به نام «تابوت شهدا» به کام صندق‌های رأی

در همه جای دنیا قهرمان ملی از جایگاه ویژه برخوردار است و تکریم می‌شود تا مردم با افتخار به قهرمان خود و تقویت غرور ملی، حرفی برای گفتن داشته باشند.
کد خبر: ۲۲۳۴۹۳
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۹ - 25January 2017
به نام تابوت شهدا به کام صندق‌های رأی

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ نمایش «خوب، بد، زشت» پنجم بهمن 1395 در تماشاخانه حافظ به کارگردانی «شقایق فتحی» اجرا شد. این نمایش با نگاهی به شهدای مدافع حرم به استفاده ابزاری آنها در مناسبات سیاسی، توسط بعضی از مدیران می‌پردازد.

غربت مدافعان حرم در تئاتر فجر

«خوب، بد، زشت» نه اثری قوی که متمایز در سی و پنجمین «جشنواره فجر» است. این اثر نمایشی به موضوعی پرداخته که هر چند در برخی آثار هنری به آن اشاره‌های ضمنی شده، اما همچنان جزء تابوها و خطوط قرمزی محسوب می‌شود که هنرمندان را به خودسانسوری و خودممیزی می‌کشاند؛ در حالی که نشان دادن آن مثل آنچه در «خوب، بد، زشت» دیده می‌شود گام برداشتن در مسیر هنر متعهدانه است.

«خوب، بد، زشت» جهانی کوچک از رانت خواری و سیاسی بودن بعضی از مدیران به ظاهر، موجهی را نشان می‌دهد که نمونه بزرگتر آن را در سطح مدیران کشور می‌بینیم.

جوانی که با جعل و رشوه دیپلم گرفته و به اعتبار نام پدرش، با فریب مردم می‌خواهد رأی جمع کند و وارد شورای ده شود تا بعد، مدارج دیگر سیاست را طی کند. او با یک تعزیه خوان پیر که می‌خواهد زمین آبا و اجدادی خود را آباد کند تا جوانان روستا را به کار گیرد و اشتغال زایی کند، هم مسیر می‌شوند.

جوان روستایی برای به دست آوردن رأی بیشتر، تابوت شهید گم نامی را می‌دزد تا با دفن آن در ده، پیروز انتخابات شود. در این میان تعزیه خوان سعی دارد مانع این کار شود؛ حتی به قیمت آباد نشدن زمین پدری خود. جوان کارش را در مسیر اهدافش توجیه می‌کند که فقط برای خودش منفعت دارد و دزیدن تابوت را اشتباه نمی‌داند. در ادامه ماجرا می‌بینیم آنچه جوان سیاس دزدیده نه استخوان‌های شهید گمنام که پیکر شهید مدافع حرم است.

با گشوده شدن این راز که تعزیه خوان فاش می‌کند، جوان به ظاهر منقلب می‌شود؛ بخصوص اینکه وصیت نامه شهید را هم می‌خواند، اما همچنان بر دفن شهید در روستا برای بدست آوردن رأی اصرار دارد. این جوان استدلال می‌کند که شهید گمنام و شهید مدافع حرم تفاوتی نمی‌کند؛ چرا که هر دو شهید هستند و قابل احترام.

در حالی که حقیقت امر این است که برای این دسته از مدیران فرقی نمی‌کند جوانان این کشور در کجا شهید شده‌اند. آنها می‌خواهند با ایستادن زیر بیرق شهدا رأی جمع کنند و مسلما بعد از گرفتن میز ریاست و مدیریت یادی از شهید نمی‌کنند. برای همین اصرار و تهدید و درگیری تعزیه خوان با جوان چیزی را حل نمی‌کند.

تعزیه خوان که نمی‌خواهد شهید مدافع حرم در روستا دفن شود و پیکر شهید را به دست پدر پیرش برساند، با سهیم کردن مرد جوان در زمین کشاورزی موفق می‌شود پیکر شهید مدافع حرم را به پدرش برساند که خادم و موذن امامزداه است. جالب اینکه جوان از وجود این امامزداه خبر ندارد.

وجود چنین نمایشی در جشنواره با این نگاه تند سیاسی جای تعجب نیست؛ در حالی که نمایش «تنها راه ممکن» کاری از «محمد یعقوبی» که بدون داشتن ارزش‌های هنری در زمانی نزدیک به 2 ساعت سعی در تطهیر نمایش نامه نویسی مطرود و منزوی دارد که بعد از فتنه 88 جلای وطن کرد، به روی صحنه رفت.

وقتی «خوب، بد، زشت» و «تنها راه ممکن» را کنار هم قرار می دهیم به نتیجه خوبی نمی رسیم. اخبار منتشر شده درباره «تنها راه ممکن» مبنی بر فروخته شدن همه بلیط‌های این نمایش به دور از حقیقت بود و تنها برای مهم جلوه دادن محمد یعقوبی و نمایشی بود که به جشنواره آورده است.

حالا اینکه چرا برای عده‌ای «مهران صوفی» که در اعتراض به حصر سران فتنه و فرونشاندن معترضان انگلیسی مآب به انتخابات به خارج از کشور رفت و در اوج تنهایی و انزوا فوت شد از مدافعان حرم، مهم‌تر است، درد بزرگی است که تحمل آن سخت است. جواب این جوانان شهید را چه باید بدهیم بماند، اما اینکه چرا بین آثار راه یافته تا این حد بی‌عدالتی دیده می‌شود، جای سوال است.

چرا صحبت کردن از مدافعان حرم تا این حد عقب ماندگی محسوب می‌شود که عده‌ای سالن نمایش را به محض شنیدن نام شهید، ترک می‌کنند؛ در حالی که دروغ‌های «تنها راه ممکن» به دلیل حق جلوه دادن منتقدان مغرض نظام ارزش هنری محسوب می‌شود.

«خوب، بد، زشت» در قیاس با آثار دیگری که در جشنواره تئاتر فجر به روی صحنه رفت، اثر قابل بحثی است. اشاره به ضعف‌های این نمایش بدون در نظر گرفتن نقاط قوت آن کمی بی‌انصافی است؛ چرا که ممکن نیست یک اثر نمایشی بدون اشتباه باشد.

این موضوع به دلیل نگاه تازه و بدون شعارزدگی به «شهید» و آقازادگانی که به نام پدر صاحب مدرک و وجاهت شده‌اند، باید بیش از این مورد حمایت مدیران جشنواره قرار می‌گرفت. متاسفانه چنین نشد و این اثر نمایشی با همه ارزش‌های هنری خود با غربت اجرا شد. اختصاص سالنی بهتر و اطلاع رسانی درمورد آن می‌توانست مخاطبان زیادی را به تماشاخانه حافظ بکشاند.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار