مالکوم لطیف شباز نوه دختری مالکوم ایکس یکی از رهبران مسلمانان آمریکا است. مالکوم ایکس فرزند یک کشیش مسیحی بود که همواره با نژادپرستی میجنگید. وی همواره از سوی نژادپرستان تعقیب میشد که یکبار منزل او را آتش زدند و سرانجام به قتل رسید.
مالکوم لطیف شباز نوه دختری مالکوم ایکس یکی از رهبران مسلمانان آمریکا است. مالکوم ایکس فرزند یک کشیش مسیحی بود که همواره با نژادپرستی میجنگید. وی همواره از سوی نژادپرستان تعقیب میشد که یکبار منزل او را آتش زدند و سرانجام به قتل رسید.
مالکوم ایکس در مدرسه در پاسخ به سوال یکی از معلمان که میخواهید چه کاره شود؟ گفت: میخواهم وکیل شوم، اما معلم در پاسخ به او گفت: "تو به این آرزویت نمیرسی کاکا سیاه." او نیز مدرسه را ترک کرد و به باندهای خلافکار پیوست، مدتی بعد به زندان افتاد و در آنجا با اسلام آشنا شد و به اسلام گروید، چندی بعد هم رهبر مسلمانان آمریکا شد.
آشنایی مالکوم ایکس با اسلام حقیقی پس از تشرف به حج
وی مدتی بعد به سفر حج رفت و در آنجا دید که مسلمانان فقط سیاهان آمریکایی نیستند و از همه نژادها و اقوام هستند. او در مکه با نماز آشنا شد و تازه فهمید که یک فرقهای از مسلمانان آمریکا را رهبری میکرده، پس از بازگشت راه این فرقه را عوض کرد، از این رو وی برای آمریکا خطرناک شد و او را به شهادت رساندند.
کنترل مالکوم شباز از کودکی توسط آمریکاییها
دختر وی فرزند خود را مالکوم لطیف شباز نام گذاشت او از همان کودکی کنترل میشد و در سن 13 سالگی به جرم آتشسوزی منزل خودشان به زندان افتاد و یا یک بار او را به خاطر عبور نکردن از خط عابر پیاده ماهها به زندان انداختند، اما وی اسلام پذیرفت و راه تشیع را پیش گرفت.
مالکوم چندی پیش به سوریه سفر کرد، در آنجا هیچ کس و هیچ چیزی نداشت. از فردی نشانه حوزه علمیه شیعیان را پرسید و آن فرد رئیس حوزه علمیه شیعیان بود.
پیشنهاد وهابیون به مالکوم شباز برای پیوستن به این فرقه
دو سال پیش وهابیون در سفر حج به او پیشنهاد پیوستن به این فرقه را دادند اما مالکوم با وجود فقر، پیشنهاد مالی وهابیون را نپذیرفت و به آنان گفت: من محبت اهل بیت(ع) را با دنیا عوض نمیکنم.
مالکوم شباز اگر در آمریکا کشته میشد، برای آنها مشکلساز میشد از این رو او را به مکزیک میکشاندند و در آنجا به قتل رساندند زیرا کشتن انسانها در مکزیک بسیار راحت است در آنجا باندهای تبهکار زیادی وجود دارد که به راحتی آدم میکشند در نهایت هم رسانههای غربی اعلام کردند که وی بر اثر درگیری و زد و خورد در کاباره به قتل رسیده در حالی که آیا کسی که قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم را دارد، به کاباره میرود؟
مالکوم زندگی سختی داشت و به دلیل شخصیت پدربزرگش همواره او را اذیت میکردند او در حالی که تنها 8 سال داشت به جرم آتش زدن منزل افتاد و حتی یک بار مادر او را هم زندانی کردند.
گویا فردی او را برای سخنرانی در یک اجتماع کارگری به مکزیک دعوت کرده بود، اما وی در این سفر مظلومانه به شهادت رسید و نکته اینجاست که این فرد هم برای همیشه ناپدید شد.
آمریکاییها با عواقب قتل مالکوم در این کشور آشنا بودند، از این رو با طراحی سناریویی او را به مکزیک کشانده و به قتل رساندند.
در ابتدا این جنایت از سوی رسانههای غربی بایکوت شد، اما پرس تیوی این موضوع را مطرح کرد و پس از آن رسانههای غربی شروع به تخریب مالکوم و شستشوی مغزها کردند، زیرا آنها مسلمانان و آزادیخواهان را ابتدا به قتل رسانده و سپس به تخریب آنها میپردازند.