قصیده‌ای که امام خمینی (ره) در منقبت حضرت معصومه (س) سرودند

قصیده امام خمینی (ره) درباره حضرت معصومه (س) ما را به شناختی نسبی از آن حضرت راهنمایی می‌کند که در کمتر متنی نظیر آن را سراغ داریم.
کد خبر: ۲۲۱۰۱۷
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۲ - 09January 2017
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، روز ۱۰ ربیع الثانی روز شهادت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام است. این بانوی مجلله دارای عظمتی چنان رفیع هستند که امام رضا علیه السلام زیارت ایشان را برابر با زیارت خودشان می دانند.

امام خمینی (ره) در منقبت حضرت معصومه (س) قصیده بلندی سروده اند که دارای مضامین بلند و تعابیر عمیقی درباره مقام شامخ این بانوی معظم می باشد. این قصیده را در ادامه می خوانید.
    
وى ابديّت به طلعت تو مقرّر
رايت قدرت در آستين تو مضمر

لطف هم بالشا، به صدر مصدّر
عالم اجسام گردد، عالم ديگر

عصمت توسر مختفى را مظهر
خوانم ممكن ترا، ممكن برتر

واجبى اندر رداى امكان مظهر
واجب، امّا شعاع خالق اكبر

فيض به مهتر رسد و زآن پس كهتر
ممكن اما ز ممكنات فزون تر

نور وى از حيدر است و او ز پيمبر
كرد تجلّى ز وى به حيدر صفدر

اينك ظاهر ز دخت موسى جعفر
عالم، آن كاو در عالم است منّور

داد به دوشيزگان هستى زيور
ناگفتى، آدم ز خاك هست و من آذر

گر نبدى، باطل آمدند سراسر
ظلّش بخشود، جوهرّيت جوهر

موسى عمران به باگاهش چاكر
وين يك چون قاپقان معطّى بردر

از پى تكميل نفس آمده مضطر
و آن يك تورات را بخواند از بر

موسى جعفر، ولىّ حضرت داور
معجزه اش مى بود همانا دختر

صلب پدر را و هم مشيمه مادر
نامد و نايد دگر هماره مقدّر

وين يك افواج حلم را شده مصدر
وين يك معدوم از عقابش مستر

وين يك اندر سر اولي ارا مغفر
وين يك در ملك كبريائى مشعر

دخت خدايند اين دو نور مطهّر
وين يك ملك جهانش بسته به معجر

معجر اين يك نقاب عفّت داور
اين يك بر عرش كبريائى افسر

سايه اى از قهر اين جحيم مقعّر
رشحه اى از فيض اين ذخاير اغبر

صفحه قم را نموده اين يك انور
آب مدينه نموده آن يك كوثر

بلكه بهشتش يساولى است برابر
شايد گر لوح را بيايد همسر

ملجأ بر مسلم و پناه به كافر
شاعر شيراز و آن اديب سخنور

اى به جلالت ز آفرينش برتر
اى كه جهان از رخ توگشته منوّر

انتهای پیام/ ۱۶۱
نظر شما
پربیننده ها