با دست خالي در مقابل دو گردان عراقي ايستاد

کد خبر: ۱۲۹۶۷۷
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۵:۰۸ - 19April 2011
در اين زمان من ( فرمانده ) يك گروهان به فرماندهي شهيد عباس قائمي و عليرضا جبلي را به خط مقدم فرستادم ولي قبل از رسيدن به منطقه عملياتي ، فرمانده گروهان عباس قائمي به شهادت رسيد ، اما گروهان با راهنمايي عليرضا جبلي به طرف خط حركت كرد . در آنجا عليرضا به اتفاق چهل نفر در مقابل دو گردان عراقي مقاومت كرده و جنگيدند .
روحيه نيروهاي عراقي به قدري ضعيف شده بود كه از حمله كردن خودداري مي كردند و فرمانده عراقي كلت را كشيده بود و آنها را وادار به پيشروي مي كرد و در غير اين صورت ، آنها را مي كشت . عراقي ها وقتي شرايط را چنين ديدند ، با آر.پي.جي. 11 ، رزمنده ها را هدف قرار دادند و عده اي از آنها را به طرز فجيعي به شهادت رساندند در حالي كه مهمات و فشنگهاي نيروهاي همراه عليرضا تمام شده بود .
در اين زمان عليرضا از پشت بي سيم به من گفت : « اينجا يك آر.پي.جي. 11 ، هست كه ما را خيلي اذيت مي كند و فشنگهايمان هم تمام شده است . » گفتم : پسر ، آدم نمي گويد فشنگهايمان تمام شده بلكه مي گويد نخود و كشمشمان تمام شده است . كه عليرضا هم بعد از اين حرف به من گفت : « نخود و كشمشمان تمام شده است . » با اين حال با دست خالي در مقابل دو گردان عراقي ايستاد و اين در شرايطي بود كه اگر عراقي ها به خط نفوذ مي كردند و به خط مقدم مي رسيدند ، حتماً آنجا را مي گرفتند و اگر خط را دوباره مي گرفتند در آن منطقه هيچ كس نمي ماند و همه كشته مي شدند . دو گردان عراقي با دو نفر تيربارچي تا ساعت دوازده ظهر مقابله كردند و بچه ها نمي توانستند آنها را بيرون كنند و در مقابل آنها عليرضا به اتفاق چهل نفر از بچه ها ايستاده بودند كه از اين عده چهار نفر برگشتند .
آنها دربارة نحوة شهادت عليرضا تعريف كردند كه : « ابتدا به گردن عليرضا تير خورد و در حالي كه خون از گردنش جاري بود ، دستمالي از جيب درآورد و به گردنش بست و بچه ها به همديگر نگاه كردند و منتظر عكس العمل او بودند تا ببينند چه دستوري مي دهد . با آن كه حال عمومي اش خوب نبود ، بعد از بستن دستمال به جنگ ادامه داد و به ما هم دستور داد كه : « سعي كنيد فرمانده عراقي ها را بزنيد تا از وادار كردن نيروهايش به حمله جلوگيري شود . » ولي هر قدر نشانه رفتيم تير به او نخورد . يك گردان از نيروهاي عراقي ، تعدادي توسط فرمانده آنها و مابقي توسط رزمنده ها از بين رفته بودند و تقريباً توانسته بوديم عراقي ها را متوقف كنيم كه تيري به قلب عليرضا خورد . » و در شرق دجله ، در تاريخ 22 اسفند 1363 ، به شهادت رسيد .

نظر شما
پربیننده ها