به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، امیر حسین فردی ۳۰ سال را برای سر بلند کردن ادبیات داستانی انقلاب زیاد نمیداند و میگوید: ما با رویداد پیچیدهای مانند انقلاب اسلامی روبهرو هستیم و سه دهه زمان بسیار اندکی است. واژه «متأسفانه» را باید از مکالمات و صحبتهایمان حذف کنیم. دائم میگوییم: «متأسفانه برای انقلاب ننوشتیم» یا «متأسفانه برای جنگ ننوشتیم» در حالی که الآن ادبیات متعهد و آرمانی ما یک ادبیات جدی در صحنه کشور شده و خیلی نظرها را به خودش جلب کرده است. طوری که روز به روز دارد عمیقتر و تأثیرگذارتر میشود.
فردی نگارش در زمینه انقلاب را بعد از گذشت سی و اندی سال از وقوع آن لازم میداند و میگوید: اشکالی ندارد که نویسندهای بخواهد از یک واقعه فاصله بگیرد. بعد درباره آن بنویسد، ولی حالا؟؟ سی و اندی سال زمان درازی است و برای فاصله گرفتن از یک واقعه هم کافی است. فکر میکنم دیگر وقت آن رسیده باشد که اگر این دسته از نویسندگان اثری نوشتهاند، منتشر کنند. گمان میکنم باید منتشر کنند تا به ماجرا دامن زده شود و اذهان مردم و نسلهای آینده را متوجه این حادثه عظیم در تاریخ معاصر ایران بکنند. بالاخره در قرن حاضر، انقلابی در این سرزمین شکل گرفته که خارج از سیطره دو بلوک قدرتمند شرق و غرب به پیروزی رسیده است.
وی نویسندگی را دارای دو مرحله میداند: یکی فرآیند خلاقیت است، اما تا قبل از آن مرحله، یک مرحلهای دیگری هم وجود دارد که مرحله بسیار مهمی به شمار میرود و آن مرحله، مرحله تحقیق، طرحهای اولیه و به تعبیری اتود زدن یک نویسنده است.
وی معضل داستان انقلاب را نداشتن تجربه نمیداند بلکه تحقیق نکردن از حوادث و چهرههای آن زمان میداند و میگوید: اگر قرار است من درباره جایی داستان بنویسم، باید چمدانم را ببندم و مدتی به آنجا بروم. نویسنده انقلاب هم باید ساکش را ببندد و برود به سالهای انقلاب.
فردی معتقد است به تعبیری، ادبیات دفاع مقدس، همان ادبیات انقلاب است زیرا از طرفی، جنگ در بستر انقلاب به وقوع پیوست و جنگ، اساسا برای نابودی انقلاب بود. اینها بهانهای بود که انقلاب را ریشهکن کنند.
فردی بر این باور است اگر نگاه رمان و ادبیات انقلاب سیاه و سپید و از زندگی به دور باشد نمیتواند اثری ماندگار بر مخاطب بگذارد و جوان مرگ خواهد شد. ادبیات باید با زندگی آغشته شود. ادبیات عرصه شک، تردیدها و لغزش است. عرصه چه کنم چه کنمهاست. در ادبیات با آدمهایی سروکار نداریم که همه روی ریل بوده و مشکلاتشان را حل کرده باشد! اینکه جذابیتی ندارد. ادبیات محل حدوث حادثههاست. محل دگرگونیها، محل عدم تعادلهاست. ادبیات بخشنامهای نمیتواند جوابگوی نیاز جامعه ما باشد.
یک اثر مانند یک کلام و یک حرف است و تا زمانی که گفته نشده باشد، متعلق به خودش است، ولی وقتی که زده شد، متعلق به جامعه است و جامعه حق دارد عکسالعمل نشان بدهد.
فردی دغدغه اصلی خود را ادبیات داستانی انقلاب میداند تا به یک سرانجامی برسد. وی در این مورد میگوید: اولاً میخواهیم یک متولی معتبر پیدا شود که این جریان را حمایت بکند و با یک برنامهریزی خوب و منسجم نگذاریم رویدادهای انقلاب به دست فراموشی سپرده شود. دشمنان ما در تحریف تاریخ ید طولانی دارند و خیلی راحت حقیقت را واژگون جلوه میدهند از این رو ما باید نگران آینده باشیم و نگران نسلهایی که هنوز به دنیا نیامدهاند. ما باید نگران ملتهایی باشیم که علاقهمند هستند درباره کشور ما و انقلاب اسلامی ما بیشتر بدانند و بفهمند در واقع بهترین شیوه برای ابلاغ پیام انقلاب و اهداف انقلاب، ادبیات است.
فردی میگوید: ما باید به دنبال ادبیات سالم و انقلابی باشیم، ادبیاتی که متناسب با فرهنگ دینی و اخلاقی خودمان باشد و اصولاً آرمانهایی را بتوان در آن ترسیم کرد و در ازای آن باید از ادبیات تیره و سیاه که موجب تباهی میشود دوری جست. ادبیات متعهد در صدد تصویر زندگی بهتر و ارائه چشماندازهای زیبا به انسانهاست.