"محمد عاصف محسنی" فارغ التحصیل جامعة المصطفویة العالمیه، در گفتگو با خبرگزاری دفاع مقدس گفت: افغانستان کشوری است که از سوی شیعیان در اقلیت و لذا از جهت مهدویت زمینه کار در آن جا کمتر است، شیعیان هم تلاش می کنند به گونه ای فعالیت کنند که وحدت و اخوت اسلامی مخدوش نشود.
وی ادامه داد: از این جهت در زمینه مهدویت به صورت علنی کار نمی شود ولی در عمل کارهای خوبی صورت گرفته است؛ به خصوص در مناطق شیعه نشین برنامه هایی مانند دعای ندبه و جشن نیمه شعبان برگزار می شود. گروه هایی در این مناطق با عنوان عاشقان مهدی و منتظران مهدی نیز فعالیت های فرهنگی و هنری در این زمنیه انجام می دهند.
محمد عاصف محسنی، با بیان اینکه کمبود امکانات در افغانستان، دامنه کار و تاثیرات را کاهش می دهد، افزود: اگر بر روی مهدویت سرمایه گذاری شود، منجر به شناسایی افراد توانمند در این عرصه شده و تاثیر بسزایی در جامعه بین المللی خواهد داشت.
این پژوهشگر افغان، بیان کرد: باید توجه داشت که غرب در انجام کارهای تاثیرگذار در زمینه منجی باوری بسیار خوب عمل کرده است، این در حالی است که ما در مقایسه با آنها هیچ کاری انجام نداده ایم.
وی ادامه داد: معتقدم هر نظام تربیتی یک سری شالوده هایی دارد که مانند ریشه یک درخت است و باید این نظام از جایی تغذیه شود. از این جهت شالوده های تعلیم و تربیت زمینه ساز را باید شناسایی کرد. پس باید به سراغ تعلیم و تربیت اسلامی رفته و در جهت تعمیق باورها و اصلاح نگرش ها نقش تعیین کننده ای دارد.
محسنی، با بیان تفاوت تعلیم و تربیت زمینه ساز با تعلیم و تربیت اسلامی، گفت: باید دید چه تعریفی از تربیت اسلامی داریم. اسلام به آن معنا که در دوران مهدویت و انتظار به کمال می رسد این تربیت برای جامعه مهدوی زمینه ساز است.
وی افزود: ما در جهانی زندگی می کنیم که عصر اطلاعات و عصر تعامل های فکر است. در تعامل با هم می توانیم با زبان تعلیم و تربیت و هنجارها سخن بگوییم. باید با زبان فلسفه تعلیم و تربیت که زبان توجیه، عقل ورزی، استدلال است صحبت کنیم.
این پژوهشگر افغان، خاطرنشان کرد: من نمی گویم کسی تا به امروز این کار را انجام نداده بلکه به نظر من در عرصه ی مهدویت رویکرد عقلی نادیده گرفته شده است. باید با رویکرد عقلی و برهانی مهدویت را به آن معنا که اهل بیت می گویند، به جهان معرفی کنیم