نیم نگاهی به رمان«آوازهایم برای تو»

کد خبر: ۲۰۱۷۶۸
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۹ - 20January 2013
از سال گذشته با انتشار نخستین آثار از سلسله رمان های ویژه نوجوانان به قلم داستان نویسان ایرانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، امید تازه ای برای احیای رمان نوجوانان ایرانی در بین نویسندگان وطنی فزونی گرفته و آن غلبه چندین ساله رمان های ترجمه ای ویژه نوجوانان در بازار کتاب تا حدودی فروکش کرده است. هر چند هنوز هم هستند ناشرانی که ترجیح می دهند به دلایل گوناگون به جای رمان تالیفی، رمان ترجمه ای در این حوزه کار کنند که پرداختن به این موضوع خود مجال دیگری می طلبد.

در راستای این موضوع، نقد و بررسی رمان «آوازهایم برای تو» نوشته نورا حق پرست که یکی از جدیدترین آثار در مجموعه «رمان نوجوان امروز» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محسوب می شود خالی از لطف نیست. نویسنده در این اثر داستانی موضوع دفاع مقدس و گره خوردن آن با زندگی روزمره ساکنان مناطق جنگی و همچنین شهرهای مرکزی دور از صحنه های جنگ را دستمایه کار خود قرار داده است.

او با مرور زندگی یک خانواده در شهر تهران، صحنه های آغازین رمان خود را پایه گذاری می کند و در ادامه پای بازمانده های یک خانواده جنگ‌زده خرمشهری را هم به ماجراهای رمان باز می کند که به این شکل، ترکیب نهایی اثر، همزیستی مهربانانه افرادی از این دو خانواده در کنار یکدیگر را به نمایش می گذارد. البته با محوریت زندگی کودکان و نوجوانان این خانواده ها که نویسنده تلاش کرده قهرمانان داستان از بین این افراد انتخاب شود، اما در نحوه روایت داستان این توفیق چندان حاصل نمی شود و نقش مادر خانواده تهرانی، مهتاب خانم ناخودآگاه پررنگ تر می شود. او زنی فعال در ماجراهای داستان است که اتفاقاً بیشترین رفتارهای کلیدی در صحنه های داستانی را رقم زده است.

مادر دو شخصیت کودک در صحنه های فلاش‌بک داستان و نوجوان در زمانه اکنون روایت (حال) است که پا به پای آنها رفتارهای شورانگیز متناسب با روحیه کودکان، نوجوانان و جوانان را از خود برزو می دهد.

در فصل اول رمان، وقتی در تداعی صحنه های مربوط به گذشته، موضوع مسابقه فوتبال بین تیم های ایران و استرالیا در آستانه جام جهانی مطرح می شود، مهتاب خانم پا به پای فرزندان خود مسابقه فوتبال را تماشا می کند، همراه آنها در لحظه های هیجانی فوتبال دچار هیجان می شود و موقعی که تیم ملی فوتبال کشورمان بر تیم استرالیا غلبه می کند، مهتاب خانم ماشین را روشن و بچه ها را سوار می کند و به خیابان می روند و تا نزدیک های صبح در خیابان های شهر می گردند و شادی می کند.


از سوی دیگر، این زن عکاس و روزنامه نگار است و برای تهیه عکس و گزارش به جبهه های جنگ می رود و عکس ها و گزارش هایی را تهیه می کند که مخاطب به واسطه همین عکس ها و گزارش های او با بخشی از رویدادهای داستان که همانا نشان دادن واقعیت های جنگ است آشنا می شود. بنابر این، در این بخش هم شخصیت مهتاب خانم نقش کلیدی در ماجراهای رمان بازی می کند. او همچنین در سال های اولیه جنگ تحمیلی که بسیاری از خانواده های جنگزده مهمان ساکنان شهرهای دور از جنگ مثل تهران بوده اند، با مراقبت و شیر دادن به یک کودک جنگزده که پدر و مادرش را در درگیری های اطراف خرمشهر از دست داده، عملاً وارد یک زندگی دیگری می شود که این مسئله هم به نوعی از ماجراهای اصلی رمان محسوب می شود. مهتاب خانم در این ایام به کودکی به نام حامی شیر می دهد و او را فرزند خوانده خود خطاب می کند که حامی هم در بخش های مختلف رمان او را مادر صدا می زند.

رمان «آوازهایم برای تو» در چهارده فصل تنظیم شده که نحوه روایت آن هم شکل تقریباً ابداعی دارد. به این صورت که ابتدای هر فصل در یک پاراگراف شرحی بر یک عکس با تاریخ مشخص داده می شود و در ادامه داستان از زمان حال روایت و در ادامه به فلاش بک به گذشته پیوند می خورد و در نهایت به همان عکس می رسد که در ابتدای فصل شرح داده شده است.

راوی داستان در این فصل ها ثابت نیست و افرادی مختلفی در موقعیت های گوناگون راویان این فصل ها یا شارحان عکس ها هستند. البته فصل اول از زاویه دانای کل است، اما در ادامه هر یک از فصل ها راویان جداگانه ای دارند که در مواردی هم راویان تکرار می شوند. وقتی پازل های پراکنده های رمان در پایان شکل نهایی اثر را تشکیل می دهند، مخاطب در می یابد، مهتاب خانم با شوهرش محسن تازه زندگی مشترک خود را شروع کرده و صاحب فرزندان کوچک علی و بهار هستند که جنگ تحمیلی شروع می شود، محسن به همراه نادر (برادر مهتاب) عازم مناطق جنگی می شوند. نادر شهید و محسن اسیر می شود. در همان ایام مهتاب بارها به عنوان عکاس و خبرنگار به مناطق جنگی اعزام می شود که در یکی از این ماموریت ها دختر خردسالش بهار را هم با خود می برد.

همچنین در شهر تهران با مادر بزرگ حامی و این کودک جنگزده آشنا می شود که با شیر دادن و مراقبت از این کودکان آن را فرزند خود خطاب می کند. سال ها بعد محسن از اسارت بر می گردد و حامی هم که در همان سال ها با مادر بزرگش خانواده مهتاب را ترک کرده و به اردوگاه انزلی و از آن جا پیش خاله اش، پروین در شیراز رفته، با پرس و جو می آید مهتاب را در محل کارش پیدا کرده و چندی بعد با خاله اش و شوهر او(آقا کمال)از شیراز به تهران و خانه مهتاب به مهمانی می آیند و یک بار دیگر خاطرات دور گذشته خود را مرور می کنند.

پایان‌بندی رمان بر خلاف آشفتگی فصل های اولیه آن، انسجام بیشتری دارد و خواننده ای که با صبر و حوصله فصل های مختلف رمان را خوانده باشد، می تواند در پایان به یک جمع بندی کاملی از مجموعه وقایع پراکنده داستان دست پیدا کند. این مسئله نوعی دوگانگی را به پیکره داستان تحمیلی می کند.

با آن که در فصل های ابتدایی و حتی میانی رمان، دو شخصیت علی و بهار (فرزندان مهتاب)جزو شخصیت های نوجوان و محوری داستان محسوب می شوند، رفته رفته از اهمیت نقش آنها کاسته شده و این شخصیت ها که توانسته اند حس همذات‌پنداری مخاطب نوجوان را نسبت خود جلب کند، به حاشیه رانده شده و در مقابل شخصیت حامی که هنوز غریبه است و ناشناخته، نقش پررنگ تری پیدا می کند و داستان با تمرکز روی این شخصیت به پایان می رسد. هر چند در تمامی این صحنه ها علی و بهار هم به نوعی حضور دارند، اما دیگر نقش کلیدی در ماجراهای داستان ندارند. دقیقاً بر عکس شخصیت حامی که همه توجه ها را به سوی خود جلب کرده است.

چاپ اول رمان «آوازهایم برای تو» نوشته نورا حق پرست که از مجموعه«رمان نوجوان امروز» به دبیری حمیدرضا شاه آبادی و محصول انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، با شمارگان 15000 نسخه در 14 فصل تنظیم شده و حجم آن 160 صفحه با قطع رقعی است. ویراستاری این کتاب را شراره وظیفه شناس انجام داده و هدی حدادی مدیریت هنری و پژمان رحیمی زاده هم طراحی گرافیک و جلد کتاب آن را انجام داده است.

----------------------------------------

نویسنده: علی الله سلیمی

------------------------------
نظر شما
پربیننده ها