به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، زمانی که امید عالیشاه بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس گل اول تیمش مقابل سپاهان را به ثمر رساند، دوان دوان به سمت نیمکت تیمش آمد تا پیراهنی را که روی آن عکس یک شیهد والامقام دفاع مقدس نقش بسته بود را رو به سوی دوربینهای تلویزیونی نشان دهد تا همه مردم ایران و حتی کسانی که این فوتبال را در خارج از ایران میدیدند، با این شهید آشنا شوند.
شهید صفرعلی عالیشاه، دایی امید عالیشاه همان فردی بود که عکسش بر روی آن پیراهن نقش بسته بود، آن هم یک شهید کم سن و سال که زمان زیادی را نتوانسته بود در جبهههای حق علیه باطل حضور داشته باشد و خیلی زود به فیض عظیم شهادت رسید. شهید صفرعلی عالیشاه متولد سال 1348 بود و در سال 1365 خیلی زود دنیای فانی را ترک کرد و به دیار باقی شتافت تا به آرزوی دیرینهاش جامه عمل بپوشاند. به همین دلیل امید عالیشاه در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس در خصوص این شهید و مسائل دیگر صحبتهایی کردیم که در زیر میخوانید:
در ابتدای مصاحبه بگو چه شد در بازی با سپاهان تصمیم گرفتی عکس شهید عالیشاه را نشان دهی؟
باید بگویم صفرعلی عالیشاه دایی من بود که در نبرد جنگ تحمیلی مثل خیلی دیگر از هموطنانمان به جبهه رفت تا از ناموس و خاک کشور دفاع کند و حتی جانش را بر سر این راه گذاشت.
از شهادت داییات اطلاعاتی داری؟
من به دنیا نیامده بودم که داییام شهید شد، اما میدانم او در سال 1348 به دنیا آمد و طبق اطلاعاتی که از خانوادهام گرفتم، 13 اسفند سال 65 به شهادت رسیده است. طبق اطلاعاتی که دارم داییام در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای 5 به شهادت رسیده است. آن زمان عده زیادی در این عملیات به شهادت رسیدند که صفرعلی عالیشاه هم یکی از آن افراد بود.
با اینکه داییات را ندیدهای، اما قطعاً از خصوصیات اخلاقیاش اطلاعاتی داری. میخواهم کمی از داییات برای ما بگویی و اینکه از نظر دیگران صفرعلی عالیشاه چطور آدمی بود؟نه به خاطر اینکه او دایی من است این حرفها را میگویم، اما واقعاً همه کسانی که دایی من را دیدهاند میگویند که او از همان جوانی فرد متدینی بود که به مسائل دینی اهمیت خاصی میداد. صفرعلی عالیشاه تا جایی که من میدانم در رشته تجربی تحصیل میکرد و کلاس سوم دبیرستان بود که تصمیم گرفت به جبهه برود، بعد از اینکه به جبهه رفت، 50 روز بعد به شهادت رسید. او مجرد بود و سن کمی داشت که فکر میکنم حدوداً 18 ساله بود که به فیض شهادت نائل شد. هنوز هم عکسهای دایی شهیدم در محلهمان نصب است و همه برای او احترام خاصی قائل هستند، بهخصوص افرادی که در زمان زنده بودن او داییام را میشناختند.
فارغ از مسائل فوتبالی و شعارهای همیشگی که کلیشهای هم هستند، میخواهم نظرت را درباره اینکه چه نگاهی به شهدا داری، بگویی.به هر حال هرچه بخواهم بگویم شاید نگاه کلیشهای پیدا کند، اما باید به این باور برسیم که اگر شهدا نبودند، الان ما اینقدر در آرامش نبودیم، امنیت امروز ما مرهون جانفشانیهای کسانی است که بدون هیچ چشمداشتی و تنها برای حفظ تمامیت ارضی کشور، به جبهه رفتند و جان خودشان را از دست دادند. ما حتی مدیون اسرا و جانبازان هم هستیم؛ چراکه هرچه داریم از آنهاست. شما ببینید همین حالا کشورهایی مثل سوریه و عراق درگیر جنگ با تروریستها هستند و هر روز در اخبار میخوانیم گروهی به اسم داعش چه بلاهایی به سر مردم این کشورها میآورند، اما ما در کشوری زندگی میکنیم که آرامش و امنیت داریم که آن هم حاصل جانفشانی همان کسانی است که برای آرامش ما از آسایش و جان خودشان گذشتند، شاید اگر آنها نبودند، ما هم همان وضعی را پیدا میکردیم که الان سوریه و عراق به آن گرفتار هستند. ما همین الان هم مدیون مدافعان حرم و شهدای فداکار آن هستیم.
مادرت درباره برادر شهیدش چه چیزهایی برای شما تعریف میکند؟باور کنید او همیشه از خوبیهای شهید صفرعلی عالیشاه میگوید. هنوز که هنوز است و با اینکه نزدیک به 30 سال از شهادت داییام میگذرد، اما مادرم هر بار که عکس برادر شهیدش را میبیند، نمیتواند جلوی اشکهایش را بگیرد و بیاختیار گریه میکند، البته این موضوع فقط مربوط به مادرم نیست، شاید باور نکنید اگر بگویم پدربزرگم هنوز هم عکس یا نشانهای از داییام میبیند از حال میرود. به هر حال او یک جوانی بود که از جوانی و تفریحاتش گذشت و در عین جوانی به دفاع از کشور پرداخت.
این روزها عکسهای زیادی از شهدای مدافع حرم، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بر روی در و دیوار شهر خودنمایی میکند و جالب اینجاست که همه مردم فارغ از هر نگاه سیاسی که دارند، به این شهدا احترام خاصی میگذارند. نظر تو به عنوان یک شهروند چیست که این عکسها میتوانند حامل چه پیامی باشند؟بدون شک هر شهید با یک تفکر و هدفی به جبهه رفته که وظیفه ما شناختن این هدفهاست. من پیشنهادی دارم و آن این است که در صورت امکان و در صورتی که شرایط فراهم بود، در کنار هر شهید زندگینامه و رزومهای از آن شهید بنویسند تا با شهدا بیشتر آشنا شویم و بدانیم که آنها با چه نیتی به جبهه رفتند. خیلی از این شهدا ما را نمیشناختند، اما حاضر شدند جان خودشان را به خطر بیندازند تا مایی که نمیشناختند، در آرامش و آسایش باشیم. فکر نمیکنم نمونه این موضوع در دنیا وجود داشته باشد. به همین دلیل معتقدم همیشه باید قدردان شهدا باشیم.
آیا در خانواده شما به جز شهید صفرعلی عالیشاه، فرد دیگری هم بوده که شهید شده باشد یا اینکه به درجه جانبازی رسیده باشد؟تا جایی که من میدانم، نه و فکر میکنم شهید عالیشاه تنها شهید در خانواده ما بوده است.
چه شد که تصمیم گرفتی برای اولین بار عکس دایی شهیدت را در بازی با سپاهان رونمایی کنی؟از مدتها پیش این برنامه را داشتم که بعد از گلزنی عکس شهید صفرعلی عالیشاه را نشان دهم، البته این پیراهن را برای دربی آماده کرده بودم تا اگر گل زدم در دربی این عکس را نشان دهم، اما قسمت نشد که در بازی با استقلال گل بزنم و به همین دلیل در بازی با سپاهان و زمانی که گل اول پرسپولیس را زدم، عکس دایی شهیدم را به همه نشان دادم، البته هیچ هدف خاصی پشت این کار نبود و تنها هدف من زنده نگه داشتن یاد شهید عالیشاه بود که در 18 سالگی شهید شد و از بین ما رفت.
درباره درگذشت مرحوم منصور پورحیدری پیشکسوت نامدار باشگاه استقلال چه صحبتی داری؟واقعا اتفاق تلخی رخ داد که آقای پورحیدری از بین ما رفت. حضور این بزرگان برای کشور و فوتبال غنیمت است و واقعا پرسپولیسی ها هم از این اتفاق تلخ شوکه شده اند و همه ما در کنار دوستان استقلالیمان عزادار هستیم. من از صمیم قلب این ضایعه تلخ را به خانواده محنرم مرحوم پورحیدری، هواداران و اعضای تیم استقلال و همه مردم ایران تسلیت می گویم و امیدوارم روح آقای پورحیدری در آرامش کامل باشد. امیدوارم سایه این بزرگان روی سر فوتبال ما بماند و دیگر شاهد این اتفاقات تلخ نباشیم.