یادداشت/ اصغر زارعی

پیروزی استراتژیک در «ام المعارک»

شجره خبیثه‌ای که نظام سلطه بیش از پنج سال، میلیاردها دلار برای به ثمر نشستن آن هزینه کرد و هرگونه حمایت رسانه‌ای و سیاسی را سخاوتمندانه نثار تروریست‌های اجاره‌ای نمودند، اکنون در آخرین زوایای محله‌های شرقی حلب در حال دفن شدن است.
کد خبر: ۲۱۷۵۶۷
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۴ - 14December 2016
پیروزی استراتژیک در «ام المعارک»به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، «اصغر زارعی» طی یادداشتی در روزنامه «حمایت» نوشت:

1. جنگ سرنوشت‌ساز حلب که به «ام المعارک» معروف شده است، پس از ماه‌ها نبرد نفسگیر به نقطه پایانی خود رسید و بر اساس گزارش‌ها، تمام محلات شرقی حلب به‌جز چند منطقه بسیار محدود، از لوث وجود تروریست‌ها پاک‌سازی‌شده است. طی روزهای اخیر، پیشروی‌های بسیار خوبی در محله شیخ سعید که درواقع قلعه تروریست‌ها بود، صورت گرفت و این محله که تروریست‌ها آن را «دژ تسخیرناپذیر» نام‌گذاری کرده بودند، به تصرف ارتش سوریه در آمد. تصرف این محله، به معنای آزادی شهر حلب است چراکه با سقوط این محله، چیزی حدود کمتر از یک درصد تا پاک‌سازی کامل شهر حلب باقی‌مانده و در ساعت‌های آتی، همین منطقه کوچک نیز از دست تروریست‌ها خارج خواهد شد. شرایط پیش‌آمده موجب شده که تکفیری‌ها گزینه‌های اندکی در مقابل خود داشته باشند زیرا امکان مقاومت و روحیه جنگ را ازدست‌داده‌اند و تنها دو راه پیش روی آن‌ها قرار دارد؛ یا از مسیرهایی که برای آن‌ها باقی‌مانده، اقدام به فرار کنند و یا اینکه تسلیم شوند، بنابراین، می‌توان گفت که شهر حلب عملاً آزادشده و یک پیروزی بسیار بزرگ رقم خورده است.

2. زمانی که شرق حلب در دست تروریست‌ها بود، رقم‌های مختلفی از حضور غیرنظامیان در این منطقه اعلام می‌شد و سازمان ملل به استناد این اعداد و ارقام، نسبت به وقوع فاجعه انسانی در صورت حمله ارتش سوریه برای آزادسازی هشدار داده بود. اکنون مشخص‌شده که این ادعاها تا حدی زیادی کذب و بخشی از عملیات روانی رسانه‌های حامی تروریست‌ها بوده است. این رسانه‌ها از حضور 200 الی 300 هزار نفر از غیرنظامیان در این مناطق خبر می‌دادند اما باوجود آزادی تقریبی تمام محلات، آن تعداد از مردم عادی که از این منطقه خارج شد‌ه‌اند، حداکثر 50 الی 60 هزار نفر بودند.

این حجم وسیع از شانتاژ تبلیغاتی، با ایجاد جو سنگین بین‌المللی در هفته اخیر و با اهرم شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل، رسانه‌های غربی – عربی و ترکیه ازاین‌جهت شکل گرفت که با توسل به شیوه‌های جنگ روانی درباره کشتار گسترده و نسل‌کشی مردم شرق حلب، کاری کنند که پیشروی‌های ارتش سوریه و هم‌پیمانانش متوقف گردد. این عملیات روانی و تبلیغات منفی، فوق‌العاده سنگین و بی‌سابقه بود و فشار زیادی به دولت و ارتش سوریه وارد کرد اما نحوه پناهنده شدن مردم به ارتش سوریه نشان داد که این تبلیغات، یک نمایش کثیف و یک دروغ بزرگ بوده است. دوربین‌های خبری صحنه‌هایی از مردمی را به تصویر کشیدند که به‌محض رسیدن به مناطق تحت کنترل دولت، آن‌چنان ابراز شادی و خوشحالی می‌کردند که همه آن تبلیغات سنگین را خنثی کرد.

از سوی دیگر، وضعیت رقت‌بار پناهندگان استقراریافته در مناطق موردنظر ارتش سوریه، ثابت ‌کرد که تروریست‌ها از آنان به عنوان سپر انسانی استفاده کرده و این‌همه جاروجنجال، فقط به‌منظور حفظ محلات باقی‌مانده حلب صورت گرفته است. باوجود اثبات بطلان ادعاها علیه ارتش سوریه، تروریست‌ها سعی کردند با موج پناهندگان همراه شده و از مهلکه بگریزند که در برخی موارد شناسایی و در بعضی دیگر، موفق به فرار شدند. روحیه بالای مردم به هنگام فرار از دست تروریست‌ها به سمت نیروهای ارتش سوریه نیز نشان داد این‌همه ادعاهای حقوق بشری در حمایت از تروریست‌های نشان‌دار حلب، کذب محض است و این در حالی است که همین مدعیان حقوق انسان‌ها، هیچ واکنشی نسبت به محاصره چندساله شهرهای فوعه و کفریا نشان نمی‌دهند و هیچ‌کس از به خطر افتادن جان آن‌ها، نگران نیست و سخنی از حقوق آنان به میان نمی‌آورد.

3. مقامات سیاسی غربی در محافل سیاسی و تروریست‌ها در صحنه میدانی با تحرکات گسترده - از حمله به شهر «الباب» گرفته تا هجوم به تدمر - بسیار تلاش کردند تا عملیات آزادسازی حلب را متوقف کنند اما هیچ‌یک از این تلاش‌ها به نتیجه نرسید و در آینده نزدیک این دستاورد بزرگ، تأثیرات شگرفی بر معادلات آینده میدانی و دیپلماتیک سوریه، عراق و حتی کل منطقه خواهد گذاشت. از حجم حمایت غرب و ارتجاع عرب از تروریست‌های محاصره‌شده در حلب می‌توان دریافت که در اختیار داشتن این شهر، تا چه میزان برای آن‌ها حائز اهمیت است، به‌گونه‌ای که حاضر بودند هر جای دیگری در سوریه را از دست بدهند اما حلب را حفظ کنند. چرا حلب برای دشمنان سوریه تا این حد اهمیت دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سال 2006، زمانی که حزب‌الله لبنان در برابر ارتش رژیم صهیونیستی به پیروزی دست‌یافت بازگردیم. آن پیروزی، تنها یک تصویر در آلبوم پیروزی‌های حزب‌الله نبود بلکه خنثی‌سازی طرح وسیع‌تری بود که در زمان جورج بوش پدر برای حمله نظامی به ایران در نظر گرفته‌شده بود و درواقع آن شکست فضاحت‌بار، گزینه نظامی آمریکا علیه ایران را حذف کرد.

بنابراین، آزادسازی حلب، صرفاً آزادسازی چندین کیلومترمربع از اراضی اشغال‌شده سوریه نیست بلکه بنا بود از این شهر، پروژه خطرناکی کلید بخورد تا گروه‌های تکفیری ابتدا به سمت عراق پیشروی کنند که این کار انجام شد و به موصل رسیدند و در مرحله بعد، از موصل به سمت مرزهای ایران سرازیر شوند و با آشوبی که در منطقه ایجاد می‌کنند، امنیت ایران را برای دستیابی به اهداف منطقه‌ای مختل نمایند که در نهایت طرفی نبستند. همه این طرح‌ها و برنامه‌ریزی‌های خبیثانه با آزادسازی حلب به‌طور کامل با شکست روبه‌رو شد و در حقیقت، دستاورد شیرین آزادی این شهر، فقط به مردم سوریه و حلب اختصاص ندارد و حق این است که تمام ملت‌های منطقه آن را جشن بگیرند. شجره خبیثه‌ای که نظام سلطه بیش از پنج سال، میلیاردها دلار برای به ثمر نشستن آن هزینه کرد و هرگونه حمایت رسانه‌ای و سیاسی را سخاوتمندانه نثار تروریست‌های اجاره‌ای نمودند، اکنون در آخرین زوایای محله‌های شرقی حلب در حال دفن شدن است و از منظر راهبردی،  این پیروزی را باید همسنگ فتح‌الفتوح حزب‌الله در نبرد علیه رژیم صهیونیستی قلمداد کرد.
نظر شما
پربیننده ها