مطابق طرح، سرهنگ ... اعلام نمود که شش فروند فانتوم هر کدام مسلح به 12 بمب MK82 متعلق به گردان هاي 31 و 32 شکاري پايگاه شهيد نوژه همدان به پرواز در مي آيند و اين بار به جاي شرق از قسمت شمال به خاک عراق وارد مي شوند و با پيشروي به ميزان 300 کيلومتر در خاک دشمن، به پايگاه موصل حمله مي کنند و باز مي گردند.
حمله از قسمت شمالي باعث مي شد که فانتوم هاي ما از ديد و تيررس 12 تا 16 سايت موشکي سام 2 و 3 و 6 که در شرق و جنوب پايگاه مستقر بودند و همچنين از ديد 2 فروند ميگ 21 که هميشه در قسمت شرقي پايگاه مشغول گشت زني هوايي بودند، مصون بمانند.
نکته مهم ديگر کمبود سوخت فانتوم ها بود. به دليل اين که فانتوم ها هر کدام 12 بمب را حمل مي کردند و بايد مسافت طولاني را نيز طي مي کردند، در هنگام برگشت به طور حتم با کمبود سوخت مواجه مي شدند؛ لذا طبق طرح عملياتي دو فروند تانکر سوخت رسان 707 از پايگاه هوايي مهرآباد براي سوخت رساني به فانتوم ها به پرواز در مي آمدند تا با نفوذ در خاک عراق، کار سوخت گيري فانتوم ها را انجام دهد. تانکرهاي سوخت رسان به علت سرعت کم و بزرگي جثه اشان، هدف مناسبي براي شکاري هاي عراقي بودند؛ لذا تصميم گرفته شده دو فروند هواپيماي رهگير اف 14 از گردان 81 تاکتيکي پايگاه اصفهان به پرواز در آمده و تانکرها را همراهي کنند تا در صورت نزديک شدن شکاري هاي عراقيف آنها را مورد هدف قرار دهند. اين يکي از معدود ماموريت هايي بود که هواپيماهاي تانکر و جنگنده هاي اف 14 به طور رسمي اجازه يافتند تا وارد خاک عراق شوند.
کارهاي مقدماتي به سرعت درحال انجام بود. براي غافلگيري هرچه بيشتر عراقي ها و دوستان فرانسوي شان، براي اولين بار تصميم گرفته شد که هواپيماها از خاک ترکيه وارد عراق شوند که اين کار بعدها چندين بار انجام شد.
توجيهات قبل از پرواز انجام شد
سرانجام روز موعود فرا رسيد و نيروي هوايي براي عمليات سلطان کاملا آماده شد. در اتاق بريفينگ سرهنگ "افشار" به عنوان فرمانده عمليات ماموريت را براي خلبان ها کاملا تشريح کرد. وي از خلبانان فانتوم خواست نزديک يکديگر پرواز کنند و همديگر را در ديد داشته باشند. سپس به خلبانان اف 14 تاکيد کرد که به هر قيمتي بايد از تانکرهاي سوخت رسان محافظت کنند، چون اگر تانکر ها از بين بروند، عمليات شکست خورده است. سرهنگ افشار در پايان عنوان نمود که درون يکي از تانکرها عمليات را فرماندهي مي کند.
هواپيماها بدين شکل نام گرفتند:
شش فروند فانتوم به نام هاي سلطان يک تا شش که فرماندهي آنها را سرگرد "شوقي" با نام سلطان يک برعهده داشت.
2 فروند اف 14 با نام هاي سلطان 7 و 8 به فرماندهي سرهنگ "صدقي" به عنوان سلطان 7، خلبان "تايبي" به عنوان سلطان 8 بود.
2 فروند تانکر به نام هاي سلطان 9 و 10 به فرماندهي سلطان 9 که سرهنگ افشار در اين تانکر حضور داشته و عمليات را رهبري مي کرد.
.jpg "Image")
گروه پروازي سلطان به پيش
سحرگاه روز 7 آبان سال 1359، پايگاه دوم شکاري تبريز نظاره گر غرش هواپيماهاي ايراني بود.
هواپيماها بدين شکل به پرواز درآمدند:
3 فروند تانکر سوخت رسان بويينگ 707 (1 فروند ذخيره)، 8 فروند جنگنده بمب افکن فانتوم (2 فروند ذخيره) و 3 فروند جنگنده رهگير اف 14 (1 فروند ذخيره) يکي پس از ديگري به پرواز درآمدند. هواپيماها در جنوب اروميه به يکديگر رسيدند و با پرواز در ارتفاع پايين و در پناه کوه هاي زاگرس، خود را از ديد رادارهاي عراقي مخفي کردند. قبل از ورود به آسمان ترکيه، تمام هواپيماهاي ذخيره به پايگاه بازگشتند. تا اين لحظه ماموريت در سکوت مطلق راديويي پيش مي رفت. سپس بقيه هواپيماها (10 فروند) گروه پروازي سلطان را تشکيل و وارد خاک ترکيه مي شوند. در آسمان ترکيه به هواپيماها اخطار داد مي شود که سريعا خاک ترکيه را ترک کنيد ولي هواپيماها با کم کردن ارتفاع، بدون اين که سکوت راديويي را بشکنند، به راه خود ادامه مي دهند. پس از مدتي هواپيماها با ارتفاع کم از قسمت شمال عراق وارد منطقه کوهستاني "جبل سنجار" مي شوند. اينک فانتوم ها بايد براي اولين مرحله سوخت گيري آماده شوند. کار سوخت گيري هوايي در خاک عراق و در فاصله بين شهرهاي دهوک و اقراه انجام مي گيرد.
فانتوم ها همچون شبح به موصل حمله کردند
بلافاصله بعد از سوخت گيري فانتوم ها براي کوبيدن هدف با سرعت به سمت آن پرواز مي کنند. تانکرها نيز شروع به گردشي در يک محور دايره اي مي کنند.
هر دو اف 14 مستقر با استفاده از رادار جست وجوگر قوي خود، شروع به زير نظر گرفتن منطقه مي کنند تا مبادا هواپيمايي بجز فانتوم ها به تانکرهاي سوخت رسان نزديک شوند. در اين هنگام اف 14 ها نيز کمبود سوخت خود را با سوخت گيري هوايي از تانکرها برطرف مي کنند.
فانتوم ها به فرماندهي سرگرد شوقي (سلطان 1) همچون شبح با کم ترين مشکل يا مزاحمت، به بالاي سر پايگاه مي رسند و با فرمان ليدر دسته، عمل پاپ را انجام داده و تمامي بمب هاي خود را برروي هدف رها مي کنند. در اين هنگام پايگاه هوايي الحريه در آتش مي سوزد و دود غليظي فضاي آن را پوشانده است. فانتوم ها که ماموريت خود را به دقت و با موفقيت انجام داده اند به سوي تانکرها پرواز مي کنند.
همه چيز خوب پيش مي رفت تا ...
همه چيز تا اين لحظه خوب پيش مي رفت که ناگهان تامکت ها متوجه چهار فروند هواپيماي عراقي مي شوند که در فاصله 70 کيلومتري از فانتوم ها به سمت تانکرها مي آيند. درنگ جايز نبود. اف 14 ها بلافاصله با استفاده از سامانه درخت جنگي و RWR نوع جنگنده هاي دشمن را ميگ 23 و از نوع MF تشخيص مي دهند. بر اساس اطلاعات پايگاه هوايي غياره محل اين جنگنده ها و 16 فروند ميگ 21 بود.
با اعلام خلبانان اف 14 به فرماندهي عمليات (سرهنگ افشار) که در يکي از تانکرها مستقر بود، با محاسباتي که انجام شد معلوم مي شود که جنگنده هاي عراقي به دليل کمبود سوخت بيشتر از 15 دقيقه نمي توانند به پرواز خود ادامه دهند و مجبورند به پايگاه مبداء برگردند. ولي در شرايط فعلي که فانتوم ها بدون مهمات براي سوخت گيري به سمت تانکرها مي آمدند؛ بازهم ميگ ها مي توانستند دردسرساز شوند و امکان داشت در بين راه با فانتوم ها برخورد کنند و فانتوم ها نتوانند به موقع سوخت گيري کنند که در اين شرايط با توجه به کمبود سوخت احتمال اين مي رفت که خلبانان فانتوم با کمبود سوخت مجبور به خروج اضطراري شوند.
دستور رهگيري و انهدام ميگ ها صادر شد
پس بايد تدبيري انديشيده مي شد لذا از سوي سرهنگ افشار فرمانده عمليات به اف 14 ها دستور رهگيري و در صورت لزوم انهدام ميگ هاي 23 صادر شد.
درنگ جايز نبود هر دو اف 14 به فرماندهي سرهنگ صدقي با گردشي سريع به سمت جنوب ارتفاع خود را تا 15000 پا افزايش داده و آرايش جنگي گرفتند. در اين هنگام خلبانان شروع به چک کردن دستگاه هاي الکترونيکي مي کنند و با توجه به اين که خلبانان اف 14 متوجه شدند که هواپيماهاي عراقي هنوز آنها را شناسايي نکرده اند ارتفاع خود را به 20000 پا رساندند در اين ارتفاع امکان درگيري براي اف 14 بهتر بود. آنها مصمم بودند که مسير را براي بازگشت فانتوم ها پاک سازي کنند. موفقيت عمليات اينک درگرو اف 14 ها بود.
در اين هنگام خلبانان با توجه به آن چه آموخته بودند در يک حرکت تاکتيکي از هم جدا مي شوند با اين حرکت اف 14 ها مي توانستند به صورت راداري يا چشمي هواپيماي دشمن را شناسايي کنند و با دادن اطلاعات لازم به اف 14 ديگر او را در بهترين شرايط شليک قرار دهند. اين تاکتيک هرگز از سوي جنگنده هاي اف 4 و اف 5 مورد استفاده قرار نگرفت و آنها در حين پرواز دستورات لازم را صادر مي کردند.
تامکت ها (اف 14 ها ) بدين شکل مسلح بودند
تامکت ها به سوي هدف پيش مي روند اف 14 با نام سلطان 7 به خلباني سرهنگ صدقي مجهز به دو تير موشک دوربرد فونيکس، 3 تير موشک راداري اسپارو و 2 تير موشک حرارتي سايدوايندر بود، اف 14 با نام سلطان 8 به خلباني تايبي نيز مجهز به 6 تير موشک راداري اسپارو و 2 تير موشک حرارتي سايدوايندر بود. هر دو اف 14 با دراختيار داشتن موشک هاي دوربردتر و بهتري که نسبت به ميگ هاي دشمن در اختيار داشتند و همچنين داشتن سوخت بيشتر، نسبت به هواپيماهاي دشمن برتري داشتند؛ اما بايد آنها به يک نکته مهم دقت مي کردند و آن اصل غافلگيري بود. بايد خود را در شرايطي قرار مي دادند که بعد از هدف قرار دادن دشمن به شکلي عمل شود که فانتوم ها با موفقيت سوخت گيري کرده و همگي بدون اين که نيروي هوايي عراق متوجه حضور آنها شود، خاک دشمن را ترک گويند.
تامکت ها با صعود به ارتفاع 22000 پايي به سرعت تمامي چک هاي نهايي را انجام مي دهند و تماي تسليحات بجز موشک هاي حرارتي و مسلسل هواپيما را آماده مي کنند و دستگاه تشخيص دوست از دشمن را نيز فعال مي کنند. تصميم بر اين مي شود که با توجه به بهره مندي اف 14 با نام سلطان 7 از موشک هاي دوربرد، ابتدا او وارد نبرد شود.
خلبان کابين عقب اف 14 با استفاده از جست وجوگر رادار قدرتمند خود، شروع به سرچ کردن مي کند و موفق مي شود 4 فروند ميگ عراقي را شناسايي و موقعيت آنها را هر لحظه توسط کامپيوتر هواپيما ثبت کند. با توجه به فاصله اي که ميگ ها با اف 14 دارند فقط با استفاده از موشک فونيکس مي توان آنها را هدف قرار داد.
درگيري هوايي آغاز مي شود
سرانجام در فاصله 56 کيلومتري سرهنگ صدقي موفق مي شود آرايش هواپيماها را در کامپيوتر خود ببيند. ترکيب آنها به صورت دو دسته دو فروندي جدا، پشت سر هم درحال پرواز به سمت آنها مي باشند.
صدقي دستور به کاراندازي ECM ( اخلالگر الکترونيکي ) را صادر مي کند ولي بعد از چند ثانيه متاسفانه دستگاه سلطان 8 از کار مي افتد و صدقي مجبور مي شود که علاوه بر هواپيماي خود، اف 14 ديگر را نيز پوشش دهد.
در فاصله 33 کيلومتري صدقي به کمک خود فرمان مي دهد که يک تير موشک دوربرد فونيکس را به سمت يکي از ميگ ها شليک کند. بلافاصله اولين موشک رها شده، موتورش روشن مي شود و به سوي يکي از ميگ ها که در ارتفاع 30000 پايي درحال پرواز بود حرکت مي کند و 8 ثانيه بعد دومين موشک دوربرد فونيکس با روشن شدن موتورش به سرعت به سمت ميگ دوم حرکت مي کند.
درکم تر از چند ثانيه دو ميگ ساقط مي شود
ميگ ها که هنوز متوجه حضور تامکت ها و حتي شليک موشک نشده بودند، به راه خود ادامه مي دادند. در اين سو اف 14 از رادار خود مسير موشک شليک شده را دنبال مي کرد. درهمين لحظه از سوي سلطان 9 (فرمانده عمليات) تامکت ها اعلام مي شود که از سوي دشمن خبر حمله فانتوم ها به پايگاه الحريه به ميگ ها اطلاع داده شده و آنها درحال گردش براي درگير شدن با فانتوم ها هستند. فقط چند ثانيه بعد از مخابره اين خبرف موشک ها به ميگ ها برخورد مي کند. فونيکس اول ليدر دسته پروازي را در آسمان و مقابل ديگر دوستانش به تلي از آتش تبديل مي کند. در اين لحظه کمک صدقي فريادي از شادي مي کشد. کمک تصور مي کند که موشک دوم به هدف برخورد نکرده زيرا 3 ميگ باقي مانده همگي درحال پرواز مي باشند که ناگهان متوجه مي شود که يکي از ميگ ها به سرعت درحال شيرجه و نزديک شدن به زمين و غير قابل کنترل است و بعد از لحظاتي ميگ دوم نيز از صفحه رادار محو مي شود. سرجنگي موشک قدرتمند فونيکس در نزديکي ميگ منفجر شده بود و آنها متوجه اين سلاح مهلک مي شوند. اما خلبانان تامکت فرصتي براي ابراز شادي نداشتند. آنها تمام حواس خود را براي رهگيري دو ميگ ديگر منعطف مي کنند زيرا ممکن بود آنها براي فانتوم ها مشکل ايجاد کنند.
ميگ هاي باقي مانده کاملا سردرگم بودند. آنها ابتدا به سمت جنوب و سپس به سمت شرق گردش کرده و ارتفاع خود را نيز کم مي کنند. خلبانان ميگ هاي عراقي هنوز هم نمي دانستند توسط چه چيزي و از چه سمتي مورد هدف قرار گرفته اند.
ميگ هاي عراقي سردرگم دو اشتباه انجام مي دهند
اثري که از دست دادن 2 هواپيما بر روي دو ميگ ديگر گذاشته بود، باعث شده بود که آنها تمرکز خود را از دست بدهند. آنها در اين لحظه مرتکب دو اشتباه بزرگ شدند. اول اين که ارتفاع خود را کم کردند و باعث شدند اف 14 ها در ارتفاع بالاتري از آنها قرار گيرند و دوم اينکه گردشي کاملا اشتباه انجام دادند به شکلي که تامکت ها در پشت سر آنها و در ارتفاع بالاتر قرار گرفتند.
صدقي که موقعيت را مناسب مي بيند، بلافاصله پس سوز موتورهاي خود را روشن مي کند و به تعقيب آنها مي پردازد.
هر دو تامکت در فاصله 12 کيلومتري ميگ ها قرار مي گيرند. اين بار نوبت سلطان 8 بود که هدف را زودتر شناسايي کند. به همين منظور صدقي با 2000 پا افزايش ارتفاع، در قسمت راست هواپيماي تايبي قرار مي گيرد تا اگر هواپيماي او مورد حمله قرار گرفت از او حمايت کند. تايبي خود را براي رها کردن موشک راداري اسپارو آماده مي کند. اين موشک نسل جديد موشک هاي راداري بود که در جنگ ويتنام مورد استفاده قرار مي گرفت. در همين لحظه تايبي به صدقي اعلام مي کند که چراغ اخطار CSD يا همان کامپيوتر دريافت اعلام هواپيمايش دچار مشکل شده است (هواپيماي اف 14 بدون اين سامانه قابليت رهگيري و شليک موشک را ندارد و فقط قابليت استفاده از مسلسل را دارا مي باشد) برنامه ريزي مجدد اين سامانه بر روي زمين 5 دقيقه زمان مي برد و به دنبال آن 6 تا 8 دقيقه زمان احتياج است تا سيستم ناوبري هواپيما اصلاح گردد. اما اين درحالي بود که در عمق 300 کيلومتري خاک دشمن و درحال درگيري با دو هواپيماي دشمن بودند. در اين هنگام صدقي به ناچار فرمان بازگشت همبال خود (تامکت سلطان 8 ) را به محل تانکرها صادر مي کند و به ناچار موشک حرارتي خود را مسلح نموده به دنبال ميگ ها ادامه مي دهد. صدقي به کمک خود نيز مي گويد دستگاه ECM را به راه بياندازد و همزمان تلاش کند براي اين که بر روي يکي از ميگ ها قفل کند.
ميگ ها در دام خلبان باهوش تامکت ايراني ولي سوخت ...
صدقي مجددا با استفاده از پس سوز موتور سرعت خود را اضافه مي کند. در اين هنگام ميگ ها در ارتفاع 15000 پايي به پرواز ادامه مي دادند و اف 14 کمي پايين تر از آنها درحال پرواز بود.
در فاصله 1500 متري آنها، صدقي از طريق سامانه کنترل آتش، علامت و صداي قفل موشک حرارتي را مي شنود و سامانه نشان مي دهد که هواپيماي دشمن در برد موشک است؛ اما پيش از آن که بتواند موشک را شليک کند، ميگ ها ها به يک باره از هم جدا شدند. فرمانده به سمت راست گردش مي کند و ديگري به سمت چپ. صدقي به دنبال ليدر دسته عراقي به راست گردش مي کند. ميگ عراقي سعي مي کند با انجام مانورهاي پي در پي مانع از شليک موشک توسط اف 14 شود. اما خلبان ميگ دوباره اشتباه مي کند. ناگهان از گردش دست کشيده و شروع به صعود مي کند و صدقي را در بهترين شرايط شليک موشک حرارتي قرار مي دهد. موشک از زير بال اف 14 رها شده و ثانيه اي بعد موشک به هدف برخورد کرده و ميگ عراقي را به تلي از آتش تبديل مي کند.
لحظاتي از هدف قرار دادن ميگ، کمک صدقي به او اطلاع مي دهد ميگ عراقي در پشت سر آنهاست و بدتر از آن چراغ اخطار سوخت هواپيما نيز روشن شده است. در اين زمان اف 14 درحال پرواز با سرعت 520 مايل بر ساعت، با سوخت کم مي باشد و يک ميگ 23 عراقي هم دقيقا در پشت سر اوست. در اين لحظه صدقي مانوري انجام مي دهد که بر اساس آن دسته فرامين را با تمام قدرت به عقب کشيده و همزمان پدال هاي گردان را تا آخر فشار مي دهد. در اين حالت هواپيما به ناگه به صورت تمام رخ مي شود و با فشار جي زياد سرعت آن به طور قابل ملاحظه اي کم مي شود (اين مانور بسيار شبيه مانور کبري مي باشد)
در اين هنگام سرعت تامکت از 520 مايل در ساعت به 150 مايل در ساعت مي رسد. خلبان عراقي که انتظار چنين حرکتي را نداشت با سرعت زياد از زير تامکت رد مي شود. صدقي بلافاصله هواپيما را در حالت پس سوز قرار مي دهد او آخرين موجودي خود که يک موشک حرارتي است به سمت ميگ رها مي کند و اين موشک هم همانند 3 موشک قبلي با هدف برخورد کرده و آن را به آتش مي کشد.
کمک خلبان اطلاع مي دهد سوخت کافي نداريم
کمک لحظه به لحظه به خلبان اخطار مي دهد درحال اتمام سوخت هستيم و مي گويد هرچه سريع تر پس سوز را خاموش کن. در اين لحظات اف 14 فقط براي دو دقيقه پرواز بدون پس سوز، سوخت داشت.
صدقي بعد از خاموش کردن پس سوز بلافاصله به سمت تانکرها گردش مي کند و با سلطان 9 تماس مي گيرد و وضعيت خود را اطلاع مي دهد و متوجه مي شود که تمام فانتوم ها سالم رسيده و موفق به سوخت گيري شده اند. پس از لحظاتي صدقي و کمکش موفق مي شوند يک فروند تانکر را که به وسيله دو فروند فانتوم (سلطان 1 و 3) اسکورت مي شد، در لابه لاي کوهستان ها پيدا کنند. در اين لحظه هيچ خبري خوشايندتر از آن براي صدقي و کمکش نبود. سوخت براي آنها همانند زندگي بود. آنها سوخت گيري کرده و به سلامت به ايران مراجعت مي کنند.
نتايج عمليات
فانتوم ها در اين عمليات توانسته بودند که به پايگاه هوايي الحريه در موصل حمله کنند. آنها علاوه بر وارد کردن خسارات جبراان نا پذير به پايگاه دشمن، توانسته بودند 2 فروند ميگ 21 و سه فروند هلي کوپتر MI8 عراقي را نيز بر روي زمين از بين ببرند.
در اين عمليات موفق، حداقل يک متخصص فرانسوي در جريان بمباران کشته شد و يک نفر ديگر نيز زخمي شد. البته تعداد تلفات و زخمي ها بيش از اين بود که منابع رسمي فقط اين آمار را اعلام کردند.
بعد از اين عمليات دولت فرانسه دستور بازگشت تمامي متخصصان فرانسوي را صادر کرد و آنها نيز سريعا به کشورشان بازگشتند. در اين عمليات سرهنگ خلبان آن زمان صدقي، موفق مي شود در يک پرواز و در کم تر از يک ساعت 4 فروند ميگ 23 عراقي را هدف قرار دهد. همچنين در اين عمليات 3 خلبان از 4 خلبان ميگ هاي عراقي کشته شدند.
در ميان نام خلبانان کشته شده، نام يکي از بهترين خلبانان ميگ عراقي به چشم مي خورد. سروان "احمد صباح" که در روزهاي نخستين جنگ موفق شده بود 3 فروند هواپيماي F-5 نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران را مورد هدف قرار دهد
منبع : Iranian f-14 tomcat units in combat صفحات 27 الي 34
