گلعلی بابایی:
مستندنگاری ناشناخته مانده است/ برخی معتقدند بیان استراتژی ایران درباره سوریه به صلاح نیست
نویسنده کتاب «پیغام ماهیها» گفت: مستندنگاری هنوز در کشور ما ناشناخته مانده است و حتی برخی ناشران روی خوشی برای انتشار این گونه کارها از خود نشان نمیدهند.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، نهمین دوره جایزه جلال شب گذشته با معرفی برگزیدگان بخشهای مختلف به کار خود پایان دارد، در بخش مستندنگاری در این دوره کتاب «پیغام ماهیها» نوشته گلعلی بابایی و «ر» نوشته مریم برادران به عنوان «شایسته تقدیر» معرفی شدند.
گلعلی بابایی در کتاب «پیغامماهیها» به بازگویی خاطرات سردار شهید حسین همدانی از زبان خود شهید پرداخته است. خاطرات دوران کودکی تا مقطعی از زندگی یعنی اواخر سال 64 پیش از این در کتاب «مهتاب خین» و در خلال مصاحبههای حسین بهزاد با شهید همدانی منتشر شده بود که در این کتاب از زبان شهید بازنویسی شده است.
خاطرات شهید همدانی پس از فتح خرمشهر یعنی از خرداد 61 تا 64 نیز که پیش از این توسط حسین بهزاد در قالب مصاحبهها ضبط شده ولی تاکنون منتشر نشده بود، برای نخستین بار در این کتاب منتشر شد. این خاطرات شامل 90 ساعت مصاحبه حسین بهزاد با شهید همدانی است. بخش سوم کتاب نیز یک ساعت مصاحبه اختصاصی با شهید درباره حوادث سوریه، حضور وی و اقدامات او در سوریه است.
متنی که در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو با گلعلی بابایی است که به بهانه شایسته تقدیر شدن اثر او در جایزه جلال آل احمد منتشر میشود.
جناب بابایی ویراست دوم کتاب پیغام ماهیها در جایزه جلال شایسته تقدیر شده است، ابتدا بفرمایید ویراست دوم کتاب با ویراست اول چه تفاوتی دارد؟
کتاب «پیغام ماهیها» خاطرات شهید همدانی از بدو تولد تا زمان شهادت است که سال گذشته پس از شهادت ایشان کار آغاز و تا مراسم چهلم نسخه اولیه کتاب آمده شد.ویراست نخست کتاب تا چاپ چهارم منتشر شد. پس از آن یک بازنگری در محتوا صورت گرفت و فصلهایی به آن اضافه شد. که دو چاپ بعدی با ویراست دوم بود.روزشمار زندگی شهید همدانی از سال 64 تا زمان شهادت بخشی است که در ویراست دوم به کتاب اضافه شد.
ژانر مستندنگاری ژانری است که در عین جذابیت، دشواریهای خاص خود را دارد، دستیابی به اسناد و مدارک و بیان همه ناگفتهها بخشی از این مشکلات و دشواریهاست، شما در نگارش «پیغام ماهیها» تا چه اندازه با این موانع روبرو بودید؟
اصولاً تولید هر مستندی از جنگ دشوار است و سختیهای خود را به همراه دارد، در کتاب «پیغام ماهیها» بخشی از کار چون در قالب مصاحبه بود، کمتر درگیر این مشکلات شد، اما نگارش بخشی که مربوط به دوران حضور شهید در سوریه بود، به هر حال دشوار بود، من صحبتهای شهید همدانی درباره سوریه را در کتاب نقل کردم، اما پس از انتشار برخی از دوستان مطرح کردند که گفتن برخی مباحث به صلاح نبوده است.البته در نهایت قانع شدند که نقل استراتژی ایران در قبال سوریه از زبان شهید همدانی بهترین نتایج را داشته است.
به هر حال امروز بخشی از جامعه ما این پرسش را دارد که چرا جوانان ما باید در سوریه حضور پیدا کنند؟ چرا ما باید در سوریه حضور مستشاری داشته باشیم و...؟ شهید همدانی در دو فصل کتاب این موضوع را به خوبی تشریح کرده است.
شما سالها در حوزه مستندنگاری دفاع مقدس فعالیت داشتید، علاوه بر آن در دوره هشتم جایزه جلال نیز داوری این بخش را بر عهده گرفتید، ارزیابیتان از وضعیت مستندنگاری در ایران در حوزه مکتوب چیست؟
ببینید، ما اگر جایزه جلال را به عنوان یک تراز ادبی ملاک قرار دهیم و آثاری که در این سالها در این حوزه برگزیده یا شایسته تقدیر شدند، را بررسی کنیم، خواهیم دید که عمدتاً آثار دفاع مقدس از داوریها بالا آمدند، باید توجه داشته باشیم که در جایزه جلال رقابت، رقابت سختی است.در همه حوزههای مستند کتاب منتشر میشود، اینکه کتابهای دفاع مقدس میتوانند از دل این رقابت بالا بیایند نشان میدهد که در این حوزه توفیق داشتهایم. در حقیقت بنا به فرمایش رهبری جنگ ما گنجی است که باید آن را استخراج کنیم. دفاع مقدس قابلیتهای بسیاری برای مستندنگاری دارد، تنها ذوق، سلیقه و هنر میخواهد.
ما با ثبت حقایق دفاع مقدس در قالب خاطرات و ... به تاریخنگار کمک میکنیم تا بتواند از این محتوا برای داشتن اطلاعات مورد نیاز برای نگارش تاریخ استفاده کند، تا آنجایی که میدانیم در دنیا و کشور ما بحث خاطرهنگاری بیشتر البته قبل از جنگ و در روایت سیاسی و نظامی محصور بوده است، ولی بعد از انقلاب مخصوصاً دفاع مقدس خاطرهنگاری در بطن جامعه آمد و مردم همه اتفاقات و حوادثی را که شاهد بودند، گفتند و برخی نوشتند و ثبت کردند و دیدیم که جامعه نیز روی خوش به این خاطرهها نشان داد و کتابهای خاطره در جامعه برای خود جا باز کردند و مورد توجه قرار گرفتند، حداقل میتوان گفت، خاطرهنویسی بیشتر از ژانرهای دیگر مورد توجه قرار گرفت و این موجب شد که به این موضوع پی ببریم که خاطرهنویسی و خاطرهنگاری از این به بعد برای اینکه ما بتوانیم پیشنیه خود را به آیندگان انتقال دهیم لازم است.
با وجود موفقیتهایی که گفتید در حوزه مستندنگاری به ویژه مستندنگاری دفاع مقدس داشتهایم، به نظر میرسد، هنوز این ژانر در ادبیات ما نوپاست و کمتر نویسندگان به سراغ آن می روند.
بله، اغلب به سمت داستان میروند، مستندنگاری با رمان نوشتن تفاوت دارد، در رمان نویسی تمام حیطه کاری در فضای فکری خود نویسنده است، اما در مستند نگاری این گونه نیست. مستندنگار برای کلمه به کلمه آنچه که مینویسد، باید دلیل و برهان و سند داشته باشد، باید تحقیق و پژوهش گسترده داشته باشد. باید به طیف گستردهای از افراد برای شناخت واقعیت مراجعه کند و هزار باید دیگر. از همین روست که نویسندگان ما اغلب ترجیح میدهند در قالبهای دیگر همچون داستان کار کنند و اتفاقاً ناشران نیز کمتر به سراغ انتشار مستندنگاری میروند چرا که ریسک کار بالاست و ترجیح میدهند که به سمت کتابهای پرمخاطب بروند.
به نظر من حتی میتوان گفت، ژانر مستندنگاری در کشور ما ناشناخته مانده است، البته در سالهای اخیر اوضاع اندکی بهتر شده است، آن هم به خاطر عنایت رهبری به این کتابهاست.
امثال شهید همدانی بسیارند، فرماندهان بسیاری هستند که حقایق و ناگفتههای زیادی در سینه خود دارند و میتوانند سوژه آثار بسیاری در این حوزه شوند، اما گویی علاقه چندانی از سوی محققان برای ثبت این حقایق وجود ندارد.
درست است، یکی از مشکلات ما در ایران این است که وقتی سردار یا فرماندهی شهید میشود، تازه به دنبال جمعآوری خاطرات و سوابق او میرویم، افراد زنده اطرافمان را فراموش کردهایم، البته گاهی نشر برخی محدودیتها مانع از انتشار میشود. با این وجود میتوان از دل فرماندهان دفاع مقدس و مقاومت حرفهای بسیاری بیرون کشید که همان گنج مورد اشاره رهبر انقلاب است، حاچ قاسم سلیمانی، سردار جعفری و ... مطالب شنیدنی بسیاری دارند که میتواند دستمایه خلق مستندنگاریهای جدی شود.
با توجه به انتشار چندین جلد کتاب درباره شهید همدانی، فکر میکنید باز هم جای کار درباره سردار همدانی باز است؟
وقتی روز پنجشنبه 16 مهر 94 شهید همدانی به شهادت رسید، شبکه بی بی سی اعلام کرد که « ژنرال حسین همدانی مغز متفکر جنگهای نامتقارن سپاه در جبهه حلب کشته شد.» وقتی رسانه معاند نظام چنین درباره شهید همدانی سخن میگوید، باید گفت که نوشتن درباره او بسیار سخت است و باید از او نوشت تا خلاءهای هویتی و شخصیتی جوانان امروز را بتوان پر کرد.شاید بتوان گفت، در حوزه مکتوب کارهایی انجام شده، اما در سایر حوزهها هنوز باید کار کرد، ساخت سریال، فیلم سینمایی و مستند از شهید همدانی از جمله کارهایی است که باید انجام داد.