یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)

نصیحت امام(ره) به فرزندان شهدا چه بود؟ / پاسخ امام راحل به درخواست جانباز

شما عزیزان خردسال که یادگار فداکاران در راه خداوند تعالی و اسلام عزیز هستید چون پدران بزرگوار خویش خود را برای دفاع از اسلام بزرگ میهن عزیز مهیا سازید.
کد خبر: ۱۷۰۸۰
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۰ - 26April 2014

نصیحت امام(ره) به فرزندان شهدا چه بود؟ / پاسخ امام راحل به درخواست جانباز

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از باشگاه خبرنگاران، عظمت و شخصیت حضرت امام(ره) به سان کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفیعش در ورای ابرهای طبیعت سر به آسمان معنویت و عبودیت حق ساییده و با پیوند سرچشمه لایزال هستی، وجودش از زلال معرفت سیراب گردیده بود و از گستره پیرامونش، چشمه سارهای حکمت، جاری شده بود و تشنه کامان آب حیات را سرمست شوق وصال مینمود.


عظمت شخصیت امام(ره) و عمق و گستردگی آن حتی برای نزدیک ترین افراد و برجسته ترین شاگردان ایشان قابل دسترسی و شناخت دقیق نبود و کسی را هم یارای چنین ادعایی نیست، با این همه هر کس متناسب با درک و ظرفیت خویش و از بعد ظاهری و اثباتی، قطره ای از دریای حکمت و فرزانگی امام(ره) را چشیده است و با جمع آوری این قطرههاست که جویبارهایی از آن دریای فضیلت برای تشنه کامان تاریخ و نسلهای آینده، جاری میشود.
 
"محمد حسین رحیمیان" نویسنده کتاب "یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی قدس سره" مینویسد: این بنده ناچیز بیش از نیمی از عمرم را به سان خاری، در کنار گل بی خار وجودش سر کردم، ولی به دلیل قابلیت، کمتر از طراوت و زیبایی ملکوتیش بهره مند شدم و بی گمان آنچه از او نصیبم شد، قطره ای بود از دریا و در عین حال آنچه از درک احساسم با قلم شکسته در قالب الفاظ ناقص میآید باز هم قطره ای است از دریا!

آنچه در زیر میآید هرگز نمیتواند معرف شخصیت والای حضرت امام(ره) باشد، بلکه فقط گوشهای است از داستان آشنایی "محمد حسن رحیمیان" و خاطراتی چند از آنچه مستقیما شاهد و مرتبط با آن بوده است و البته در چند موردی که نقل صدها خاطره ای  است که از دیگران شنیده است.
 
نامه یک فرزند شهید
 
بسم الله الرحمن الرحیم

رهبر عزیز و بزرگوار خوبمان، سلام
 
ان شاءالله حال شما خوب باشد که اگر حال شما خوب باشد و سرحال باشید ما هم خوشحال خواهیم بود. دو سال است که بنیاد شهید برای ما فرزندان شهدا، اسرا، مفقودین اردوی سراسری میگذارد و در اردوی هر ساله آرزوی دیدار با شما را داریم، اما نتوانستهایم. امسال که برای سومین بار برای اردو میرویم از شما که به جای پدرمان هستید، میخواهیم که برای ما پیامی بدهید و ما را چند نصیحت بکنی که ما پس از پدرمان چه کارهایی باید انجام بدهیم و در جامعه چه بکنیم.
 
خداحافظ شما ان شاءالله بتوانیم روزی با شما دیدن کنیم.
 
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
 
یک فرزند شهید که از جانب همه شرکت کنندگان این آرزو را دارد.
 
پاسخ امام(ره)
 
بسمه تعالی

فرزند بسیار عزیزم!
 
نامه محبت آمیز شما که از جانب خود و دیگر فرزندان عزیز شهدا و مفقودین و اسرا بود موجب خرسندی شد. امید است شما عزیزان خردسال که یادگار فداکاران در راه خداوند تعالی و اسلام عزیز هستید چون پدران بزرگوار خویش خود را برای دفاع از اسلام بزرگ میهن عزیز مهیا سازید و با فرا گرفتن علم و ادب و کوشش در راه به دست آوردن کمال انسانی و اخلاق اسلامی برای اسلام عزیز و کشور خودتان فرزندان شایستهای باشید. شماها با از دست دادن عزیزان خود فرزندان اسلام و پیامبر عظیمالشان انشالله تعالی در پناه خداوند عالم موفق شوید.
 
با کسان خود مخصوصا مادران داغدیده به خوبی رفتار نمایید. از خداوند منان سلامت برای شما و رحمت برای شهیدان، سلامت و رهایی برای اسراء و مفقودین شما خواستارم.
والسلام علیکم.
 
شوال 1405- روحالله الموسوی الخمینی
 
نامه یک جانباز
 
بسمالله الرحمن الرحیم
 
حضور محترم زعیم عالیقدر و رهبر کبیر انقلاب اسلامی و ناخدای کشتی محرومان حضرت امام خمینی مدظلهالعالی، امام عزیز!
 
اینجانب سعید پورسراج فرزند کاظم ساکن شهر شوشتر مسئلهای را خواستم مطرح کنم. امید است که جواب بفرمایید و با عرض پوزش از اینکه وقت مبارک و گرانبهای شما را میگیرم. امام عزیز! من در حدود 19 سال است درخانوادهای مذهبی زندگی میکنم.
 
از ابتدای جنگ – اگر خداوند قبول کند ان شاءالله – چند نوبت در جبهههای حق شرکت کرده تا آخرین بار در عملیات والفجر مقدماتی پای چپم از زیر زانو قطع گردیده. اما از آنجا که در طول مدت این جنگ دوستان زیادی را از دست دادهام و عشق جبهه رفتن مرا آرام نمیگذارد، مدتی پیش به هر نحو که بود برای دعا خوانی به جبهه اعزام شدم ولی هر چه خواهش کردم که با برادران به خط مقدم و عملیات بروم، برادران اجازه ندادند و حالا دیگر از ناراحتی طاقتم سرآمده و میخواهم این مسئله را از شما، جناب فرمانده کل قوا، درخواست کنم و تنها ناراحتی من این است که میبینم هر روز یکی از دوستانم شهید میشود و با از دست دادن این همه دوست، میترسم در شهر و یا در بستر بمیرم و خیلی عشق به شهادت دارم و تلاش میکنم که به دوستانم انشاءالله ملحق شوم. امیدوارم که جواب مصلحت آمیز را بفرمائید.
 
ضمنا اماما، اگر خط مقدم به صورت پدافندی باشد و کاری از من ساخته باشد میتوانم شرکت کنم و اگر شرکت کنم و مثلا کشته شوم، آیا شهید هستم یا نه؟ در آخر امید آن دارم که با دستخط مبارک خودتان به طور خلاصه جواب دهید و انشاءالله ما را حتما در جواب نامه نصیحت بفرمایید.
 
عاشقی که تا خون در رگ دارد، شما را فراموش نمیکند و همیشه قلبش برای شما میتپد: سعید پورسراج.
پاسخ امام(ره)
 
بسمه تعالی
 
فرزند عزیزم، من از خداوند منان مسئلت میکنم که شما را با شهدای اسلام محشور نماید و شما که سلامت خودتان را در راه اسلام دادهاید از زمره شهیدان هستید و حق خودتان را به اسلام عزیز ادا نمودید و از اینکه به جبهه نمیشود بروید ناراحت نباشید. امید است خداوند شما را حفظ فرماید. والسلام علیکم و رحمةالله».
11 اردیبهشت 63 – روح الله الموسوی الخمینی
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار