به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، "محمدرضا جعفری" یکی از رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس به بیان خاطره ای از ایام عملیات غرورآفرین والفجر۸ پرداخت.
یکی از ساختمانهای دشمن حالت خاصی داشت. وقتی آنجا را تصرف کردیم، فهمیدیم که دارای زیرزمین مخفی است. با هر زحمتی بود راه ورودی زیرزمین را پیدا کردیم.
آن جا مقر مخابرات مرکزی عراقیها بود. یک عراقی درشت هیکل هم با خیال راحت پشت میز نشسته بود و با دستگاهها ور میرفت.
وقتی او را به اسارت در آوردیم، یکی از بچهها که عربی میدانست از او خواست تا کار با دستگاهها را به او یاد بدهد.
وقتی اسیر را به عقب انتقال دادیم. آن برادر رفت پشت دستگاهها و شروع کرد به مخابرهٔ خبرهای غیر واقعی، هر جا که نیروهای ما بیشتر و سرحالتر بودند را به عنوان مکانهای قابل تصرف به عراقیها معرفی کرد. آنها هم چند بار پاتک زدند و با دست خالی بازگشتند.
یک روز بعد، از آن طرف، کاغذی مخابره شد که پر بود از فحش و بد و بیراه برای آن برادر رزمندهٔ دروغگویی که باعث آسیب و خسارت عراقیها شده بود.