به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، مهرزاد دانش به عنوان منتقد درباره سهم سینمای ایران در بازتاب دفاع مقدس گفت: سینمای دفاع مقدس در سه محور خلاصه میشود که اولین آن ژانر جنگی است. این گونه سینمایی در سینمای جهان قدمتی همپای پیدایش سینما دارد. سینمای ایران هم ژانرهای مختلف از قبیل کمدی، وحشت، ملودرام، جنگی و حتی علمی تخیلی را امتحان کرده است اما در بین تمام ژانرهای سینمای ایران، ژانر جنگی از نوع دیگری است.
وی افزود: ژانر جنگی تنها ژانری است که در سینمای ایران شکل و شمایل بومی به خودش گرفته است و امکان استفاده از عناصر فرهنگی کشورمان در این نوع سینما وجود دارد. به کار بردن عبارت «سینمای دفاع مقدس» معطوف به ملاحظات ایدئولوژیک نیست و همین که از واژه «سینمای جنگ» به سمت «سینمای دفاع مقدس» حرکت میکنیم، ناظر براین معناست که درسینمای جنگی ما فضاهایی مثل شهادت طلبی، ایمان به غیب، تفکر بسیجی، ولایت پذیری، محاسبات نامتعارف با اصول جنگی کلاسیک و ارجحیت تکلیف به نتیجه وجود دارد. نمونه این وضعیت را در جنگ کشورهای دیگر نمیتوانیم ببینیم.
دانش نکته دوم را در سینمای جنگی ایران تنوع لحن و زیرگونه دانست و تشریح کرد: نگاه سینمای ایران به عرصه جنگ تک بعدی و تک محور نبوده است. زیرگونه عملیات (عملیات کرکوک، عبور، دکل)، اردوگاهی یا اسارت (مردی شبیه باران، نفوذی)، هوانوردی (حمله به اچ ۳، عقابها)، دریانوردی (جنگ نفت کشها، موج مرده)، دیده بانی (دیدهبان، ملکه)، تبعات جنگ (گیلانه، بوی پیراهن یوسف، عروسی خوبان) شخصیتهای واقعی (شور شیرین، الماس بنفش، به کبودی یاس) و شکست (سفر به چزابه، هیوا) از این جمله هستند.
وی افزود: در عین حال تلفیق ژانر جنگی با بقیه لحنهای سینمایی هم از جمله بضاعتهای سینمای دفاع مقدس است. مثلا نمونه سینمای جنگی-کمدی (لیلی با من است) ملودرام جنگی (کیمیا، میم مثل مادر)، جنگی- جاسوسی (نقوذی)، جنگی-معناگرا (ساعت ۲۵، مهاجر و نینوا) و جنگی- کودک (پایان کودکی) است.
این منتقد با اشاره به اینکه سه گفتمان جنگی در ژانر دفاع مقدس ما وجود دارد، گفت: نخست فیلمهایی هستند که ۸ سال دفاع مقدس را در قالب دفاع از کشور نشان دادهاند و تهاجم عراق به ایران را به عنوان پدیده ضدملی دانستهاند. عمده آثار محمدبزرگ نیا مثل طوفان و جنگ نفتکشها در این رده جای میگیرند. ممکن است در این فیلمها دیدگاه سیاسی و مکتبی فرد رزمنده اهمیت نداشته باشد و مهمتر از همه ملیت فرد باشد.
دانش درباره گفتمان دوم جنگی در ژانر دفاع مقدس بیان کرد: این نوع از فیلمها جنگ تحمیلی را نه در قالب تجاوز به خاک بلکه در یک شمای کلی تجاوز به عقیده یک ملت است. از این بعد حمله عراق به ایران براساس توطئهای برای شکست انقلاب ایران و جمهوری اسلامی است. در واقع این نوع جنگ یک نبرد ایدئولوژیک است. عمده آثار ابراهیم حاتمی کیا و یا جمال شورجه شامل این نگاه میشود.
وی افزود: در گفتمان سوم شخص فیلم ساز به سراغ معضلاتی میرود که زیر خاکسترهای جنگ باقی مانده و ممکن است در سینمای جهان به عنوان سینمای ضد جنگ یاد شود اما به نظرم در سینمای ایران چیزی به عنوان سینمای ضد جنگ وجود ندارد و باید به آن تبعات جنگ بگوییم. نگرش به این فیلمها بیشتر از محکومیت جنگ، به دنبال آسیبشناسی مسائل پس از جنگ است. معمولا این شاخه در محور جامعه، خانواده و سیاست دنبال میشود.
این منتقد خاطرنشان کرد: مسیری که سینمای جنگ در این ۳۰ سال طی کرده اگرچه در برخی مقاطع با فراز و نشیب روبهرو بوده اما در نسبتی معقول با کلیت سینمای ایران جای داشته است. نوسانهای ناشی از تغییر دولتها، میزان بودجهها، ظهور بودجهها و پرداختن به فضای مضمونی در این نسبت تأثیرگذار بوده است. تأثیرگذار بوده است.
وی درصد آثار تولید شده در سینمای دفاع مقدس را طی سالهای اخیر ۱۰ درصد دانست و گفت: در برابر اهمیت جنبههای دیگر همچون سینمای سینمای اجتماعی، کودک و نوجوان، خانوادگی، سیاسی، تاریخی، مذهبی به نظر میرسد که این حجم ده درصدی تراکمی معقول و شایسته است و نشان میدهد در طول سه دهه اخیر بحث دفاع مقدس یکی از ده موضوع مهمی است که تولیدات این سینما را به خود اختصاص داده است.
این منتقد سینما ادامه داد: درصد تولیدات فیلمهای جنگی در سالهای جنگ از روند بالایی بهرهمند بوده است و بیشترین درصد تولیدات نیز در دوره میانی جنگ، یعنی سال ۱۳۶۳ با ۲۶. ۵ درصد از کل تولیدات سینمایی سال انجام شده است.
دانش در پایان صحبتهای خود گفت: همان طور که هشت سال دفاع در برابر تجاوز بیگانه به خاک ایران و مرزهای عقیدتی نظام، در فراگرد تاریخ، سیاست، فرهنگ، اقتصاد، و مسائل اجتماعی ایران تأثیری فراوان نهاده است و گستره زمانی سرنوشت سازی در فراگرد ایران و ایرانیان است، سینمای دفاع مقدس نیز بخشی تفکیک ناپذیر از مناسبات سینمایی ایران است و نه تنها وابسته به جناح و گروه و ایدئولوژی خاصی نیست بلکه فضایی کاملا عمومی و مردمی را در عرصه فرهنگ و هنر ایران ترسیم کرده است.