یادداشت/ سیدجعفر قنادباشی
ضرب شست مقاومت به تروریسم
در طرح خاورمیانه بزرگ، داعش و دیگر گروههای تروریستی برای تجزیه کشورهای منطقه به وجود آمده بودند اما با آزادی حلب و موصل، تروریسم بدون تحقق اهدافش از منطقه برچیده میشود و همه توطئههای دشمنان منطقهای و فرا منطقهای را به شکست خواهد کشاند.
به گزارش گروه اخبار داخلی
دفاع پرس، «سیدجعفر قنادباشی» طی یادداشتی در روزنامه «حمایت» نوشت:
بر اساس برنامههایی که سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی طی سالهای اخیر برای غرب آسیا طراحی کردهاند، عراق و سوریه دو کشوری هستند که به سبب تقویت شدن جبهه مقاومت در آنها، اشغال و یا حداقل تجزیه این دو از اولویت برخوردار است. در آغاز هجمه وسیع تکفیریها به سوریه در سال 2011، هدف مهم آنها اشغال دمشق و یکسره کردن کار دولت بود که برخلاف پیشبینی تمام کارشناسان، موفق به تصرف پایتخت نشدند و در سال 2014 نیز همین شرایط در مورد بغداد تکرار شد. داعش موفق شد خود را به نزدیکی پایتخت عراق برساند اما مقاومت مردم و ارتش این کشور، طومار آنها را در هم پیچید و تروریستها را تا پشت دروازههای موصل عقب راند. اکنون تکفیریها در موصل و حلب در وضعیت مشابهی به سر میبرند و تمام تلاش خود را میکنند تا این دو شهر کلیدی را حفظ کنند.
اما چرا حلب و موصل برای تروریستها حائز اهمیت است و به چه دلیل دست حمایتگر غرب بر سر تکفیریها قابلمشاهده است؟ در خبرها آمده بود که چند روز پیش، جلسه نخستوزیر عراق با فرماندهان حشدالشعبی توسط یک فروند موشک هدایتشونده هدف قرارگرفته است. بررسی حشدالشعبی نشان داد این موشک از سوی داعش شلیک نشده بلکه توسط پهپادهای ائتلاف بینالمللی تحت آمریکا شلیکشده است. پیشازاین نیز اسناد و شواهد فراوانی در دست بود که ثابت میکرد آمریکا و متحدینش بهدفعات متعدد برای تکفیریها، سلاح بارریزی کرده و پشتیبانی تسلیحاتی و اطلاعاتی از آنها به عملآوردهاند. بر اساس گزارشها در حال حاضر، نیمی از موصل در اختیار ارتش و نیروهای مردمی عراق قرار دارد اما این قبیل کارشکنیهای ائتلاف غربی، موجب شده تا فرماندهان میدانی، عملکرد نمایشی نیروهای ائتلاف را در محاسبات نظامی خود دخیل نکنند و با تکیهبر توانمندیهای خود، عملیات را بهپیش برند.
حمایت همهجانبه غرب و ارتجاع عرب از تروریستهای نشاندار سوریه هم آنچنان روشن است که قطعنامهها و حمایتهای غرب تحت پوشش اجلاسهای صلح ژنو و قطعنامههای شورای امنیت، تنها بخش کوچکی از آن به شمار میآید. درحالیکه ارتش سوریه و همپیمانانش در شمال شرق شهر حلب و محله «مساکن هنانو»، دستاوردهای بزرگی داشتهاند، انواع و اقسام سلاحهای پیشرفته سبک و سنگین غربی و آمریکایی و حمایت مالی گسترده ارتجاع عرب موجب شده تا پیکر نیمهجان تروریسم در این شهر هنوز نفس بکشد.
پس از شکست تروریسم در بغداد و دمشق برای اشغال عراق و سوریه، دستوپا زدن برای حفظ پایگاه تکفیریها در موصل و حلب تنها با این تحلیل قابلفهم است که نقشه بعدی یعنی تجزیه این دو کشور در دستور کار سازمانهای اطلاعاتی غربی – صهیونیستی قرارگرفته است. وقتی «استفان دیمیستورا» فرستاده سازمان ملل به سوریه، تلویحاً از خودمختاری حلب حمایت میکند و مقامات ارشد آمریکایی بهصراحت از تقسیم کشور عراق به سه اقلیم سنی، شیعه و کرد سخن میگویند، تنها دریافتی که میتوان از مجموع این قضایا داشت، تجزیه منطقه در قالب طرح «خاورمیانه بزرگ» است که آمریکاییها برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی 10 سال است برای تحقق آن تلاش میکنند. افزون بر نکات فوقالذکر، عملیات آزادسازی حلب و موصل از جنبههای ذیل قابلبررسی است:
1. در طرح خاورمیانه بزرگ، داعش و دیگر گروههای تروریستی برای تجزیه کشورهای منطقه به وجود آمده بودند اما با آزادی حلب و موصل، تروریسم بدون تحقق اهدافش از منطقه برچیده میشود و همه توطئههای دشمنان منطقهای و فرا منطقهای را به شکست خواهد کشاند. لذا آزادی موصل و حلب، فروپاشی طرح جایگزینی اسلام آمریکایی با اسلام ناب در منطقه خواهد بود.
2. نبرد حلب و موصل با برنامهریزیهای خود سوریها و عراقیها و با عاملیت دولتهای قانونی و برآمده از رأی مردم این کشورها هدایت میشود و طیف نیروهای شرکتکننده در این عملیاتها را هم خود دمشق و بغداد تعیین کردهاند و نه آمریکا. لذا نبرد حلب و موصل نشان میدهد نیروهای سوری و عراقی قادرند با اجماع و اتحاد ملی، راهبردی جامع و فراگیر برای آزادی مناطق مختلف کشورشان از دست تروریستها داشته باشند و نیازی به حضور بیگانگان و دخالت آنها در امور کشورشان ندارند .
3. مهمترین نگرانی حامیان تروریستها درباره سرنوشت حلب و موصل اولاً نقش مهم و توانایی خیرهکننده نیروهای بسیج مردمی در مبارزه با تروریستها است و ثانیاً: نگران آن هستند که حشدالشعبی از «بعشیقه» عراق، بهعنوان شاهراهی برای رسیدن به سوریه استفاده کند و اگر این اتفاق بیفتد وضعیت جنگ سوریه هم کاملاً دچار تحول خواهد شد. ثالثاً: دستاوردهای نیروهای سوری و عراقی در جنگ حلب و موصل حتی پتانسیل حامیان تروریستها برای مشارکت دادن آنها در معادلات سیاسی سوریه را با خطر مواجه ساخته و این تهدید، مهمترین عامل اصرار طرفهای غربی برای توافق بر سر آتشبس است. رابعاً هرچه جنگ در موصل پیش میرود، پیروزی در آن سختتر هم خواهد شد اما با حملات برقآسا و هماهنگ نیروهای عراقی - برخلاف پیشبینی کارشناسان نظامی که احتمال میدادند عملیات موصل ماهها به طول انجامد - ممکن است عملیات موصل سریعتر از پیشبینیها به نتیجه برسد و همین امر، نگرانی آمریکاییها را بیشتر کرده است.
4. به دلیل همه این نگرانیها و شکستها، به نظر میرسد آمریکا و متحدانش در حال حاضر به فکر تشدید فشار به محور مقاومت باشند و تلاش دارند با انتقال تروریستهای عراق به شرق سوریه بهویژه در رقه و دیرالزور، فشار بر محور مقاومت را برای امتیاز گرفتن افزون کنند. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله چندی قبل هشدار داده بود باید مراقب این طرح آمریکا بود و بر همین اساس است که بغداد و دمشق برای خنثیسازی طرح آمریکا، باهم هماهنگ شده و نقشههای عملیاتی خود را به اطلاع یکدیگر میرسانند.
در حال حاضر تروریستها آخرین روزهای خود را در حلب و موصل سپری میکنند و در حال رسیدن به پایان خط آتشافروزیهای قومی و مذهبی هستند. تروریسمی که با هدف اشغال و تجزیه کشورها شکل گرفت اکنون به مایه انسجام ملتها بدل شده و همه اقوام و مذاهب را در یک خط علیه این توطئه خطرناک بسیج کرده است که نمونه آن، تبدیلشدن حشدالشعبی به یک نهاد قانونی است. بنابراین، موعد شکست تروریسم، ازآنچه طراحان آن میپنداشتند، نزدیکتر است و بهزودی شاهد تجلی اراده کشورها و ملتها در دفاع از مرزها و آرمانهایشان خواهیم بود.