ساجد: مهناز دارابی جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس است که در سال 1364 و در 14 سالگی بر اثر بمباران رژیم بعثی عراق در حالی که کتاب درسیاش مقابلش بود، از ناحیه دو چشم به شدن مجروح شد.
وی امروز به عنوان وکیل پایه یک دادگستری در حال خدمت به مردم کشورش است و شعرهایی در زمینههای مختلف عرفان و ارزشهای اسلامی سروده است. وی در یکی از شعرهایش ایثار و جانبازی را اینگونه وصف کرده است:
***
چونکه بانوی سحر روی از نقاب شب کشید
نالهای سر زد لبالب پر ز افغانی شَدید
در پس بال ملائک، قامتی مجروح و زار
مُهر جانبازی به پیشانی، دلش مشغول یار
کی خدا نور دو عین و صبر و ایمان و یقین
کن عنایت با دو بالی بهر پروازی مهین
موسم گل با بهار آتشین عشق آر
ابر مهری از سماء لطف خود بهرم ببار
گوشواری از عقیق خالصت بهرم بپای
ساحل نوری زاحوال رخت رویم گشای
قاصدی در روشنایی روز یا گاه سحر
یک صحیف نور دستش ده بگو بهرش ببر
لالهای از داغ شوقت در زمین دل بکار
بی نگار روی تو عمرم کجا آید به کار
ای رئوف هر دو عالم، گوشه چشمی نما
از میان بهر درت گوهری هم ده به ما
بر دو بال شاپرکهای سبکبال جنان
نالههای عاشقان دردمندت را بخوان
از صفای باغهای پل گل و زیبای عرش
گل فشان کن خاکیان خسته از سودای فرش
راه دشوار است و قامت خم شده، تن بیرمق
دل تمنای تو دارد، چشم پرخون چون شفق
پر توان کن جان ما با نام عالم تاب خود
دیده را نوری بده از شمس، یا مهتاب خود
یاریام کن توشهای در خور فراهم آورم
ای حبیب هر دو عالم، مهربانم، یاورم
گوهر مقصود یابم، من زبهر بندگی
تا نسوزم نزد تو از شدت شرمندگی
چون سر آید روزهای این سفر از سوی تو
تو رضا باشی زمن من راضی از مینوی تو
با صفا سر را نهم در مقدمت پرپر سرم
وحی آید از تو که یابنده جانت منم
زین دعای خالص جانباز پر درد جوان
شورشی اندر ملائک شد به پا در آسمان