به گزارش دفاع پرس از کرمان، شهدا نقش برجسته ای در پیروزی انقلاب داشتند، آنها بر سر میثاق جان استوار ماندند و در راه حفظ عزت و شرف خود، از هیچ تلاشی برای پیروزی انقلاب اسلامی، فرو گذار نکردند و عاقبت نیز در سال 57، با خون خود نهال تازه متولد شده انقلاب را آبیاری کردند.
ضمن گرامیداشت ایام الله دهه فجر، به مرور کوتاه زندگینامه شهیدان انقلاب اسلامی استان کرمان می پردازیم:
شهید حمید نامجو در سال 1339در روستای باغین از توابع کرمان دیده به جهان گشود. وی پس از اتمام دوران دبستان و راهنمایی به دانشسرای مقدماتی رفت و بعداز اتمام تحصیلات، در مهر ماه 1357به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در سه کنج ماهان به تدریس مشغول شد.
او مرتباً در تظاهرات و مجالس سخنرانی شرکت می کرد، نوارهای امام را گوش می داد و اعلامیه های آن رهبر فرزانه را می خواند و پیگیر فرمانهای ایشان بود.
دو رکعت نمازی که در زندان خواندم، خیلی برایم لذت بخش بود
بعد از واقعه به آتش کشیده شدن مسجد جامع کرمان، حمید به همراه چند معلم دیگر اعتصاب کرد و از ماهان به کرمان آمد.
هنگامی که قصد داشت به مسجد جامع وارد شود، عوامل ساواک از ورود او به مسجد ممانعت کرده و او را دستگیر نموده و به بازداشتگاه بردند. آخر شب او را آزاد کردند در حالیکه تمام بدنش زیر ضربات عوامل ژریم، سیاه و کبود شده بود.
او این زحمات و مشقات را برای خدا می دانست و می گفت: من دو رکعت نمازی که در زندان خواندم، خیلی برایم لذت بخش بود.
سرانجام در 24آذر 1357هنگامی که در مراسم راهپیمایی و بزرگداشت یاد شهید حسن توکلی در مسجد امام شرکت کرده بود، در اثر حمله ماموران رژیم پهلوی و اصابت گلوله مجروح و بعد از سه روز در بیمارستان راضیه فیروز کرمان به درجۀ رفیع شهادت نائل آمد.
شهیدحسن قدیری سال 1339در انار از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد.
شرح زندگی این شهید گرامی از زبان مادر بزرگوار شهید بر گرفته از کتاب (عروس قرآن با شهدا):
حسن از جوانان فعالی بود که هم خوب درس می خواند و از شاگردان ممتاز مدرسه بود و هم این که در کارهای کشاورزی همراه با پدر و در کارهای خانه همکاری خوبی داشت.
در کلاس دوازده مشغول به تحصیل بود، حرکت های انقلاب از گوشه و کنار مملکت و منطقه انار شروع شد و حسن هم همراه با جوانان دیگر در این حرکت ها مشغول فعالیت شد. در یکی از روزها که به رفسنجان می رفتند توسط پاسگاه ژاندارمری آن روز در احمدآباد دستگیر شدند، او را زندانی کردند و در مدت 24 ساعت بازداشت و شکنجه گردید.
آثار جراحت و شکنجه ها تا مدت ها بر روی پوست او مانده بود، در روز هشتم محرم آن سال قرار بود که مردم انقلابی منطقه انار به نوق بروند، حسن گفت من نیز همراه سایر مردم و جوانان خواهم رفت تا در این راهپیمایی شرکت کنم.
به او گفتم: ممکن است دوباره شما را دستگیر کنند و اذیت نمایند. گفت: اشکال ندارد، اگر شهید بشوم برای آیندگان و این بچه های شیرخوار خوب می شود. یک ساعت گذشت، عموی حسن آمد و گفت حسن را تیر زدند و بعدا گفت او به شهادت رسیده است.
خودم را به خیابان رساندم، دیدم سه نفر را شهید و عده ای را مجروح کرده اند. پدر شهید در آن روز برای آبیاری به صحرا رفته بود، زمانی که صدای تیراندازی را شنیده بود خودش را به انار رسانید و از جریان شهادت حسن آگاه شد.
شهدا را به رفسنجان بردند و روز بعد با جمعیت بسیار در انار تشییع شدند و در جوار مرقد مطهر امامزاده صالح انار به خوابی آرام و نشاطی ابدی و الهی قرار گرفتند.
ضمنا پدر بزرگوار شهید حسن قدیری، حاج جوادقدیری در دوران هشت سال دفاع مقدس در عملیات مهران به فرزند شهیدش پیوست و نام خود را در دفتر زیبای شهادت ثبت نمود.
شهید محمد حسین انصاری، سال 1340در خانواده ای مذهبی، پا به عرصه وجود نهاد. او از همان کودکی دارای اخلاق نیکو و پسندیده ای بود و تلاش می کرد همزمان با درس خواندن در کارها نیز به بزرگترها کمک کند.
در حال شعار دادن برعلیه شاه خائن مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید
دوستدار اهل بیت بود و از همان اوان نوجوانی روحیات مبارزه طلبی و ظلم ستیزی داشت. حین تحصیل نسبت به خط امام خمینی(ره) و مبارزات سیاسی ایشان آشنا گردید و شروع به مبارزه کرد.
وی سرانجام در 30تیر ماه 1357 هنگامی که در تظاهرات مردمی شهر رفسنجان شرکت کرده و در حال شعار دادن برعلیه شاه خائن بود، توسط عمال پهلوی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید.
شهید غلامرضا یزدان شناس
شهید غلامرضا یزدان شناس سال 1335در ماهان کرمان متولدشد. تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد و بعد از آن ترک تحصیل کرد و به شغل آزاد روی آورد.
اگر انقلاب نکنیم پس چه کسی این کار را انجام دهد
مدتی بعد درکارخانه سیمان مشغول به کار شد و با شروع انقلاب درتظاهرات و راهپیمائی ها شرکت می کردو درمقابل اعتراض خانواده اش می گفت: اگر انقلاب نکنیم پس چه کسی این کار را انجام دهد. شما هیچ ناراحت نباشید، خون من از خون دیگران رنگین تر نیست".
شهید مسعود ستوده نیا کرانی، سال 1324در شهرستان سیرجان به دنیا آمد. از کودکی با قرآن و مسجد و احکام دین آشنا شد. تحصیلات خود را تا ششم ابتدایی ادامه داد.
عشق و علاقه نسبت به مکتب ایمان و ایثار امام حسین (ع) در قلبش موج می زد
پدر مسعود روحانی بود و برای نشر اسلام و هدایت مردم تلاش می کرد و مکتب شهادت و معرفی آن هدف نهائی اش به شمار می رفت.
فرزند وی نیز در محیط مذهبی و تبلیغات اسلامی بزرگ شده بود، عشق و علاقه نسبت به مکتب ایمان و ایثار امام حسین (ع) در قلبش موج می زد. سرانجام در یوم ا... پانزده خرداد 42که اوج خونریزی رژیم سفاک پهلوی و مقدمه پیروزی حق بر باطل بود، بامشتهای گره کرده و با سینه استوار شربت شهادت نوشید و به دیدار معبود شتافت.