به مناسبت سالگرد شهادت شهید علامه عارف حسینی

نقطه اشتراک علامه عارف حسین با سایر علما، اخلاصشان نسبت به امام خمینی بود

شهید عارف حسینی و بسیاری از پیروان وی، به هنگام نبرد بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر، روزه نذر کرده بودند. خبر آزادی خرمشهر درغروب همان روز در سرتاسر پاکستان پیچید که این موضوع مردم آن سامان را شادمان نمود.
کد خبر: ۱۷۵۲
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۶ - 05August 2013

نقطه اشتراک علامه عارف حسین با سایر علما، اخلاصشان نسبت به امام خمینی بود

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، مظلومیت شیعه و شیعیان، مقوله ای نیست که تنها معطوف به این زمان باشد. مظلومیت شیعیان در واقع از زمانی که دستان امیرمومنان درغدیرخم توسط پیامبراکرم(ص) به عنوان وصی و جانشین ایشان بالا رفت، شروع شد. در آن هنگام که پیامبراکرم(ص) بر بالای جهاز شترها قرار داشتند و درحال معرفی علی(ع) به مردم حاضر در برکه غدیرخم بودند، عده ای آن طرفتر مشغول دسیسه چینی و فتنه انگیزی علیه جانشین پیامبر(ص) شدند.

این مظلومیت بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) شدت می گیرد و کینه توزی ها علیه این امام همام به اوج خود می رسد.

مظلومیت ها و ستم های علیه امامان شیعه آنقدر زیاد است که بیان آنها از حوصله این مطلب خارج است. اما در این میان، شیعیان علی(ع) به عنوان پیروان ایشان نیز همواره در معرض کینه توزی ها و بغض های دشمنان ایشان بوده و در زمان های مختلف توسط دشمنان اسلام و ایادی آنها نیز سعی شده تا هریک از آنان به نحوی از میان برداشته شوند.

علامه "عارف حسین حسینی" یکی از این افراد است که در مسیر حق طلبانه و انقلابی بر منش مقتدای خود علی(ع)، مظلومانه زندگی کرد و در نهایت در همین راه به شهادت رسید.

علامه عارف حسین حسینی کیست؟

شهید عارف حسینی (ره) رهبر شیعیان پاکستان، در 4آذر 1320 هجری شمسی در خانوادهای از سادات، مذهبی و روحانی در شهر "پاراچنار" پاکستان دیده به جهان گشود.  تبارش به "شاه شرف بوعلى قلندر"، پسر "سید فخرولى" (مدفون در کرمان) و نسب وی به فرزند امام زینالعابدین(ع) میرسد و خاندانش به حسینى معروف میباشند. نیاکان او که بسیارى از آنان روحانى و مبلغ بودند، براى نشر اسلام و مکتب اهلبیت(ع) در منطقه پیوار و پیرامون آن فعالیت داشتند.

حسینی دوران کودکى را در زادگاه خود سپرى کرد و قرآن کریم و آموزشهای اولیه دینى را نزد پدر روحانیش فرا گرفت و پس از دوره دبستان و راهنمایى، راهى دبیرستان در پاراچنار گردید. در 1343 دوره دبیرستان را به پایان رسانید و پس از آن، در مدرسه جعفریه پاراچنار فراگیرى درسهای دینى را آغاز کرد.

با اینکه زبان مادرى عارف حسینی، پشتو بود، اما با فارسى، عربى و اردو نیز آشنایی کاملی داشت.  حسینى در سال 1346 براى ادامه تحصیل به حوزه علمیه نجف اشرف رفت و درسهای پیشرفته فقه و اصول را آموخت.

آیتاللّه سید اسدالله مدنى، سید عارف حسینی را با امام خمینى(ره) آشنا نمود. حکومت بعثی عراق در سال 1352 او را به اتهام شرکت در مبارزات انقلابى، بازداشت و به دنبال آن، از نجف بیرون کرد. وى به زادگاه خود در پاراچنار بازگشت و پس از ده ماه تبلیغ دینی، تشکیل خانواده داد.       

 عارف حسین در روزهای اقامت در نجف اشرف با امام خمینی(ره) آشنا گردید. این آشنایی آغاز دگرگونی فکری و سیاسی درزندگی شهید را رقم زد. درباره کوششهای انقلابی وی در عراق یکی از فرزندانش چنین می گوید: «به دلیل شرکت در فعالیت های انقلابی، حضور در تظاهرات و اعتراض به ظلمی که نسبت به شهید آیت اللّه سید محمدباقر حکیم (ره) اعمال می شد، دستگیر و حدود یک ماه، زندانی و سپس توسط حکومت بعثی عراق اخراج گردید.»

این مبارز انقلابی پس از اخراج از عراق به پاکستان می رود و در زادگاه خود شروع به انجام فعالیتهای انقلابی می کند تا آنجا که در میان مسلمانان پاکستان به عنوان فردی صاحب نفوذ مطرح می گردد.

وی بعد از مدتی برای ادامه تحصیل تصمیم به نجف اشرف می رود؛ اما به دلیل عدم صدور ویزا در سال 1353مجبور به ادامه تحصیلات خود در قم می گردد. حضور عارف حسین در قم مصادف می شود با اوج مبارزات مردم با شاه و از آنجایی که او فردی انقلابی و مبارز به شمار می آمد، همگام با مردم قم شروع به مبارزه علیه رژیم پهلوی کرد.

وی همچنین سایر پاکستانی ها را نیز ترغیب به این موضوع می کرد. از این رو، طلبههای غیرایرانی به ویژه پاکستانی، پیوسته زیر مراقبت ساواک قرار گرفتند و شهید حسینی نیز پس از شناسایی، دستگیر و از ایران اخراج گردید.

شهید حسینی(ره)، حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان ولی امر و رهبر جهان اسلام برای مسلمانان پاکستان معرفی کرد و با وجود مخالفت ها، با اراده قوی به فعالیت خود ادامه داد. همواره در پی نشر اندیشههای بلند و انقلابی ایشان بود؛ تا آنجا که به پشتیبانی از انقلاب اسلامی زمینه راهپیمایی دویست کیلومتری را فراهم کرد و به همراه چند هزار نفر از مردم پاراچنار به سوی پیشاور حرکت نمودند.

در پیشاور با تشکیل گردهمایی بزرگی، از امام امت و انقلاب اسلامی پشتیبانی کرد. این حرکت که در نوع خود در تاریخ پاکستان بیمانند بود، موجب آگاهی تودهها نسبت به حقانیت انقلاب اسلامی گردید.

حجتالاسلام عارف حسینی در 1363 رسمآً از سوی امام خمینی به عنوان نماینده ایشان در پاکستان، برگزیده و مسئولیت امور حسبیه و گرفتن وجوه شرعی به وی سپرده شد. متن پیام امام خمینی(ره) بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم.

الحمدلله رب العالمین، و الصلوة والسلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة الله على اعدائهم اجمعین ..

و بعد، جناب سیدالاعلام و حجت الاسلام آقاى آقا سید عارف حسینى- دامت افاضاته- از طرف اینجانب مجازند در تصدى امور حسبیه که تصدى آن در زمان غیبت کبرا منوط به اجازه ولى فقیه جامع الشرایط مىباشد. و نیز مجازند در اخذ وجوه شرعیه و سهمین مبارکین، و صرف نصف آن را در مخارج خودشان و سایر موارد مقرره شرعیه و ارسال نصف دیگر را نزد اینجانب جهت صرف در اعلاى کلمه طیبه اسلام ..

 «و اوصیه- ایده الله تعالى- بما اوصى به السلف الصالح من ملازمة التقوى و التجنب عن الهوى و التمسک بعروة الاحتیاط فى الدین و الدنیا؛ و ارجومنه أن لاینسانى من صالح دعواته»؛ والسلام علیه و على اخواننا المؤمنین و رحمة الله و برکاته ..

8 شوال المکرم 1404 روح الله الموسوى الخمینى.

شهید عارف حسینی و بسیاری از پیروان وی، به هنگام نبرد بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر روزه نذر کرده بودند. خبر آزادی خرمشهر درغروب همان روز در سرتاسر پاکستان پیچید که این موضوع مردم آن سامان را شادمان نمود. البته این رویداد به مذاق وهابیها، سلفیها، وابستگان به استکبار جهانی و واپسگرایان چندان خوش نیامد و به زودی مزدوران ددمنش آنها شیعیان پاراچنار را محاصره کردند و کشتاری سهمگین و اندوهبار به راه انداختند.

وی درباره انقلاب اسلامی و علمای ایران چنین بیان می دارد: «انقلاب اسلامی ایران در مردم مستضعف پاکستانی اثر خوبی بر جای گذاشته، به طوری که مردم مسلمان این کشور را از درون منقلب نموده است. هماکنون، جوانان ما از اهل علم تقاضا دارند تا همان چیزی که علما و روحانیون ایران به جوان های خود آموخته و این انقلاب عظیم و آسمانی را به وجود آورده اند، به آنان بیاموزند.»

در 21 بهمن 1363 شورای عالی «نهضت اجرای فقه جعفری» حجت الاسلام علامه عارف حسینی را به اتفاق آرا به عنوان رهبر انتخاب کرد. علامه عارف حسینی پس از انتخاب، جنبش را از نو سازماندهی کرد. او باور داشت که دردها و رنجهای پاکستان از راه انقلابی اسلامی؛ مانند انقلاب اسلامی که در ایران برپا شد، میتواند درمان شود و با حفظ ویژگیهای مکتبی خود به دیگر مذاهب اسلامی نزدیک گردد.

 در 15 تیر 1366 در یک گردهمایی چند صد هزار نفری، علامه حسینی به طور رسمی سازمان را یک حزب سیاسی اعلام کرد و به این صورت، اندیشه «جدایی دین از سیاست» را کنار گذاشت و نشان داد که «دیانت عین سیاست» و «سیاست عین دیانت» است. عارف حسینى، نادانی و بیسوادى را علت اصلى عقب ماندگی جامعه اسلامى میدانست و براى مبارزه با بیسوادى و خرافهپرستى، اقدام به برپایی نهادهای فرهنگی؛ همچون کتابخانه، مسجد و مدرسه مینمود.

علامه عارف حسینی از شهر پاراچنار به سوی پیشاور آمده بود تا در روز 14 مرداد 1367 در میان گردهمایی مردم سخنرانی نماید و مسایل مهمی را درباره آینده سیاسی کشور اعلام کند. مردم هم از شهرهای دور و نزدیک به خوش آمدگویی آمدند تا به سخنان رهبر بزرگوارشان گوش فرا دهند.  در این میان، مزدوران استکبار جهانی که تاب بیداری و همبستگی مسلمانان را نداشتند، وی را هدف گلولههای سمی خود قرار دادند و با رگبار گلولههایشان، او را در حالی که شعار «لا اله الا الله» را زمزمه میکرد، نقش بر زمین کردند.

در روز خاکسپاری پیکر شهید، فرزندش، سیدعلی حسینی، خطاب به مردم چنین گفت: «ای ملت! من مفتخرم به اینکه امروز فرزند یک شهید هستم، از شما خواهش می کنم تا زمانی که امام خمینی(ره)، رهبر عظیم الشان من و امید مسلمانان جهان، زنده است، شما احساس یتیمی نکنید؛ ما تا ایشان زنده باشند، یتیم نیستیم.»

 در این روز، هیات بلند پایه ای از ایران اسلامی وارد پیشاور شد تا در مراسم خاکسپاری شهید شرکت جوید. پیکر وی پس از به جای آوردن نماز به امامت آیتالله احمد جنتی، نماینده اعزامی ایران، به زادگاهش پاراچنار منتقل گردید. پرچمهای سیاه بر بام خانههای شهر نشان از سوگواری عمومی داشت؛ عکسهای امام خمینی(ره) و شهید حسینی(ره) به دست یاران آن شهید هم فریادی از همسویی دو کشور مسلمان و همسنگری این دو مرد بود.

شهید را به سوی حوزه علمیه شهر پاراچنار بردند تا فردای آن روز دوستان و شاگردان وی پروانه وار گرد شمع وجودش بگردند و با اشک بدرقهاش کنند. صبحگاه در میان سیلی از مردم گریان و نالان، پیکرش را به سوی زادگاهش، روستای پیوار، بردند و فرزند امام خمینی(ره) و این مجاهد انقلاب جهانی اسلام را در کنار آرامگاه یکی از نیاکانش به خاک سپردند.

امام خمینی(ره)، در وصف شهید عارف حسینی فرمود:«آشنایان جوامع اسلامی، آنان که با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته اند، باید توجه کنند که در آغاز راه مبارزه اند و برای شکستن سدهای استعمار، استثمار و رسیدن به اسلام ناب محمدی(ص) راه طولانی در پیش دارند؛ برای امثال علامه عارف حسین حسینی(ره) بشارتی بالاتر از این نبوده است که از محراب عبادت حق، عروج خونین،اِرجِعی اِلی رَبک خویش را نظاره کند و جرعه وصل یار را از شهد شهادت بیاشامد و شاهد وصول هزاران تشنه عدالت به سرچشمه نور گردد.»

آیت الله سیدعلی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در رابطه با این شهید فرمودهاند: «خدا رحمت کند شهید بزرگوار علامه سید عارف حسین حسینی را که درطول حیات مجاهدانه و شجاعانهاش مردم را در مقابل استکبار جهانی دعوت به وحدت کرد و به همین علت، استکبار جهانی او را از ما جدا کرد.»

سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان نیز در مورد این شهید گفت: «علامه شهید عارف حسینی با بسیاری از علمای عراق، ایران، لبنان در یک نقطه اشتراک دارد و آن وفا و اخلاص همه اینها نسبت به امام خمینی(ره) است.»

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار