به گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، شهید «ابوالحسن ایرانی» از شهدای استان کرمانشاه است که در منطقهی عملیاتی حلبچه در بیست و پنجم اسفند ماه سال 1366 بر اثر اصابت ترکش پیمان افلاکیش را امضایی دوباره کرد. به همین بهانه در سطور زیر زندگینامه پربارش را مرور می کنیم:
ابوالحسن دومین فرزند خانواده ایرانی، در بیست و دوم آذر ماه سال1340در روستای عالیبلاغ سنقر دیده به جهان گشود. پدرش احمدعلی کشاورز بود. دوران کودکی و نوجوانی ابوالحسن در میان مردمان پاک و بی غل و غش روستا و در میان چهار برادر و سه خواهر گذشت.
از کودکی با قرآن مانوس و شاهنامهخوانی اهالی، روحیهی شجاعت و ضد استبدایش را تقویت میکرد. تحصیلات را تا سوم راهنمایی ادمه و به علت مشکلاتی مالی و شور انقلابی که داشت تحصیل را رها کرد.
قبل از انقلاب در همکاری با شهید بروجردی، چاپ اعلامیه و شرکت در تظاهرات از جمله تظاهرات هفدهم شهریور ماه سال 1357 گوشهای از تلاش خود را برای به ثمر رسیدن انقلاب و عشق به امام نشان داد.
بعد از انقلاب با راهنمایی شهید منتظری و بر اساس روحیه حقجو و ضد استبدادی در دفاع از مظلوم، جز گروههای پیشرو در حرکتهای انقلابی پیرو خط امام شد و به همراه گروهی از جوانان در سال 1358 به سوریه رفت و پس از فراگیری آموزشهای چریکی در پادگان حموریه سوریه، عازم مناطق عملیاتی جنوب لبنان شد.
9 ماه در جنوب لبنان رزم کرد؛ اما به علت مجروحیت در آنجا و با شروع جنگ تحمیلی به ایران بازگشت. در 19سالگی عنصری کارآمد برای تدریس جنگهای چریکی و الکترونیک شد که در ناحیهی سپاه سنقر به آموزش نیروها میپرداخت و در سال 1359 به استخدام رسمی سپاه در آمد.
از طریق مقاله نویسی، جذب کانون شهید مفتح و همچنین کانون سپاه سنقر شد و از آنجا وارد عرصهی تئاتر و بازیگری شد. از سال 1360 به طور جدی هم در جبههها نبرد میکرد و هم پیگیر کارهای تئاتر بود. در مناطق عملیاتی با مضمونهای دفاع مقدس و شهدا اجرای عمومی داشت و همچنین در سطح شهر سنقر اجراهای زیادی انجام داد و با استفاده از تئاتر، دفاع مقدس را وارد مرحلهی دیگری از هنرهای تجسمی کرد.
در عملیاتهای جبهههای جنوب، مهران، قصرشیرین و عملیاتهای نصر7، بازی دراز، والفجر 5، کربلای 5، والفجر10 خوش درخشید.
در منزل پدری نمونه، برای دو ثمرهی زندگیش محسن و اعظم بود. روح بزرگ ابوالحسن که نه تنها دوستدار هموطنان، بلکه به شاهد مقاله ها و دست نوشته ها و نبردهایش در فلسطین و جنوب لبنان داغدار تلعفر و جنایتهای آنجا بود.
بازیگر سنهای تئاتر و سردار معاونت فرمانده تبوک در آن زمان که دید همه روحیه باختهاند، زیر رگبار توپ و تانک و ترکش روی بلندترین بلندی، به اذان خواندن ایستاد و روحیه داد و نشان داد، زندگی همه صحنهی هنرمندی اوست و نبرد باخته را با همین تاکتیک پیروز شد.
عاشق ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) بود و پیمان افلاکیش را بارها در ورقههایش با حسین بن علی (ع) منعقد کرد. سرانجام در منطقهی عملیاتی حلبچه در بیست و پنجم اسفند ماه معاونت فرماندهی گردان تبوک در جبهه نبرد بر اثر اصابت ترکش پیمان افلاکیش را امضایی دوباره کرد.
انتهای پیام/