خبرگزاری دفاع مقدس، اصولاً نیروهای مسلح در تمام نظام های سیاسی با هدف پاسداری از تمامیت ارضی و استقلال کشور تشکیل میشوند اما در نظام اسلامی براساس قانون اساسی(اصل 150)، فلسفه و کارکرد وجودی سپاه، پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن عنوان شده است. براین اساس یک تفاوت ماهوی بین سپاه و دیگر نیروهای مسلح وجود دارد.
سپاه به عنوان بازوی توانمند ولایت و رهبری، آماده پاسداری از حاکمیت جمهوری اسلامی در تمام عرصههای مورد نیاز بوده است.
پاسداران به جهت رشادتهای خود افتخار ویژه "اگر سپاه نبود، کشور هم نبود" را از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دریافت کردند. سپاه علاوه بر تشکیل سه نیروی دریایی، زمینی و هوایی و توسعه به نیروی مقاومت بسیج و قدس در سال 69 به فرمان مقام معظم رهبری، مسئولیتهای گوناگونی را در عرصه پاسداری از انقلاب و نظام اسلامی ایفا نموده است.
براین اساس، دشمنان این مرز و بوم و انقلاب اسلامی برآنند تا جایگاه سپاه را از گسترده جامعه به حداقل ها یعنی در قالب ارگان نظامی و امنیتی تقلیل دهند. آنان در فضای رسانه ای و تبلیغاتی تلاش میکنند تا چند اصل را به ملت ایران القاء سازند.
نخست آنکه حضور سپاه در عرصه سازندگی و توسعه کشور و مشارکت گسترده آن در یاری رساندن به مردم در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ... را نوعی دخالت و قدرتطلبی عنوان نمایند.
کارنامه سپاه نشان میدهد که بخش عمدهای از فعالیتهای آن را حوزه فرهنگی نظیر ساخت مدارس و اماکن آموزشی، توسعه علوم دینی و ارزشی، مقابله با تهاجم فرهنگی غرب، تقویت روحیه ملیگرایانه و وحدتگرایانه در برابر تحرکات تفرقهافکنانه دشمنان و ... تشکیل میدهد.
دربسیاری از حوادث طبیعی نظیر سیل و زلزله این سپاه بوده که در کنار برادران ارتشی به یاری مردم شتافته و خلاءهای موجود در امدادرسانی دولتها را مرتفع ساختهاند چنانکه به عنوان مثال دوست و دشمن اذعان دارند که پس از زلزله سال 1382 بم معلوم نبود چه سرنوشتی این شهر را فرا گیرد، اگر سپاه نبود و به یاری مردم نمیشتافت.
درحوزه اقتصادی نیز سپاه با بهره گیری از حضور متخصصان متعهد و انقلابی که برآمده از بطن جامعه میباشند توانسته در ابعاد گستردهای چالش های ایجاد شده به دلیل تحریمها را رفع نماید که نمود آن را در بینیازی کشور در عرصههای مختلف از جمله در اجرای طرحهای عمرانی و زیرساختی، صنایع نفت و گاز میتوان مشاهده کرد. حضور فعال سپاه در اجرای پروژههای عمرانی نظیر پل صدر در تهران و نیز فازهای متعدد پارس جنوبی نشان داد که اراده ایرانی بر تحریمها غلبه میکند.
دستاوردهایی که برگرفته از اراده ملت ایران در تحقق آرمان هایش بدون وابستگی به خارج است. غرب با اهمیتزدایی از این دستاوردها و جایگزین کردن واژگان تبلیغاتی نظیر گسترش نفوذ سپاه درعرصههای اقتصادی و سیاسی، ضمن پنهانسازی دستاوردهای عظیم ملت ایران درعرصههای مختلف سعی در اجرای سناریوی بدبینسازی مردم به سپاه دارد تا به زعم خود از این شکاف و بدبینی برای ضربه زدن به ایران بهره گیرد.
خارج ساختن سپاه از عرصههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، انقلابی و آرمانی به عرصه صرفا امنیتی، طراحی غرب برای محرومسازی جامعه ایران از ظرفیتهای عظیم سپاه در عرصه توسعه و مقابله با تهدیدات دشمنان است. بخشی از این سناریو عملا اقتصاد کشور را هدف قرار داده است چرا که حضور موفق سپاه در عرصه خودکفایی کشور بسیاری از تحریمها را متزلزل و ناکارآمد ساخته حال آنکه غرب با خارج کردن سپاه از این عرصه سعی دارد تا قدرت خود را در عرصه تحریمها بالا برده تا مولفههای بای باجخواهی از ایران در مذارات هستهای باشد.
نکته قابل توجه آنکه غرب تلاش دارد تا چنان وانمود سازد که در دوره صلح و نبود جنگ دیگر نیازی به سپاه نیست. به کار بردن واژه بازگشت سپاه به پادگانها، عبارتی انحرافی برای تحقق این سناریو است. حال آنکه اولا جنگ دشمنان با ملت ایران و نظام اسلامی پس از جنگ 8 ساله به پایان نرسیده و آنها هر روز با ابزاری جدید به تهدید ایران میپردازند و ساختار دفاعی کشور از جمله سپاه و ارتش با راهکارهای متعدد به مقابله با این تهدیدات میپردازند.
ثانیا براساس ماهیت درونی سپاه و چنانکه امام راحل(ره) فرمودند: سپاه برای حراست از دستاوردها و آرمان های انقلاب اسلامی ملت ایران تشکیل گردیده است لذا وظیفه سپاه آن است که در عرصههای داخلی و خارجی کشور برای پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای ملت ایران آمادگی کامل داشته و در صورت نیاز اقدام قاطعی صورت دهد.
براین اساس ادعای تبلیغاتی غرب مبنی بر لزوم بازگشت سپاه به پادگانها ادعایی فریبنده است که صرفا برای سست کردن مولفههای ایران درمقابله با تهدیدات دشمنان صورت میگیرد. نکته قابل توجه آنکه کارکردهای مردمی و دفاعی سپاه و در مجموع نیروهای مسلح ایران موجب شده تا بسیاری از ملت های منطقهای و فرامنطقهای آرزوی داشتن چنین نیرویی مردمی و منسجم که در تمام عرصه حضور سازنده و مثبت دارد را مطرح سازند. الگویی که غرب از گسترش و ترویج آن در تمام کشورهای اسلامی هراس داشته و با اهمیتزدایی از آن به دنبال مقابله با این مهم میباشد.
اهداف غرب چیست؟
حال این سوال مطرح است که غرب ایجاد فضای تخریبی علیه سپاه چه اهدافی را پیگیری می کند؟
بخشی از اهداف غرب را تضعیف توان دفاعی ایران تشکیل می دهد که با به حاشیه راندن سپاه و در کل نیروهای دفاعی و انتظامی کشور و بازگشایی مسئله موشک های بالستیک در مذاکرات هسته ای صورت می گیرد. آنها به دنبال تضعیف نیروهای مسلح می باشند تا سناریوی گزینه نظامی علیه ایران را اجرایی سازند و یا حداقل بتوانند از حربه تهدید نظامی برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای تسلیم شدن در برابر زیاده خواهی غرب از جمله در حوزه هسته ای بهره گیرند.
نکته مهم دیگر محروم سازی ملت ایران و دولت از ظرفیت های سپاه در عرصه سازندگی و خودکفایی کشور است. کارنامه دولت ها از زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب امام خامنه ای مدظله العالی در دهه 1360 و دولت های پس از آن تا مقطع کنونی نشان می دهد که سپاه به عنوان یکی از مولفه های موثر در تحقق اهداف عمرانی دولت ها ایفای نقش داشته حال آنکه غر ب با ابهام سازی در این کارکردها به دنبال محروم سازی دولت یازدهم و ملت ایران از این ظرفیت عظیم می باشد.
وابسته سازی ایران به خارج و کند سازی روند خودکفایی کشور محور این تحرکات است. حذف آرمان گرایی و اهداف انقلابی و حتی تبدیل آنها به ضد ارزش از دیگر راهبردهای غرب از فضاسازی منفی علیه سپاه می باشد تا ضمن تضعیف روحیه خودباوری و نشاط اجتماعی در داخل سیاست انزوای منطقه ای و بی تفاوتی ایرانیان در قبال تحولات منطقه را پی می گیری می کنند. آرمان گرایی ملت ایران زمینه ساز جایگاه ارزنده ایران در منطقه شده چنانکه حتی دستگاه های اطلاعاتی آمریکا اذعان دارند، ایران نقش آفرین اول منطقه است. حذف سپاه و بسیج در کنار ایجاد نگاه منفی به آرمان های انقلابی و اسلامی با ادعای تاثیر منفی آنها بر رفاه اجتماعی و تعامل جهان با ایران راهبرد غرب در این عرصه است.
نکته مهم آنکه غرب با این حربه ها به دنبال تضعیف نهادهای مردم نهاد نظیر سپاه و بسیج در جامعه است تا ضریب آسیب پذیری کشور در برابر تهدیدات را افزایش دهد. آنها با فرافکنی علیه سپاه به دنبال تقسیم جامعه به موافق و مخالف سپاه هستند تا از آن به عنوان مولفه ای برای شکاف افکنی در جامعه بهره گیرند. چنانکه این سناریو را در ابعاد دیگری نظیر فضای رسانه ای برای نمایش دو دستگی در جامعه با محور موافق و مخالف مذاکره هسته ای و روابط با آمریکا و اروپا اجرا می سازند. غرب با فضای تبلیغاتی از جمله علیه سپاه به دنبال گسست پیوند ملی در کشور و در نهایت بهره گیری از آن برای ضربه زدن به ملت ایران و نظام اسلامی است.
سخن آخر
درجمع بندی کلی از آنچه ذکر شد می توان گفت که سناریوی تخریب چهره سپاه، طرحی از پیش طراحی شده است که هدف آن نیز صرفا سپاه نبوده بلکه آنها با این رویکرد به دنبال اجرای طرح تضعیف ملت ایران و نظام اسلامی هستند در حالی که همزمان از مولفه های دیگر همچون مولفه های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و... برای تکمیل این طرح بهره می گیرند. حال آنکه انسجام ملی و نگاه مثبت ملت و دولتمردان به ارزش ها و قابلیت های سپاه این حربه را با ناکامی همراه ساخته هر چند که دشمنان هر روز طرح های جدیدی برای بر هم زدن این وفاق ملی و نگاه مثبت مردم به عملکردهای سپاه اجرا می سازند که تاکنون نیز ناموفق بوده است.