سرافزازان علم و عمل/ 33

شلمچه سکوی پرواز شهید دانشجو

سودای وصال‌ يار او را آزرده‌تر مي‌ساخت‌ و ديگر تاب‌ تحمل‌ اين‌ دنيای مادي‌ را نداشت‌. براي‌ بار آخر به‌ سوی ميادين‌ نبرد در جبهه‌های حق‌ عليه‌ باطل‌ شتافت‌، تا آنكه‌ بعد از دلاوری و رشادت‌ها، سرانجام‌ در هفتم‌ اسفند 1365 در عمليات‌ كربلای 5 در محل‌ شلمچه‌ به‌ پايگاه ‌بلند و ملكوتي‌ شهادت‌ دست‌ يافت‌ و آسماني‌ شد.
کد خبر: ۲۱۶۳۴۵
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۰ - 08December 2016
شلمچه سکوی پرواز شهید دانشجو

به گزارش دفاع پرس از رشت، به مناسبت روز دانشجو و سالروز شهادت سه  تن از دانشجویان فعال و انقلابی ایران اسلامی در سال 1332 و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشجو نگاهی گذرا به حیات آسمانی شهید ایوب پور خوش سعادت نمودیم که شما را دعوت می کنیم به خواندن آن.

دانشجو و طلبه‌ بسيجی شهيد ايوب‌ پورخوش‌ سعادت‌ فرزند مرحوم حسن‌ به‌ سال‌ 1340 در شهرستان فومن‌ در خانواده‌ای متدين‌ تولد يافت‌. پس‌ از گذران‌ دوره‌ كودكی، وارد مدرسه‌ شد و تا سال‌ چهارم‌ متوسطه‌ به‌ ادامه‌ تحصيل‌ پرداخت.‌

پس‌ از پشت‌ سرگذاشتن‌ سال‌ چهارم‌ دوره‌ متوسطه‌ كه‌ مصادف‌ بود با سال‌ 1357 و اوج‌ مبارزات‌ مردم‌ بر عليه‌ رژيم‌ پهلوي‌، در حالي‌ كه‌ 17 سال‌ بيشتر نداشت‌، با درك‌ و معرفت‌ فراوان‌ و همچنين ‌احساس‌ مسئوليتی خطير، پا به‌ عرصه‌ مبارزه‌ و ايفای تعهد خويش‌ به‌ اسلام‌ و رهبری حضرت‌ امام ‌نهاد.

نقش‌ خود را از طريق‌ نوشتن‌ مقاله‌های پرشور و افشاگرانه‌، قرائت‌ آنها در مساجد شهر و گاهی به واسطه‌ تهيه‌ تابلو و تكثير اعلاميه‌های امام‌ خمينی(ره‌) و نصب‌ آنها در اماكن‌ عمومی شهر، به صورت‌ مخفيانه‌ ايفا می كرد و حضور او در تظاهرات‌ خيابانی سال‌ 57 كاملاً مشهود بود.

با پيروزی انقلاب‌ اسلامی در بهمن‌ ماه‌ 57، به‌ جهت‌ پاسداری از اين‌ انقلاب‌، مدتی با نهاد كميته ‌انقلاب‌ اسلامی شهرستان‌ فومن‌ كه‌ برای نظارت‌ بر اماكن‌ عمومی و مبارزه‌ با مفاسد تشكيل‌ شده ‌بود، همكاري‌ نمود.

در سال‌ 1358 با استعداد و توانايي‌ علمي‌ كه‌ داشت‌، توانست‌ در دانشگاه‌ تربيت‌معلم‌ تهران‌، در رشته‌ كارشناسی جغرافيا پذيرفته‌ شود. در مدت‌ يكسالی كه‌ در دانشگاه‌ بود (تاپيش‌ از تعطيلی دانشگاهها به‌ دستور امام‌)، عضو هسته‌ مركزی انجمن‌ اسلامي‌ دانشگاه‌ مذكور بود و نقش‌ چشمگيری در هدايت‌ فكری دانشجويان‌ داشت.‌

با تعطيلي‌ موقت‌ دانشگاهها، مدت‌ يكسال‌ در دبيرستان هاي‌ شهرستان‌ فومن‌ به‌ تدريس‌ معارف‌اسلامي‌ پرداخت‌ و پس‌ از آن‌ به‌ خاطر علاقه‌اي‌ كه‌ به‌ كسب‌ معارف‌ اسلامي‌ و علوم‌ ديني‌ داشت‌، در آزمون‌ ورودي‌ مدرسه‌ عالي‌ شهيد مطهري‌ تهران‌ (سپهسالار سابق‌) شركت‌ نمود و موفق‌ به‌ تحصيل‌ در اين‌ مدرسه‌ي‌ عالي‌ شد و از دانشگاه‌ تربيت ‌معلم‌ انصراف‌ داد .

پس‌ از چندي‌ به‌ پيشنهاد نماينده‌ حضرت‌ امام‌در منطقه‌ي‌ فومن‌، اتحاديه‌ انجمن‌ اسلامي‌ دانش‌آموزان‌ را در اين‌ شهرستان‌ تأسيس‌ كرد و حضور وي‌ در اين‌ نهاد، منشاء تحولات‌ فكري‌ عظيمي‌ در ميان‌ نوجوانان‌، دانش‌آموزان‌ و دانشجويان‌ اين‌ سامان‌ شد.

پس‌ از شروع‌ جنگ‌ تحميلي‌ بود كه‌ فقط‌ به‌ تحصيل‌ علم‌ بسنده‌ نكرد، بلكه‌ داوطلبانه‌ عازم‌ جبهه‌ شد ودر ميان‌ رفت‌ و آمدهاي‌ پي‌ در پي‌، در چند عمليات‌ جنگي‌ شركت‌ نمود و حتي‌ از چند ناحيه‌ي‌ بدن‌ نيز مجروح‌ گرديد و به‌ افتخار جانبازي‌ نايل‌ آمد.

بعد از جانبازي‌، سودای وصال‌ يار او را آزرده‌تر مي‌ساخت‌ و ديگر تاب‌ تحمل‌ اين‌ دنيای مادي‌ را نداشت‌. براي‌ بار آخر به‌ سوی ميادين‌ نبرد در جبهه‌های حق‌ عليه‌ باطل‌ شتافت‌، تا آنكه‌ بعد از دلاوری و رشادت‌ها، سرانجام‌ در هفتم‌ اسفند 1365 در عمليات‌ كربلای 5 در محل‌ شلمچه‌ به‌ پايگاه ‌بلند و ملكوتي‌ شهادت‌ دست‌ يافت‌ و آسماني‌ شد. پیکر پاک و مطهر او چند سالی در آسمان شلمچه باقی ماند و در سال 1371 توسط کمیته مفقودین شناسایی و در گلزار شهدای فومن آرام گرفت.

وصیت نامه شهید

 امروز که به سرزمین عمر خود که غبار، بیست و پنج  بهار بر آن نشسته است نظر می کنم، متاعی جز خار حسرت برای چیدن آماده نمی بینم. حسرت از دست دادن فرصت ها، کفران نعمت ها و غفلت ها، حسرت پی نبردن به رمز و راز هستی، حسرت نشناختن خود و خدای خود، حسرت پند نگرفتن از تاریخ انسانها.

خداوند در این مدّت نعمت های بیشماری را به من عنایت نمود ولی من به نحو صحیح از آنها استفاده ننمودم.یکی از این نعمت ها، زندگی در جامعه ای است که خانه اهل بیت است و در کنار رهبری که وارث تمامی پیامبران و فریاد همه مظلومان است و زندگی در فضائی که از بوی خون شهیدان ،عطر آگین است این نعمت شایسته را شکری عظیم می بایست نمود، که ننموده ام.

نعمت دیگر خداوند به من، داشتن پدر و مادری دلسوز و دوستدار اهل بیت است که در دامن پر مهرشان همیشه آوای عشق حسین و انتظار مهدی(عج الله) را در گوشم زمزمه می کردند.

پدر و مادری که هیچ گاه نتوانستم و نخواهم توانست پاداش زحمات بی دریغشان را بدهم ، جز آنکه از خداوند برای شان طلب علوّ مقام و ازدیاد عزت نمایم.

نعمت دیگر الهی، توفیق تحصیل علوم اسلامی است که او را بهتر بشناسم و از «دُعاه اِلی طاعبه » نکردم و دریغ از عدم استفاده صحیح از اوقات گرانبها و اساتید گرانقدر و کتب گرانمایه اسلامی.

خداوند به من نعمت های بی شمار دیگری نیز عنایت کرده است و اکنون در آتش حسرت عدم شکر این نعمت ها می سوزم. شاید با آب خون، آتش افروخته در جانم خاموش گردد.

ای برادران و ای خواهران

شما را به اخلاص در عمل و صبر و استقامت در طاعت و شکر نعمت سفارش می کنم. خدا را دوست بدارید. با عشق به لقاء او زندگی کنید. به رحمتش امیدوار باشید. از رشته پیوند با درگاه الهی یعنی ائمه معصومین( علیهم السلام ) یک لحظه غافل نباشید، که هر چه داریم به واسطه فیض وجود آنان است.

خود را وقف انقلاب اسلامی کنید و آماده سربازی در هر یک از سنگرهای خالی این انقلاب باشید.

جنگ را در سرلوحة برنامه های زندگیتان قرار دهید کینة دشمنان اسلام را در کنار حب الهی در دل خود بپرورانید.

یک لحظه از امام عزیزمان که عزت بخش مسلمین است ، غافل نباشید. او را چون گوهری در میان صدف های میلیونی خود بگیرید و در اجرای اوامرش یک لحظه درنگ ننمائید. وجود او در بین شما امتحان بزرگی است که خداوند از شمابه عمل آورده است،سعی کنید از این امتحان سربلند بیرون آئید.

عزیزان دانش آموز را به بلند همتی و تلاش بی وقفه در جهت خودسازی علمی، اخلاقی و اجتماعی سفارش می کنم. شما باید پیام رسان آرمان شهیدان برای تمامی تشنگان روی زمین باشید. باید بار غم همه مستضعفان را بر دوش خود احساس کنید. بازوی اسلام و انقلاب اسلامی و رهبر عزیزمان باشید.

از مسئولین عزیز نظام جمهوری اسلامی عاجزانه خواستارم که در کنار همه مشکلات به مسائل نسل جوان اهمیت بیشتری بدهند، اینها سرمایه های آینده کشور و نهضت جهانی اسلام هستند. سعی کنید امانتدار خوبی برای سربازان امام زمان(عج الله) باشید، در صحنه حضور داشته و همواره یا ور صدیق اماممان باشید.

و سخن آخر اینکه؛ ای انسانها، دنیا زیباست، آری زیباست و لکن زیباترین نیست.  

دنیا را به بازی بگیرید و نگذارید شما را به بازی بگیرد. از روی این پل با سرافرازی بگذرید و ذلت پایبندی به آن را بر خود حرام نمائید.

سعی کنید همیشه دنبال زیباترین باشید که جز با «عشق» به دست نمی آید و جز در «جان» در جای دیگری نمی نشیند و آن عشق به خداست که رضوان الهی را به دنبال دارد.

در پایان یکبار دیگر شما را به تبعیت از مقام ولایت فقیه که ثمرة خون تمامی شهیدان تاریخ است، سفارش می کنم از همه کسانی که به نحوی حقی بر من داشته اند حلالیت طلبیده و انتظار عفو دارم . امیدوارم که از زندگی پر غفلت من عبرت بگیرید و در دنیا، با استفاده صحیح از نعمت های الهی، شکرگزار خداوند یکتا باشید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها