به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از مشرق، درس خارج رهبری از سال 69 شروع شده است و ایشان بیش از 23 سال است که به صورت منظم به ارائه مباحث فقهی، اصولی و رجال پرداختهاند. بیش از 800 روحانی که دروس سطح را گذراندهاند در درس خارج معظمله شرکت میکنند. از ویژگیهای ممتاز این درس حضور بانوان در آن است؛ بانوانی که جزء زنان فاضل و باسواد حوزه و دانشگاه محسوب میشوند. برخی از افرادی که در این درس شرکت میکنند خود در سطح عالی دروس حوزوی قرار دارند و به تدریس دروس خارج فقه و اصول مشغول هستند. در این مصاحبه حجتالاسلام و المسلمین احمد خزایی، رئیس مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، از سالها حضورشان در این درس پربرکت گفتهاند و نکات مهمی را درباره این درس مطرح کردهاند.
***اولین جلسه درس خارج مقام معظم رهبری چگونه برگزار شد***
بنده سال 69 باخبر شدم که حضرت آقا قصد برگزاری درس خارج دارند. این اطلاع از طریق ارتباطاتی بود که با برخی دوستان در دفتر ایشان داشتم. اولین جلسهای که شکل گرفت فکر میکنم مصادف با شهادت حضرت امام صادق(ع) بود. در اتاقی که معمولاً ایشان نماز جماعت ظهر و عصر میخوانند و گاهی مهمانان خارجی برای دیدار به آنجا میآمدند برگزار شد. دور تا دور اتاق نشسته بودیم و حدود 50 نفر بودیم. خاطرم هست که آیتالله یزدی، رئیس قوه قضاییه هم به احترام در این جلسه شرکت کردند و آقا با ایشان خوش و بش کردند و از ایشان خواستند به جای حضور در درس، در محل مسؤولیتشان که قوه قضائیه است حضور داشته باشند. به هر حال، آقای یزدی خودش مجتهد بود و آقا از ایشان خواستند که دیگر در این کلاسها شرکت نکنند. آن جلسه اولین و آخرین جلسه آقای یزدی بود. رفتهرفته جلسه شلوغ تر شد و روحانیون با خبر شدند. تا این که امروز فکر می کنم حدود 800 طلبه و روحانی در این کلاس شرکت می کنند.
از برکات مهم این جلسات این است که کانونی برای دیدار و ارتباط میان مسئولان و روحانیون است. دوستان در این جلسات همدیگر را پیدا می کنند و با هم ارتباط می گیرند. این خودش به نظر من از برکات این کلاس ها است. بالاخره فضلا و سیاسیون و حزب اللهی ها همگی در کنار هم به جلسه می آیند و ما مجمع اینجوری تا حالا نداشته ایم.
* آیا شما در درس دیگر مراجع و علما هم شرکت کرده اید؟ درس مقام معظم رهبری چه تفاوتی با دیگر دروس دارد؟
کسانی که در بحث شرکت می کنند، بخش قابل توجهی از آنها از مسئولان مهم کشور بوده و هستند. غالبا مسن بوده و قبل از انقلاب در درس خارج شرکت میکردهاند. مثلا بسیاری از روحانیون جزو شاگردان آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی و بزرگانی که امروز به رحمت خدا رفته اند هستند. در واقع، حدود 50 درصد از شاگردان حضرت آقا کسانی هستند که حداقل یکی دو مرجع بنام کشور را شاگردی کرده اند. بنابراین، از یک پختگی و جا افتادگی برخوردار هستند. ضمن اینکه برخی از حاضران در درس خارج ایشان در حال حاضر سطوح عالیه و درس خارج را خودشان درس می دهند، اما باز هم علاقه دارند که در کلاس حضرت آقا حضور داشته باشند. اتفاقا یکی از اینها که سیاسی هم نیست و خودش درس خارج می دهد یک وقتی می گفت من حضرت آقا را جز از استاد خودم که به رحمت خدا رفته است از باقی علما برتر و اعلم می دانم. شرط حضور در کلاس های رهبری اتمام کفایتین است و نتیجه نمرات امتحانی طلاب ملاک حضور آنان در کلاس است.
یکی از نکات جالب درس ایشان شرکت خانم ها در کلاس است. حدود 30 نفر از بانوانی که خودشان فاضله هم هستند و جزو اساتید حوزه و دانشگاه هستند و از اشکالاتی که به مباحث وارد می کنند معلوم می شود که اهل فضل و دقت علمی هستند، به خصوص یکی از آنها که اشکالات رجالی میکنند. حضرت آقا در بحث رجال در اوج هستند و در پاسخگویی به سؤالات شاگردان به طلاب لطف دارند، البته در مورد خانم ها با عنایت بیشری پاسخگو هستند. مثلا اگر یک خانم و آقا همزمان با هم اشکال کنند، آقا ابتدا پاسخ خانم را می دهند و او را مقدم می دارند. ایشان واقعا برای بانوان احترام بالایی قائل هستند.
* در درس علمای دیگر هم خانم ها شرکت می کنند؟ در قم یا تهران؟
در قم که من ندیدم. بنده خودم درس خارج آیت الله فاضل و آیت الله تبریزی را رفته ام. حدود یک سال هم در کلاس آیت الله وحید بودم و تمام درس های آیت الله منتظری در بحث ولایت فقیه را حاضر بوده ام. تاکنون ندیدم خانم ها هم در کلاس درس آنها باشند. الان هم می دانم که بسیاری از مراجع برای خانم ها کلاس ندارند، البته ممکن است در کلاس بعضی از مراجع خانم ها از پشت پرده در کلاس ها شرکت کنند، اما در کلاس رهبری خانم ها حضور فعال دارند.
* درس ایشان چه ویژگی های مهمی دارد؟
اولین نکته مهم در مورد کلاس های درس ایشان این است که معمولا در مورد برخی طلبه های درس نخوان می فرمایند آنها برای یادگیری کلاس نمی روند، بلکه برای ثواب می روند. هرچند این تعبیر مدح شبیه ذم است، اما اتفاقا من می خواهم بگویم بنده در وهله اول برای ثواب به این درس می روم. به نظرم حضور در کلاس درس حضرت آقا بسیار تاثیرگذار است؛ یعنی مشی، سلوک، و روش ایشان بسیار جالب است.
با همۀ شان و مقام رفیع و جایگاه جهانی به عنوان ولی امر مسلمین، خیلی جالب است که در کلاس شرکت می کنند و رفتار ایشان بسیار پر نکته است. هر جلسه با شاگردانی که در ردیف جلوی مجلس هستند سلام و احوال پرسی می کنند. هر روز هم تکرار می شود، البته گاهی صوت مبادله نمی شود، اما این توجه حضرت آقا جالب است. در مورد خانم ها همین طور است و با آنهایی که در ردیف جلو هستند، سلام و علیک می کنند و این ترک نمی شود. بعد از آن ایشان به مدت یک دقیقه سر خود را پایین می اندازند و به صورت زمزمه دعا یا ذکری می خوانند. این هم از استثناها است. مراجع دیگر را ندیده ام که همچین کاری بکنند و در واقع ایشان دارند به ما یاد می دهند که در ابتدای درس باید توجه و توسل و تضرع داشت.
بعد هم ایشان بلااستثنا در هر جلسه یک حدیث اخلاقی می گویند. از خصوصیاتشان این است که هیچ گاه حدیث های ضعیف را نمی خوانند و حدیث را در حد زمان جلسه توضیح میدهند. شنیده ام که حدیث های مطرح شده توسط ایشان را پیش از پخش اخبار تلویزیون پخش می شود که خیلی به نظرم کار خوبی است. استنباط ها و استدرکاتی که حضرت آقا از احادیث می کنند خیلی جالب است. ما که خودمان گاهی منبر می رویم و حدیث ترجمه می کنیم واقعا برای ما این برداشت ها جالب است و ارزش دارد؛ یعنی، اگر درس را هم متوجه نشوم در یک جلسه، خود آن حدیث بار ما را در آن روز می بندد.
جالب هم هست که ایشان در دوران بعد از فتنه سال 88 گاهی احادیثی را می خواندند که تقریبا متناسب با نیاز روز بود؛ یعنی، مثلا آن روزها سنگ اندازی جناحها، سیاسیون و مطبوعات به همدیگر خیلی زیاد بود و پرده از اسرار هم کنار زدن و ضایع کردن و آبروی کسی را بردن خیلی باب بود. ایشان در همان شرایط احادیثی را می خواندند که ما حق نداریم آبروی مؤمنی را ببریم. اینکه مثلا اگر جناح های مخالف باهم اختلاف نظری دارند نباید اصول اخلاقی و حدود شرعی را نادیده بگیریم.
حتی ایشان می گفتند خب حالا اگر کسی مخالف شماست می توانید به اظهارات خودش و موارد آشکار استناد کنید و آنها را نقد یا رد کنید نه این که از مسائل خانوادگی و شخصی او مایه بگذارید. اینها برای من خیلی جالب و آموزنده بود. چون حضرت آقا می دانند که بسیاری از طلبه های کلاس درس خودشان منبری هستند. به صورت تلویحی یا تصریحی توصیه می کنند که این مسائل را در منبرهای خودشان طرح بکنند.
نکته دیگر مسئله برخورد ایشان با مستشکلین است. یکی از خاصیت های درس های طلبگی طرح مسائل و اشکالات به صورت بی رودربایستی است. همواره مقام مرجعیت بلند و خطیر بوده است، اما وقتی با رهبری آمیخته شود دیگر حساسیت بیش از پیش می شود. مقام معظم رهبری با همه طلبه ها بسیار متواضعانه برخورد می کنند، حتی متاسفانه گاهی برخی طلبه ها مراعات شأن ایشان را نمی کنند؛ یعنی به قول امروزی ها کل کل می کنند در بحث ها. البته باز هم ایشان سکوت کرده و پاسخ این صحبت ها را با آرامش می دهند و گاهی هم با یک شوخی مختصری فضایی بسیار صمیمی در درس ایجاد می کنند هم به طوری که به مستشکل برنخورد و هم اینکه شیرینی و طنزی در کلاس ایجاد شود.
* در بحث اشکال گرفتن معمولا همه سؤالات و اشکالات جدی نیستند. در این مورد آقا چگونه جواب میدهند؟
بعضی از اشکالات بی موقع هستند. مثلا وقتی ایشان دارند یک بحث را پرداخت و بیان میکنند و هنوز تمامش نکردند، معمولا باید مستشکل آشنا، صبر کند تا این بحث تمام بشود بعد سؤال بپرسد و اشکال وارد کند، اما گاهی بیجا اشکال می کنند و آقا می فرمایند که توجه بفرمایید تا بحث تمام شود. بعد از آن اشکال خود را مطرح کنید، ولی وقتی زمان اشکال کردن فرا می رسد، ایشان خودشان دور درس را کند می کنند و آماده می شوند تا به اشکالات پاسخ بدهند.
هر کسی که اشکال کند معمولا ایشان پاسخ می دهند. غالبا افرادی که برای جلسات آقا می آیند افراد شناخته شده هستند که قبلا دروس را مطالعه کرده اند و اشکالشان روی حساب و کتاب است. قبلا یک آقایی بود که خیلی اشکال می کرد. صف جلو می نشست و دائما سوال های بی حساب و سست میپرسید. حضرت آقا هم به سختی جواب او را می دادند. گاهی وقتها ما احساس می کردیم که دلیل این سختگیری آقا در پاسخ دادن به آن شاگرد این است که شاید از اشکال وارد کردن های سطحی او دلخور شده باشند، اما بعدا دیدیم که آقا جبران کردند و به اغلب سؤالات ایشان جواب می دادند. آقا با حوصله جواب این روحانی را می دادند تا آن او دلخور نشود.
برخی از علماء هستند که الان هم در قید حیات هستند، مطلقا به اشکال پاسخ نمی دهند. حتی شنیده بودم که حضرت امام (ره) هم به همۀ اشکالات سطحی پاسخ نمی دادند، اما حضرت آقا خیلی با لطف و حوصله پاسخ همه را می دهند.
غیر از آقا، آیت الله جوادی آملی را هم دیده ام که خیلی با صبر و متواضعانه پاسخ مستشکل را میدهند. به نظرم این دو بزرگوار را در پذیرش اشکال می توان با هم مقایسه کرد. عرض می کردم که گاهی وقت ها برخی طلبه ها اصلا رعایت آداب اشکال را هم نمی کنند، اما حضرت آقا در هر شرایطی، حتی زمانی که خسته هستند و فشار کاری روی ایشان زیاد است باز هم خیلی کف نفس میکنند و با خویشتنداری برخورد میکنند. گاهی شده یک نفر اشکال می کند و صدای "نچ نچ" بقیه طلبه ها در می آید، ولی آقا خودشان با حوصله و صبر برخورد می کنند.
یکی دیگر از نکات مهم در درس ایشان، مسئله رعایت احترام نسبت به بزرگان و علمای گذشته است. این خیلی عجیب است و نظیر آن را بنده در مورد شخص دیگری ندیده ام. مثلا بسیاری از اقوالی که بزرگان نمیخواهند از گذشته مطرح کنند، برای تحقیر کردن طرف می گویند: قیل فلان ... یعنی آنچه فلانی گفته بی اهمیت است، اما حضرت آقا خیلی عجیب است که به وقت یاد کردن از گذشتگان کلمات "رضوان الله تعالی علیه"، "رحمت الله علیه" و امثالهم از زبان ایشان نمی افتد. حتی در مورد کسانی که به لحاظ خط فکری و مشی سیاسی با آقا در دو جبهه متفاوت بودند هم به نیکی یاد می شود. مثل آیت الله خویی که نقطه مقابل حضرت آقا بودند و هیچوقت انقلاب را همراهی نکردند، اما در کلاس درس ایشان خیلی نسبت به نظرات آقای خویی اهتمام دارند و کمتر پیش می آید در مورد یک مسئله، آقای خویی نظری داشته باشند و حضرت آقا آن را مطرح، نقد، رد یا تأیید نکنند. یا مثلا آیت الله میلانی هم که از اساتید حضرت آقا بودند و خب بعد از ماجرای 15 خرداد گوشه گیری می کنند و از سیاست کنار می کشد، از چهره هایی بودند که در گذشته همان طور که در کتاب شرح اسم هم اشاره شد، جر و بحث و چالش های زیادی با هم داشتند اما در عین حال احترام زیادی برای ایشان قائل هستند و همان طور که برای امام خمینی از واژه «سیدنا الاستاد» استفاده می کنند برای آیت الله میلانی هم به کار می برند. همه اینها به نظر من خیلی درس آموز است.
به یاد دارم که یک بار طلبه ای یک اشکالی نسبت به نظر یکی از علمای سلف را مطرح کردند که محترمانه نبود. برای اولین بار بود که دیدم حضرت آقا کمی تندی و تغیر کردند و گفتند: در مورد بزرگان و علمای دینی این چنین صحبت نکنید. این خیلی مهم است. به هر حال، معمولا علما و مراجع وقتی به این حد از ارزش و اعتبار می رسند و خودشان را مجتهد می دانند دیگر نظر دیگران برایشان زیاد اهمیتی ندارد و می گویند نظر دیگران هرچه هست، باشد! نظر من این چیزی است که می گویم. اینکه انسان نسبت به حریف علمی خود، تواضع داشته باشد بسیار آموزنده است. من خودم چون شاگرد آقای مجتهدی بودم با توجه به آموزه های ایشان خیلی نسبت به مراجع حساس هستم، اما فضای سیاسی ما را بی باک و بی پروا کرده و از وقتی من درس خارج آقا را می روم خیلی در روحیه ام تأثیر مطلوبی داشته است. مثلا در مورد همین آیت الله خویی من منتقد بودم و نسبت به مواضع سیاسی ایشان نقد داشتم و مدتی است که خیلی ارادت پیدا کردم به ایشان، البته مقام علمی ایشان واقعا مقام بالایی است.
* حضرت آقا بیشتر نظرات کدام یک از علما را مطرح می کنند؟ می دانید که بالاخره نمی شود اقوال همۀ علما را نام برد. ایشان بیشتر بر سخنان کدام یک از بزرگان استناد می کنند؟
من سؤال شما را کمی گسترده پاسخ می دهم. یکی از روش های ایشان که تقریبا روش درس خارج هم همین هست، این است که بالاخره آثار گذشتگان و راه و روش و مشرب فقه سنتی را به آن ملتزم هستند همچنان که امام تاکید فرمودند ایشان همان راه را ادامه می دهند. گرچه درآمیخته به مطالب پویا و به روز هست، اما در عین حال به همان سبک و سیاق و مشرب گذشته است. اصلا در مورد درس خارج همین است که مقید به یک کتاب و یک نقل قول نباشد.
یکی از نکاتی که نشان دهنده شرح صدر و تحمل ایشان است این است که ایشان با این حجم از مشغله و جلسات و بازدیدهایی که در طول روز باید از نهادها و سازمان های لشکری و کشوری داشته باشند، الحمدالله نمی دانم چطور می شود اینقدر توفیق داشته باشند که جلسات درس خودشان را تعطیل نکنند و اقوال علما و طلبه ها را بخوانند. حتی برخی طلبه ها اقوالی از علما نقل می کنند و ایشان می فرمایند که نه اینگونه نیست و قول صحیح را می فرمایند. همین یکی دو هفته قبل یکی از طلبه های مسن در خلال سخنان حضرت آقا گفتند آقای میلانی در این مورد اینطوری گفته اند! اما حضرت آقا حرفشان را رد کردند و گفتند: نه خیر ایشان این نکته را نگفته اند بلکه چیز دیگری گفته اند و من خودم سر درس آقای میلانی حاضر بوده ام؛ و واقعا ایشان حافظه بسیار قوی و خوبی هم دارند، البته در مورد اقوال علما یک سری از دوستان طلبه هستند که کمک می کنند. جالب است که سر درس ایشان متواضعانه این را می گویند و البته نمی توان رفت و همه کتاب فقها و علما و سلف را ببیند. حضرت آقا بیشتر نظر متاخرین مثل امام خمینی را نقل می کنند.
همین امروز یک نقل قولی داشتند و فرمودند مرحوم آقا منتظری که برای من خیلی جالب بود. به این دلیل که به هر حال آقای منتظری خیلی در حق ایشان جفا کرد و مخالفت های زیادی با رهبری کردند، اما حضرت آقا به خوبی از او یاد کردند. یا مثلا در بحث مکاسب محرمه درباره حاشیه زنندگان به این کتاب مثل مرحوم ایروانی به شکلی است که نظر آقا را جلب می کند.
* یک جریان خارج نشین درباره مرجعیت ایشان شروع به شبهه افکنی کرده و اشکال می گیرند که ایشان مجتهد نیستند و هیچکدام از علما نیز اجتهاد ایشان را تأیید نکرده است؟ نظر شما با توجه به توجه به حضور بیست و چند ساله در درس خارج ایشان، در این باره چیست؟
در مورد اجتهاد حضرت آقا کسی هیچ شک و شبهه ای ندارد. من یادم هست که وقتی ایشان به رهبری منصوب شدند، مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی یک مصاحبه کردند و گفتند: این چه حرفی است که در مورد آقای خامنه ای می زنند؟ ایشان قبل از انقلاب به اجتهاد رسیدند. مکاسب درس می دادند و اتفاقا طلبه های نخبه مشهد هم در درس ایشان حاضر بوده اند. همین طور آیت الله مشکینی در مورد اجتهاد ایشان حرف زدند. دیگرانی همچون آقای صانعی هم مطالبی را گفتند و در روزنامه جمهوری اسلامی هم ثبت شد. ایشان گفته بودند که قبول رهبری آقای خامنه ای، ورود در ولایت الله و رد رهبری ایشان خروج از ولایت الله است. همۀ اینها نشان می دهد که اجتهاد و ولایت ایشان مورد قبول همه مراجع و بزرگان بوده است.
امثال آیت الله مؤمن، آیت الله شاهرودی، آقای سیدجعفر کریمی و مرحوم رضوانی و قدیری جزء اعضای شورای استفتا مقام معظم رهبری بوده اند و همگی بعد از انتخاب حضرت آقا به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و زمانی که با میزان فقاهت و علم ایشان آشنا شدند، بر مقام علمی ایشان تأکید داشتند. خصوصا آیت الله مؤمن بارها تاکید کرده بودند که آقای خامنه ای در هر بحثی وارد می شوند، تسلط خودشان را نشان می دهند. بنابراین، قطعا ایشان اعلم هستند. آقای مؤمن خودشان شاگرد امام بودند و هم درس آقا بوده اند و در بسیاری از علوم صاحب نام بوده و وزنۀ علمی ایشان چیزی نبوده که بر کسی پوشیده باشد.
کلاس درس خارج رهبر انقلاب بر اساس نوشته های ایشان است. یعنی ایشان از روی مطالبی که قبلا نوشتهاند تدریس میکنند. حالا ممکن است که برخی از این آخوند نماهای فراری در مورد اعلمیت و اجتهاد ایشان شک می کنند، فکر می کنم که بیخودی خودشان را به زحمت می اندازند چون نوارها و فایل های صوتی مباحث ایشان موجود است. شما نمی توانید بگویید کسی اینها را به ایشان گفته چرا که دارند در مورد آن بحث و مجادله می کنند و وقتی که اشکالی به درس وارد می شود، به خوبی آن را تجزیه، تحلیل و در نهایت پاسخ می دهند.
اشکال گرفتن به بحث دقیقا شبیه بازی پینگ پنگ است. سرویس زدن کار زیاد سختی نیست، اما پاسخ دادن ضربه حریف نشان می دهد که چقدر این پینگ پنگ باز مهارت دارد. من خیلی وقتها دقت می کردم که ببینم آیا ایشان از این اشکالات فرار می کنند یا مثلا خدایی نکرده بخواهند آن را جمع و جور کنند، اما چنین نمی شود 800 نفر کاملا آماده مباحث علمی هستد و هیچ رودربایستی هم در مسائل علمی ندارند و حتی آنهایی که خودشان درس خارج می دهند جزو مستشکلین درس هستند.
این ذهن قوی و متمرکز ایشان واقعا برای من جالب است. هیچ چیز از یادشان نمی رود. کسی هم اگر منکر است می تواند فایل ها صوتی را تهیه کند و قضاوت کند.
* ایشان در هنگام درس به چه موضوعاتی می پردازند؟ آیا این موضوعات کاربردی و حکومتی هستند؟
حضرت آقا در کلاس درس از همان ابتدا، بحث را با موضوع جهاد آغاز کردند. موضوعی که علما و مراجع دیگر کمتر به سراغ آن می روند. خب، این بحث جدید تسلط بالای استاد را نشان می دهد. ایشان در درس، نظرات اهل سنت و شیعه را مطرح و بررسی می کردند. در همان سالها، بیش از 20 سال پیش، من یادم است که ایشان این بحث را مطرح می کردند که آیا ما در جهاد می توانیم از هر ابزاری برای مقابله استفاده کنیم یا خیر؟ آن روزها موضوع انرژی هسته ای و بمب هسته ای مطرح نبود، اما درباره سلاح های شیمیایی ایشان صحبت می کردند و اینها را حرام می دانستند، البته بعدا بنا بر اقتضائات سیاسی نظرات ایشان در رسانه ها مطرح شد.
ایشان نظرات خاص و ویژه ای هم در مورد جهاد ابتدایی دارند، برخلاف امام (ره) که معتقد بودند صدور حکم جهاد ابتدایی از ویژگی های معصوم است. حضرت آقا نظرشان این است که در شرایط خاص، رهبر جامعه اسلامی هم می تواند چنین حکمی بدهد، البته ایشان در این نظریه تنها نیستند. آیت الله منتظری هم صریحا اعلام می کنند که فقیه می تواند دستور جهاد ابتدایی بدهد و فقط از اختیارات و اختصاصات امام معصوم نیست.
در مورد مکاسب محرمه که از موضوعات و مسائل روز است هم مفصل وارد شدند. مثلا در مورد ساختن مجسمه برخلاف این که خیلی ها معتقد هستند ایراد دارد، گفته اند مشکلی ندارد و می توان مجسمه ساخت. یا مثلا در بحث غیبت، اکثر فقها و علما معتقد هستند که غیبت شیعه اثناعشری فقط حرمت دارد، اما ایشان معتقد هستند که غیبت مطلق مسلمانان و حتی اهل سنت هم ایراد دارد.
در مورد غنا نیز به کامل ترین شکل ممکن بحث کردهاند. ایشان به علم موسیقی هم مسلط هستند. شنیده ام که ایشان "الاغانی" ابوالفرج اصفهانی را تدریس کرده و به این کتاب کاملا مسلط هستند. نظرشان هم این است که موسیقی تماما حرام نیست، مگر موسیقی لهوی باشد. تمام این احکام در بخش اول رساله ایشان در جلد دوم آمده است.
یا مثلا در بحث قسامه اکثر علما گفته بودند یک نفر می تواند 50 قسم بخورد اما ایشان میگوید که نه باید 50 نفر قسم بخورند که الان هم در دادگاه ها هم به همین ترتیب عمل می شود.
به نظر من، یکی از ویژگی های جدی ایشان موضوع شناسی است. چون می دانید که تطابق و تناسب حکم و موضوع و این که حکم روی موضوع مشخص می آید خیلی مهم است و متأسفانه برخی مراجع ما در این موضوع ضعیف هستند و این امر به خاطر این است که عمدتا اغلب مراجع در بحث فقه و اصول مهارت دارند و همه چیز برایشان به محفل تدریس خلاصه می شود، اما حضرت آقا با توجه به سوابق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و البته معلومات عمومی بسیار بالایی که در دوران ریاست جمهوری، فرماندهی جنگ و ارتباط با مردم بدست آورده اند و همچنین مقلدین فراوانی که دارند به خوبی موضوعات را می شناسند و درباره آنها حکم می کنند.
* شنیده ایم که ایشان در بحث های رجال و تاریخ اسلام تخصص دارند و هنگامی که این بحث ها مطرح می شود به خوبی درباره آن بحث می کنند. این مباحث در ارائه درس چه کمکی به ایشان می کند؟
نکته دیگر درباره دروس خارج مقام معظم رهبری همین تبحر ایشان در علم رجال است. در این زمینه دیگر ایشان سرآمد هستند. البته معروف است که آیت الله شبیری هم به موضوعات رجالی مسلط هستد، اما بنده درس ایشان را شرکت نکرده ام. درباره حضرت آقا میدانید که ایشان یک جزوه ای در مورد رجال از قبل انقلاب نوشته اند و از قدیم حسابی در این علم تبحر داشته اند و وقتی وارد بحث رجال می شوند همه چیز را با جزئیات و خیلی قوی مطرح می کنند، حتی رجال را با نسبت های فامیلی می شناسند به خصوص که ایشان برخلاف برخی مراجع و علما به تاریخ تحلیلی اسلام هم کاملا مسلط هستند. این خیلی مهم است که ما بدانیم که یک حدیث، یک سخن و یا روایت از بزرگان و علما در چه شرایطی مطرح شده است و مسلم است که ایشان در علم رجال مجتهد مطلق هستند و وقتی وارد می شوند آبشار علم از سینه و دهان مبارکشان فوران می کنند.
دیگر نکته جالب توجه در مورد ایشان این است که هم در بحث رجال و هم در بحث درایه و حدیث به راحتی نمی گذرند. یعنی خیلی از مراجع ما راحت یک راوی را کنار میگذارند، اما حضرت آقا سعی می کنند به هر شکلی است یک راوی را بازسازی و تصحیح کنند و مزایای او را ببینند و اشکالاتی را که قوی نیست جواب بدهند و از این طریق از روایاتی که تعدادشان هم کم است به خوبی استفاده می کنند. یادم هست که درس های آقای حسن زاده آملی را شرکت می کردم. ایشان می فرمودند حالا رد کردن قول بزرگان زیاد مهم نیست؛ چیزی که مهم است فهمیدن اقوال آنان است.
عین همین بحث را ایشان در موضوع روایت دارند. اولا که ایشان همه روایات را می آورند، بعد بنای توجیه روایت و سرپا نگه داشتن روایت را دارد. ایشان یکی از اصول درس شان این است که اول روایات را می گوید و در روایت تدبر و تعقل و تعمق بسیار زیادی می کنند، به ادبیات عرب بسیار مسلط هستند. همین امروز مثلا بحث داشتند درباره ظل و فیء و تفاوت این دو که ظل چه نوع سایهای است و فیء چه نوعی.
ایشان خیلی به روایات اهتمام دارند و سعی می کنند از روایات استفاده کنند. نحوه ورود و استدلال و استنتاج ایشان از روایت بسیار جالب است و مقایسه روایات با هم دیگر همینطور. به خصوص در جمع کردن روایات ایشان خیلی قوی وارد می شوند، اینکه زود یک روایت را طرح کنی و از گردونه خارج کنی به نظر من هنر نیست. حمل ظاهر بر اظهر و همچنین جمع دلالی، که یکی از کارهای مهم فقیه و اصولی است از کارهای مهم ایشان است. یادم نرود بگویم که ایشان تاکنون مستقیما بحث اصولی نکرده اند، ولی چندبار که وارد شده اند مثل بحث استصحاب عدم ازلی که ایشان بر خلاف بسیاری از بزرگان قبول ندارند یا بحث شرط فاسد که مفسد هست یا نه و هفت هشت مورد که ایشان وارد بحث اصولی شدند نشان می دهد که ایشان قدرت تعقل و توان عملیات فکری و ذهنی اش بالایی دارند و ابزار یک اصولی چیزی جزء این نیست.
در بحث روایات در بعضی موارد مثلا طلبه ای اشکال می کند و سعی می کند روایتی را بگوید که ایشان ندیده باشد، اما ما تا به حال ندیده ایم که ایشان روایتی را ندیده باشند و وقتی طلبه اشکال می گیرد ایشان می گویند نه ما این روایت را دیدیم و معنای آن این است و مثلا چنان و چنان؛ یعنی تمام روایات آن موضوع را می بینند و در حافظه شان نگه می دارند. خیلی عجیب است که گاهی وقت ها طلبه ها اشکالاتی می کنند دربارۀ یک بحثی که گذشته، ایشان می گوید فلان روایت را خواندیم داستانش مثلا به این ترتیب بوده است. حافظه قوی ایشان هم که از امتیازات فوق العاده ایشان هست کمک می کند که این روایات در ذهنشان بماند. حتی گاهی اوقات در یک باب بحث می کنند و یک روایتی در مورد یک باب دیگر مطرح می شود، ایشان به راحتی بحث را به خاطر می آورند و تحلیل می کنند و این هم به خاطر تسلط ایشان به همۀ ابعاد فقه است و اگرچه ایشان تمام روایات را تدریس نکردند، اما گمان می کنم بی شک، تمام روایات فقهی ما را از اول تا آخر با دقت دیده اند و در مورد هرکدام اجتهاد کرده اند، دلیلش هم این است که گاهی وقت ها اشکال می شود ایشان می گویند این مسئله اینگونه است و آن مسئله به گونۀ دیگر. پس معلوم می شود که تمامی روایات فقهی را ایشان دیده است و این از امتیازات ایشان است.
* اگر خاطره جالب یا نکته ای بوده که ایشان از اساتیدشان نقل کرده باشند، بفرمایید؟
یکی خاطره بود که فکر کنم در درس آوردند درباره مرحوم آیت الله کاشانی بود که حضرت آقا فرمودند که امام خمینی (ره) درباره آیت الله کاشانی گفته اند که من تا حالا آدمی به شجاعت مرحوم کاشانی ندیده ام. این موضوع برای ما که در بحث تاریخ هم کار می کنیم، جالب بود.
معمولا ایشان خیلی سعی می کنند که وارد بحث های سیاسی نشود، یعنی اگر هم اتفاق افتاده باشد، خیلی کم اتفاق افتاده. اما مثلا در بحث صلاه مسافر بحثی مطرح بود که بالاخره میزان قصر چقدر است و از چه فاصله ای نماز شکسته می شود. بعد، بحث وسایل امروزی، مثل هواپیما مطرح شد که یکی از آقایان که مسن هم هست گفت در عین حال، آقا، همین وسایل هم خستگی و تعب دارد، اگر ملاک تعب باشد. آقا فرمودند بله، اما تعب پیر مردها ملاک نیست. این شوخی است که حضرت آقا با این بنده خدا کردند و برای طلبه ها شیرین بود.
* نظم کلاس چگونه است؟ آیا سر ساعت تشکیل می شود؟
بله. درس را سر موقع تشکیل می دهند، البته گاهی وقت ها کار ضروری پیش می آید که قبلا با پیامک خبر می دهند که درس تعطیل است. درس ایشان هم معمولا 35 دقیقه تا 40 دقیقه طول می کشد.