حماس و حزب‌الله قوي‌تر از اسراييل هستند

کد خبر: ۱۱۷۷۱۶
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۸۷ - ۰۰:۳۶ - 05July 2008
هيچ اقدام سياسى در اسرائيل و يا كشورهاي عربى وجود نداشته كه افكار عمومى و توده‌هاى مردمى تا اين اندازه در آن سهيم بوده و حتى در اجراى آن عجله کرده باشند. در اين مورد، عمليات تبادل اسرا واقعا بى‌نظير بوده و سابقه نداشته كه مردم اسرائيل با هيچ حادثه‌اى از حوادث سياسى، اين اندازه ارتباط عاطفى با دست‌اندرکاران آن بوجود آورده باشند؛ با خانواده‌هايى كه فرزندانشان اسير هستند يا با ساكنان سديروت كه در زير موشك قرار دارند.

با اين حال نبايد فراموش کنيم که اسرائيل اكنون در حال انجام مذاكره با سازمان‌ها و نه حكومت‌ها است. در اين مذاكرات، حكومت لبنان و حكومت فلسطين هيچ نقشى ندارند. آنها فقط از دور نظاره‌گر حزب‌الله و حماس هستند كه صلاحيت‌هاى دولت را براى خود كسب كرده بودند و بدون نظارت و اجازه دولت‌هايشان دست به مذاكره مى‌زنند. مذاكراتى كه ابعاد سياسى متنوعى دارد و بعنوان مثال فقط حزب‌الله قادر است زندانيان لبنانى را آزاد كند نه حكومت لبنان و اين فقط حماس است كه مى‌تواند زندانيان خود و بلكه زندانيان ساير گروه‌هاى فلسطينى را آزاد كرده و بدين وسيله ديوار مستحكم مجازات‌هاى اسرائيلى را فرو ريخته و گذرگاه‌ها را باز كند.

سيد حسن نصرالله در يكى از سخنرانى‌هايش، ناتوانى حكومت را در بازگرداندن اسراى لبنانى به تمسخر گرفته بود و اسرائيل نيز مدتهاست در اثر اين مذاكرات دچار زخم معده شده است، در حالى كه مى‌توانست خود را دچار آن ننمايد. در هفته اول جنگ، حزب‌الله تمايل داشت اين دو سرباز را به دولت لبنان واگذار كند و سپس مذاكراتى را در مورد آنها آغاز كند، ولى اسرائيل بدون هيچ دليل واضحى با اين پيشنهاد مخالفت کرد. حتى مى‌توان گفت كه دولت اسرائيل مى‌توانست قبل از آغاز جنگ مذاكراتى را با حكومت لبنان براى آزادى سمير قنطار شروع كند. اسرائيل مى‌توانست نقش ميانجى و يا حتى هر نقش سياسى ديگرى به لبنان بدهد به شرط اينكه اوضاع به اينجا كشيده نشود.

اسرائيل از طرف ديگر مى‌توانست حكومت وحدت ملى كه حماس فقط بخشى از آن بود را براى مذاكره انتخاب كند نه اينكه اين حكومت را منزوى كرده و در نتيجه نقش اساسى بر مسلط شدن حماس بر نوار غزه داشته باشد.

احتمال بسيار كمى هم وجود داشت كه با ايجاد ارتباط با حكومت وحدت ملى، مانع به اسارت رفتن گلعاد شاليت مى‌شديم، هرچند كه اين اقدام كار گروه كوچكى بود كه مستقل از حماس بودند؛ ولى حداقل حكومت اسرائيل با يك حكومت ديگر مذاكره داشت و اسرائيل مجبور نمى‌شد با سازمان‌ها مذاكره كند كه نسبت به مذاکره با حكومت‌ها يك عقب‌نشينى اساسى محسوب مي‌شود.

البته شايد اسرائيل اين شيوه را ترجيح بدهد، زيرا هر چند كه مذاكره با حكومت‌ها، عقب‌نشينى اساسى است ولى در مذاكره با سازمان‌ها فقط مجبور مى‌شود زندانيانى را آزاد كند كه هر روز مى‌تواند صدها برابر آن را دستگير نمايد. اين در حاليست که اسرائيل در مذاكره با سلطه فلسطينى مجبور است از سرزمين‌ها عقب‌نشينى كند. اسرائيل اكنون به طور غير مستقيم با حماس دست داده و مذاكره مى‌كند ولى با اين حال هيچ گونه مشروعيتى به آن نمى‌دهد و دولت مجبور نمي‌شود كه حماس را برسميت بشناسد.

با اين وجود اسرائيل مى‌توانست اين تبادل را در راستاى طرح نقشه راه انجام دهد و در نتيجه يك موفقيت و يك پيروزى عايد سلطه فلسطينى مى‌نمود.

شايد اين امر خود يكي از ويژگي‌هاى سياستي است فقط به سازمان‌هايى در لبنان و سلطه فلسطينى محدود نمى‌شود، بلكه حكومت اسرائيل اكنون در يك مرحله انتقالى است كه در آن تصميم‌گيري‌ها از حكومت به سازماني بنام توده‌هاى مردمي اسرائيل و افكار عمومى منتقل مى‌شو
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار