شوراي امنيت، با تأييد مجدد قطعنامه 582 خود به سال 1986 ميلادي، با ابراز نگراني عميق از اين که عليرغم در خواستهايش براي آتش بس، منازعه بين ايران و عراق به شدت سابق با تلفات شديد انساني و تخريب مادي ادامه دارد، با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنين با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکوني غيرنظامي، حملات به کشتيراني بيطرف يا هواپيماهاي کشوري، نقض قوانين بينالمللي انسان دوستانه و ديگر قوانين ناظر بر درگيري مسلحانه، بويژه کاربرد سلاح شيميايي برخلاف الزامات پروتکل 1925 ژنو، با ابراز نگراني عميق نسبت به احتمال تشديد و گسترش بيشتر منازعه، مصمم گرديد به تمامي اقدامات نظامي بين ايران و عراق خاتمه بخشد، معتقد شد که مي بايد يک راه حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پايدار بين ايران و عراق به دست آيد.
با يادآوري مفاد منشور ملل متحد، به ويژه تعهد همه دول عضو به حل اختلافات بينالمللي خود از راههاي مسالمتآميز به نحوي که صلح و امنيت بينالمللي و عدالت به مخاطره نيفتد، با حکم به اين که در منازعه ما بين ايران و عراق زمينه صلح حاصل شده است، با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
1ـ خواستار آن است که به عنوان يک قدم اوليه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ايران و عراق يک آتش بس فوري را رعايت کرده، به تمامي عمليات نظامي در زمين، دريا و هوا خاتمه داده و تمامي نيروهاي خود را بدون درنگ به مرزهاي شناخته شده بينالمللي بازگردانند.
2ـ از دبيرکل درخواست ميکند که يک تيم ناظر ملل متحد را براي بررسي، تأييد و نظارت بر آتش بس و عقبنشيني نيروها اعزام نمايد و همچنين از دبيرکل درخواست مينمايد با مشورت طرفين درگير، تدابير لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شوراي امنيت ارائه نمايد.
3ـ مصرانه ميخواهد اسراي جنگي آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنوني، براساس کنوانسيون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخير به کشور خود بازگردانده شوند.
4ـ از ايران و عراق مي خواهد با دبيرکل در اجراي اين قطعنامه و در تلاشهاي ميانجيگرانه براي حصول يک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاري نمايند.
5ـ از تمامي کشورهاي ديگر ميخواهد که حداکثر خويشتنداري را مبذول دارند و از هرگونه اقدامي که ميتواند منجر به تشديد و گسترش بيشتر منازعه گردد احتراز کنند و بدين ترتيب اجراي قطعنامه حاضر را تسهيل نمايند.
6ـ از دبيرکل درخواست مينمايد که با مشورت با ايران و عراق، مسئله تفويض اختيار به يک هيأت بيطرف براي تحقيق راجع به مسئوليت منازعه را بررسي نموده و در اسرع وقت به شوراي امنيت گزارش دهد.
7ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نياز به تلاشهاي بازسازي با کمکهاي مناسب بينالمللي پس از خاتمه درگيري تصديق ميگردد و در اين خصوص از دبيرکل درخواست ميکند که هيأت کارشناسان را براي مطالعه موضوع بازسازي و گزارش به شوراي امنيت تعيين نمايند.
8ـ همچنين از دبيرکل درخواست ميکند که با مشورت با ايران و عراق و ديگر کشورهاي منطقه، راههاي افزايش امنيت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد.
9ـ از دبيرکل درخواست ميکند که شوراي امنيت را در مورد اجراي اين قطعنامه مطلع نمايد.
10ـ مصمم است براي بررسي اقدامات بيشتر جهت رعايت و اجراي اين قطعنامه در صورت ضرورت جلسات ديگري مجدداً تشکيل دهد.
در تحليل قطعنامه از نظر صوري و شکلي اهم نکات قابل توجه عبارتند از:
1- عنوان قطعنامه 598، نظير قطعنامههاي پيشين «وضعيت مابين ايران و عراق» نيست، بلکه براي اولين بار قطعنامه تحت عنوان «منازعه بين ايران و عراق» صادر شده است.
2- اين قطعنامه چه از نظر شکلي و چه از نظر ماهوي توصيه نيست، بلکه تصميم برخاسته از اعتقاد شوراي امنيت است و اين موضوع علاوه بر محتواي قطعنامه، در آغاز پاراگرافهاي 1، 7، 8 و 10، قسمت مقدماتي و پاراگراف 10 اجرايي، صراحت دارد. اگرچه در اين مورد تناقضي وجود دارد و آن اين که در بعضي موارد (اشاره به تعهد دولتها به حل مسالمتآميز اختلافات خود و بندهاي 3، 4، 5 و 6، قسمت اجرايي قطعنامه) حالت قطعنامه توصيه است، اما به هر حال حالت آمريت قطعنامه غالب است.
3- از نظر حجم و تعداد کلمات به کار برده شده، اين قطعنامه مفصلترين قطعنامه صادره است.
4- اين قعطنامه به اتفاق آرا صادر گرديد.
5- از نظر فاصله زماني، قطعنامه 598 با قطعنامه قبلي (588) آن، نه ماه و نيم فاصله دارد. اين بدان معنا نيست که همچون فواصل ساير قطعنامهها، شوراي امنيت جنگ عراق با ايران را به حال خود رها کرده باشد، بلکه در تمام اين مدت شورا به مشورتهاي فشرده خود براي تنظيم قطعنامه جامعي که فصل مشترک نظريات شورا، عراق و ايران باشد، مشغول بود.
6- وضعيت جبهههاي جنگ چنان که ذکر شد، به صورتي بود که نگراني شورا را باعث گرديده بود. به عبارت ديگر، اگر چه قطعنامه 598 حاصل مدتها مذاکره و مشورت بود، ولي مقطع زماني صدور آن جالب است. هم احتمال تشديد و هم احتمال گسترش جنگ موجب نگراني شورا شده بود. مقصود از تشديد جنگ، نزديک شدن قواي ايران به بصره و عمليات پي در پي در داخل خاک عراق بود و مراد از گسترش جنگ، نزديک شدن قواي ايران به مرزهاي عراق و کويت، همچنين درگيري در خليج فارس گسترش يافته بود. ايران قطعنامه 598 را نه رد کرد و نه قبول. از جمله استدلالهاي جمهوري اسلامي ايران توسط سخنگوي وقت شوراي عالي دفاع، جناب آقاي رفسنجاني بيان شده است:
"پيش از اين به علت جهتگيريهاي ناعادلانه قطعنامههاي شوراي امنيت، ما اين قطعنامهها را نميپذيرفتيم". اما در اين قطعنامه نکات مثبتي ديديم که حاضر شديم، پيرامون آن مذاکره کنيم. جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 را به طور کلي رد نکرده است، چون در آن جاي بحث ميبيند. توقع ديگران اين است که ما قطعنامه را کلاً رد کنيم يا بپذيريم، نکته منفي آن اين است که ميگويد به محض شروع مذاکره و پيش از شناسايي متجاوز و محاکمه آن، آتش بس اعلام شود و ما اين بند را قبول نداريم، بند مربوط به معرفي متجاوز ميتواند به عنوان تنها کليد حل مسايل به شمار آيد و اين نکته مثبتي است، اما بايد پيش از اعلام آتش بس انجام شود، ما به آمريکا سوءظن داريم و ميدانيم به محض اعلام آتش بس، آنان در عمل صادق نخواهند بود.
بنابراين ما نميتوانيم چنين مخاطرهاي را بپذيريم. ما ميگوييم اول متجاوز معرفي شود و بعد راه براي حل مسايل جدي هموار خواهد شد. معلوم است که محاکمه و تنبيه متجاوز و بازپرداخت غرامت از همين اقدام آغاز خواهد شد. اگر اين جابه جايي در بندها انجام شود، راه هموار خواهد شد.
اين موضعگيري نزديک به يک سال ادامه داشت. بهترين منطق و دليلي که براي اتخاذ اين موضع (نه رد و نه قبول) ميتوان اقامه کرد، اين است که جمهوري اسلامي ايران به دليل عدم تحقق کامل نظرياتش قطعنامه را نپذيرفت.
اما به خاطر توجهي که به اصول مورد نظر ايران در قطعنامه شده بود و به دليل اين که با توجه به شرايط سياسي و بينالمللي بيش از اين امکان امتياز گرفتن از شورا وجود نداشت و اصولاً به خاطر «روز مبادا» قطعنامه را رد هم ننمود.
59800006