در تقويم افتخارات جمهوري اسلامي ايران، بيستم فروردين ماه به عنوان دو مناسبت بزرگ و ماندگار ثبت شده است که هر کدام نشانگر گوشهاي از افتخارات مادي و معنوي ايرانيان در صعود به قلههاي شرف و آزادگي است.
دور نيست زماني که در حريم قدس رضوي در چنين روزي دستيابي ايران به چرخه سوخت هستهاي اعلام و اين روز، به حق به عنوان روز ملي انرژي هستهاي نامگذاري شد.
اين مناسبت بيان روايتي از فتح الفتوح جهادگران نستوه و غريب و فرزندان خميني کبير در عرصه فعاليتهاي علمي و فناوري بود و نشان داد که چگونه اکسير انقلاب اسلامي، ملت سراسر استضعاف زده ما را چون آهن آبديده در عرصههاي مختلف پيروز و استوار گردانيده است.
در کنار اين مناسبت ارزشمند، بيستم فروردين ماه به عنوان روز شهادت سيد شهيدان اهل قلم سيد مرتضي آويني روايتگر پيروزي انقلاب اسلامي است در عرصهاي ديگر.
کسي که کمتر اطلاعي از زندگي و سلوک آن شهيد بزرگوار داشته باشد به خوبي ميداند که انقلاب اسلامي و خميني کبير در کنار همه مواهب مادي و علمي که در عرصههاي اقتصادي و صنعتي داشته و توانسته روح خود باوري را به استقلال تبديل کند، چگونه روح آويني و امثال آويني را مجذوب عرفان انقلابي کرد.
زندگي آويني و سلوک او، جلوهگاهي از چنين رويداد با عظمتي در عرصه موفقيتهاي معنوي انقلاب اسلامي است.
هنرمندي که با فطرت پيوند ميخورد و چنان مجذوب حقيقت انقلاب و دفاع از حق و روح خدا ميشود که «راه خود را عوض کرده» و به همه مظاهر شهرت و ثروت پشت پا ميزند و راهي بيابان بلاي عشق ميشود.
مرحوم شهيد آويني يک نماد و نشانه از عرفان معطوف به حقيقت و طريقت منحصر به فرد انقلاب اسلامي است. عرفاني که پيروانش نه دراويش متصوفه بلکه نونهالان و جواناني هستند که خود را بسيجي مينامند.
شهيد آويني يک نقطه عطف براي نشان دادن چنين راهي است. يک بسيجي تمام عيار که چون هنرمند است جنگ را، جهاد را و حيات را بعد از اتمام دفاع، تمام شده نميبيند.
او غيبگو نيست، ولي چون راهش را به نور حقيقت روشن کرده، سالها قبل از سيطره ماهواره و اينترنت و سالها پيش از ارباب شدن رسانه مداران، صداي طبل جنگ نرم را ميشنود و مظلومانه در پيکره جامعه هنري فرياد «واغربتا» و «وامعينا» سر ميدهد.
بيراه نيست اگر براساس همين پيشفرضها و مقدمات، شهادت آويني را مقارن با تولد يک شجره طيبه از ميان پيکره عرفان بسيجي ببينيم.
تولد جرياني به عنوان «هنر بسيج»، هنري که نه يک گونه خاص، بلکه يک مکتب زيبايي شناسانه خاص، در زمينه درک حقايق پيرامون و انعکاس آن به زبان فرح بخش هنر است.
هنر بسيجي، هنر دردمندي و مسؤوليتپذيري است و هنرمند بسيجي يک هنرمند دردمند که به عنوان ديدهبان اجتماع براي دواي دردهاي آن، ارزشها را مستمسک قرار داده و براي اعتلاي همه جانبه تفکر ارزشي از طريق زيبايي شناسي و زيباييکاوي جهاد ميکند.
هنرمند بسيجي از اين حيث يک روشنفکر است که از دريچه آينده نگري، شکاف وضعيت موجود و وضعيت مطلوب را به نحوي ظريف و دقيق ميکاود.
شهادت آويني عزيز، از اين حيث تولد (بسيج هنرمندان) است تا اين نغمه يعني «هنر در خدمت حقيقت» هيچگاه تنها نماند و سنگرهاي جبهه جنگ نرم هيچ زماني از دلاوران جان بر کف خالي نشود، چراکه به قول حکيم طوس:
دريغ است ايران که ويران شود
کنام پلنگان و شيران شود
دکتر حسين قناديان