او از اسراف متنفر بود!

کد خبر: ۱۲۷۳۴۴
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۵:۵۱ - 20April 2011

به گزارش سايت ساجد ، چند تن غذا در سطل زباله ريخته مي شود و اين سبب مي شود وابستگي ما به دنيا بيشتر شود يا وقتي به ميهماني مي رفتيم خودشان سر سفره براي همه غذا مي کشيدند و بعد از غذا ظرفها را طوري نان مي کشيدند و آنقدر بشقابها را تميز مي کردند که گاهي فکر مي کرديم شسته شده است. مواظب بودند ذره اي غذا روي زمين نريزد.
ايشان نه تنها خودشان از اسراف کردن پرهيز مي کردند که درس درست مصرف کردن را به همه مي دادند . مثلا اگر کسي اسراف مي کرد و ايشان نمي خواست مستقيم به او بگويد کار تو اشتباه است، طوري رفتار مي کردند که آن فرد تا عمر داشت اين درس را فراموش نمي کرد. مثلا اگرغذايي جلوي او مانده بود ايشان آن را بر مي داشتند و مي خوردند و نشان مي دادند اسراف بد است. در مور کاغذهاي باطله هم همين طور بودند . ما فکر مي کرديم براي همه عادت است که کاغذ را در سطل زباله بريزند واين کار عادي است. اما ايشان گفتند اين کاغذ است و کاغذ زباله نيست. لذا جاي مخصوصي را براي کاغذهاي باطله قرارداده بوند و مي گفتند همه را آن جا بگذاريم و خودشان اين کاغذها را به مجلس مي بردند و خمير مي شد تا دوباره به کاغذ تبديل شود، يا در مورد مصرف آب ايشان مي گفتند نبايد آب را زياد مصرف کرد و براي وضو گرفتن چند بار شير آب را مي بستندو باز مي کردند و مي گفتند اگر اين کار را نکنيم نه تنها مال خداوند را حرام کرده ايم بلکه وابستگي مان به ديگران بيشتر مي شود و محتاج تر مي شويم و در رابطه با آب گرم مي گفتند چه نيازي است از آب گرم استفاده کنيد، بچه ها را به آب گرم عادت ندهيد چون لوس و ضعيف بار مي آيند . بگذاريد بچه ها با آب سرد دستهايشان را بشويند تا قوي شوندو به درد جامعه بخورند.
ما را زياد به مسافرت مي ردند اما معتقد بودند نبايد اسراف در اين گردشها صورت گيرد. همه جا را بايد رفت ديد اما زياده روي صورت نگيرد. به طوري کلي درس اقتصاد و درست مصرف کردن را به همه مي دادند. مي گفتند سطح زندگي من بايد آن قدر پائين و عادي باشد که وقتي هر فقيري به خانه ما مي آيد و زندگي ما را مي بيند غبطه نخوردکه ببين ما زحمت کشيديم و جوانهايمان را داديم حالا آقايان استفاده اش را مي کنند و در ناز و نعمت به سر مي برند!

 

 

نظر شما
پربیننده ها