ابراهیم حسن‌بیگی:

دغدغه دفاع مقدس در ادبیات ما هرگز فراموش نمی‌شود

خالق رمان "اشکانه" در نشست فصل ایستادگی گفت: اگرچه نگاه به جنگ تخصصی شده اما دغدغه‌مندی نسبت به آن در ما از بین نرفته به طوری که خروجی آن تفکر دغدغه‌مند و فاصله‌هایی که از ارزش‌ها گرفتیم باعث خلق "اشکانه" شد.
کد خبر: ۱۹۳۹۷
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۰ - 19May 2014

دغدغه دفاع مقدس در ادبیات ما  هرگز فراموش نمی‌شود

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، روز گذشته مراسم تجلیل از "ابراهیم حسنبیگی" نویسنده رمانهای "اشکانه" و "محمد (ص)" و "قاسمعلی فراست" نویسنده کتاب "نخلهایبیسر" با عنوان "فصل ایستادگی" به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد در محل آمفیتئاتر دانشکده فنی دانشگاه شاهد برگزار شد.
 
در ابتدای این نشست "قاسمعلی فراست" گفت: هنگامی که نوشتن کتاب "نخلهای بیسر" را آغاز کردم 23 سال سن داشتم و آن روز فکر میکردم این کتاب به شکل داستان کوتاه منتشر شود اما بعدا طولانیتر شده و به شکل یک رمان درآمد. زمانی که نوشتن این رمان را آغاز کردم احساس کردم که از فضای جنگ دور هستم و نوشتن در حالتی که در حوزه هنری حضور دارم کاری عبث و بیهوده است. بدین ترتیب مرخصی بدون حقوق گرفتم و به خرمشهر رفتم تا این داستان را از بطن ماجرا بنویسم.
 
در آن زمان نیمی از شهر اشغال شده بود و من به چشم خودم شاهد گریهها و خندهها و زندگی رزمندهها و مردم بودم. در این شرایط بود که نسخه اول کتاب را نوشتم. زمانی که دوباره قصد بازگشت به خرمشهر را داشتم از حوزه هنری به من مرخصی ندادند و مجبور شدم که مرخصی بدون حقوق بگیرم. زمانی که به خرمشهر بازگشتم یکی از دوستانم در آن شهر به شهادت رسید و تحت تاثیر این واقعه کتاب را دوباره ویرایش کردم.
 
"ابراهیم حسن بیگی" نویسنده رمان اشکانه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در زمان جنگ وقتی کتابی نوشته میشود کنشهای زیادی از طرف دیگر نویسندگان ایجاد میشد اما امروزه این اتفاق رخ نمیدهد پس نویسندههای کنونی تا چه حدی با باید نسبت به وقایع کنشگر باشند، گفت: زمان کنونی با زمان جنگ قابل قیاس نیست. در آن دوره همه مردم و خانوادهها درگیر جنگ بودند و آن را از نزدیک لمس میکردند و آنچه نویسندگان در مورد فضای آن روز مینوشتند از درون لمس میکردند و قطعا نوشته نویسنده به جز چیزی که از درون او بر میآید نیست.
 
وی افزود: در زمان جنگ این نگاه آتشین و کنشگر وجود داشت چرا که فضا ملموستر و عینیتر بود. اما امروز و بعد از جنگ، نگاه به جنگ یک نگاه تخصصیتر و پختهتر شد و نگاههای دیگری از جمله نگاههای اجتماعی روی کار آمده است. اگرچه نگاه به جنگ تخصصی شده اما دغدغهمندی نسبت به آن در ما از بین نرفته به طوری که خروجی آن تفکر دغدغهمند و فاصلههایی که از ارزشها گرفتیم باعث شکلگیری رمان «اشکانه» در ذهن من شد. بخشی از این فاصله هم طبیعی است اما چیزی که بر عهده ماست این است که اگر چه از آن دوران فاصله گرفتهایم اما آنها را در آثار خود بیاوریم.
 
خالق رمان "محمد(ص)" در پاسخ به سوالی مبنی بر لزوم به روز بودن نویسندگان، گفت: خروجی نویسندههایی که در جامعه میبینید رمانهای متفاوتی است و آنها دغدغههای خود را در رمانهای خود متبلور میکنند. ممکن است که شما به این سبک رمانها و دغدغهها اعتراض داشته باشید اما نمیتوان گفت این ایراد از نویسنده است چرا که بخشی از این اعتراض به شرایط اجتماعی موجود باز میگردد. برای مثال زمان جنگ آقای فراست اراده میکند برود به خرمشهر و میرود اما اگر امروز بخواهد برود ممکن است دغدغههای گوناگونی مانند خانواده مانع او شوند.
 
حسنبیگی تصریح کرد: متأسفانه شرایط به سمتی میل کرده است که پرویز پرستویی در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب اذعان داشته از این که بازیگر شده است پشیمان است یا رضا امیر خانی میگوید که ما فرزندان زن زیادی جلال هستیم و این در واقع نوعی ابراز نارضایتی هنرمند و نویسنده از شرایط فرهنگی موجود است و این موضوع برای ادبیات ما بسیار بد است.
 
مجری درباره سخت بودن کار نویسندگی از فراست سؤال میکند و نظر او را میخواهد، فراست در پاسخ میگوید: نمیتوان گفت که نویسندگی سخت یا آسان است  چرا که کسی که عاشق کار خود شده است آن کار برای او سخت نیست اما اطرافیان سختی کار او را احساس میکنند. زمانی که نویسنده نقطه پایان کار خود را میگذارد لذتی وصف ناشدنی را بدست میآورد که با هیچ چیز دیگری قابل تعویض نیست.
 
فراست تصریح کرد: من به این دلیل داستاننویسی را انتخاب کردهام که سخنانی که دیگران نمیگویند را بگویم. اما در ایران قیمت قلم از دلالی هم پایینتر است و کسی برای آن ارزشی قائل نیست و این توهین به قلمی است که قرآن به آن قسم خورده است.
 
نویسنده کتاب "نخلهای بیسر" افزود: این بیمعنی است که نویسندهای بدون توجه به اعتقادات خودش کتاب و داستانی خنثی را بنویسد چرا تا زمانی که مسئلهای نویسنده را تکان ندهد او نمیتواند در مورد آن موضوع بنویسد. هر نویسندهای که مینویسد قلبش از واقعهای متأثر شده است و چگونه میتوان گفت قلبی که از وقایع اجتماعی متأثر است خنثی است؟
 
حسن بیگی در پاسخ به اینکه وجه ممیزه داستانهایش چیست. گفت: به نظر من کسانی هم که ضد جنگ مینویسند همان حرف ما را میزنند. یک زمانی ما اشتباه کردیم و اجازه ندادیم که افراد منتقد به جنگ بنویسند و استعدادهایشان سوخت. استدلال ما در آن زمان این بود که مگر ما چقدر از نکات مثبت جنگ گفتهایم که بخواهیم منفیاش را بگوییم؟ و متاسفانه جلوی تنوع آثار دفاع مقدس را گرفتیم. حال چه ایرادی دارد اگر در کنار نکات مثبت نکات منفی هم دیده شود و واقعیتی که در جنگ رخ داده انعکاس داده شود؟
 
وی در پایان گفت: متاسفانه در حال حاضر شرایط جامعه ما به حدی تنگ نظرانه شده که به کسی اجازه نمیدهیم حرفی مخالف بزند در حالی که اعتقاد من این است که برای شفاف شدن و شکوفا شدن محیط فرهنگی باید اجازه بدهیم که طرف مقابل حرف مخالف خود را بزند و ما هم حرف خودمان را بزنیم تا فضای فرهنگی به شکوفایی برسد.

نظر شما
پربیننده ها