به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، در بحبوحه جنگ اول خلیج فارس (حمله آمریکا به عراق)، تعدادی از خلبانان عراقی ماموریت یافتند که با جنگندههای خود به سمت ایران فرار کنند.
در میان این هواپیماها، تعدادی از جنگندههای میراژ عراقی نیز وجود داشت که برای در امان ماندن از حمله آمریکاییها به ایران آمدند.
بعدها جمهوری اسلامی از عودت این هواپیماها به عراق خودداری کرد و کم کم توانست با تکیه بر توان متخصصان نهاجا، علیرغم همه مشکلات، میراژها را در ناوگان هوایی خود به کار بگیرد.
اما جنگنده میراژ (در زبان فرانسوی به معنای سراب) چیست؟ چه ویژگیهایی دارد و اکنون وضعیت این پرنده ها در ناوگان هوایی ارتش ایران به چه صورت است؟
طی سه گزارش مجزا به بررسی این سوالات پرداخته که بخش اول آن -حاوی معرفی جنگنده میراژ و سابقه آن در برخی کشورها- را در ادامه خواهید خواند.
بخش دوم این گزارشها به موضوع بکارگیری میراژ در ارتش بعثی و تقابل آن با جنگندههای ایرانی در جریان 8 سال دفاع مقدس پرداخته و نهایتا در بخش آخر، به بررسی نحوه ورود این پرندهها به ایران و روند بکارگیری آنها در ناوگان نیروی هوایی ارتش -علی رغم تمامی مشکلات اولیه- خواهیم پرداخت.
جنگنده داسو میراژ اف1 (به انگلیسی Dassault Mirage F1) ساخت شرکت هوانوردی داسو فرانسه (Dassault Aviation) یکی از محصولات شناخته شده در عرصه هوانوردی نظامی غرب است که طراحی آن، حاصل تفکراتی است که منجر به تغییرات اساسی در ساختار سنتی خانواده جنگندههای نیروی هوایی کشور فرانسه شد.
میراژ اف1 -که سابقه به کارگیری در نیروی هوایی 14 کشور را در کارنامه خود دارد- در واقع جهت فروش در بازارهای جهانی و با هدف تامین نیازهای مشتری به یک جنگنده چند منظوره با قیمت مناسب (با اولویت اروپا)، در کنار استفاده گسترده در نیروی هوایی کشور سازنده یعنی فرانسه ساخته شد اما نتوانست موفقیت بزرگی را در این زمینه -خصوصا در برابر رقیب اصلی خود یعنی هواپیمای جنرال داینامیکس اف –16 فایتینگ فالکن (Fighting Falcon General Dynamics F-16) ساخت ایالات متحده- کسب کند اما توانست در همان کشورهای به خدمت گیرنده، به موفقیتهایی دست یابد که نشان از طراحی ارزشمند این هواپیما در دهه 70 میلادی دارد.
جنگنده Mirage F1B نیروی هوایی فرانسه برای استفاده در ماموریتهای رزمی/ آموزشی
طراحی و ساختدر سالهای نخستین دهه 60 میلادی که محصول پرفروش شرکت داسو، یعنی میراژ 3 (Mirage III) در حال ارائه به نیروی هوایی کشورهای مختلف جهان بود و از سوی دیگر برخی از کشورها با استفاده از طرح های این جنگنده اقدام به ساخت نمونههای بومی برای خود کردند -از جمله جنگنده نشر (NESHER) و کفیر (Kfir) ساخت رژیم صهیونیستی)، شرکت داسو طراحی جنگنده ای جدید را با هدف جایگزینی میراژ 3 آغاز کرد که بعدها این طرح «میراژ اف 1» نامیده شد و از نمونه دیگری با نام میراژ اف 2 که به عنوان هواپیمای بمب افکن ضربتی مدنظر نیروی هوایی فرانسه قرار گرفت، کوچکتر بود (هرچند این بمب افکن هرگز به تولید نرسید).
این محصول بر خلاف نمونههای سابق ساخت این شرکت، از بال مثلثی بهره نمیبرد که علت آن، توجه اساسی به توان درگیری با اهداف زمینی بود چرا که یک هواپیمای بال مثلثی جهت پرواز با سرعت کم و در ارتفاع پایین با محدودیتهایی رو به رو میشود که این موضوع اساس ساخت یک جنگنده موفق چند منظوره را زیر سوال می برد (هرچند بعدها شرکت داسو با طراحی دوباره هواپیمای جدید خود یعنی میراژ 2000 به تکنولوژی بال مثلثی بازگشت اما اینبار با برخی بهینهسازیها توانست ضعفها را جبران کرده و مشکلات پرواز ارتفاع پایین را رفع کند).
پیش نمونه میراژ اف 1 در کنار جنگنده بال مثلثی Mirage III که به خوبی تفاوت نسل جدید هواپیمای ساخت شرکت داسو در آن مشخص است
اجرای این طرح، با ریسک بالایی همراه بود چرا که محصولات پیشین این مجموعه -اعم از میراژ 3 و میراژ 5- هردو با بال مثلثی ساخته شده بودند و اتفاقا در بازارهای جهانی نیز به خوبی در حال فروش بودند اما طراحان شرکت داسو با در نظر گرفتن تمام جوانب، جنگندهای را طراحی کردند که با ترکیب بال و دم افقی معمول، توانست موفقیتهای مناسبی را در فروش کسب کند.
این جنگنده با اعلام نیاز نیروی هوایی فرانسه جهت به خدمت گیری محصولی جدید وارد فاز دیگری از مراحل طراحی خود شد و در این بازه برخی طرح ها برای نیروی هوایی کشور مطبوع مدنظر قرار گرفت که باید در نمونه تولیدی لحاظ میشد.
نخستین بحث، توانایی اجرای رهگیری در دفاع هوایی و در ماموریت ثانویه، حمله دقیق به اهداف زمینی بود که اساس یک جنگنده چندمنظوره را تشکیل میدهد.
ضمن آنکه میراژ باید شعاع رزمی مناسبی را داشته و توانایی پرواز از باندهای نامناسب را در شرایط اضطراری داشته باشد.
از طرف دیگر، میراژ اف 1 باید در تمام شرایط آب و هوایی و شبانهروز توانایی فعالیت و پرواز را داشته و از این نظر نیز محدودیتی را نداشته باشد.
با توجه به ساخت محصولات بلوک شرق -که عمدتا مبتنی بر سرعت بالا بود-، میراژ جدید میبایست از سرعت پیمایشی مناسبی برخوردار بوده و در صورت درگیری هوایی، شتاب گرانش (g) بالایی را تحمل کند.
در بحث تسلیحاتی نیز علاوه بر نصب دو توپ هوایی ثابت 30 م.م DEFA 533، قابلیت حمل تسلیحات مختلف هوا به هوا، هوا به سطح و خصوصا تسلیحات هستهای را دارا باشد و نهایتا در بحث صادرات نیز با داشتن مجموعه مختلفی از امکانات قابل ارائه به مشتری، از قیمتی معقول و پایین برخوردار بوده و از تعداد نفرات زمینی نیز جهت راه اندازی آن کاسته شود.
Mirage F1C که با استتار منحصر به فرد جهت یادبود تاریخ نیروی هوایی فرانسه رنگ آمیزی شده است
با در نظر گرفتن این ویژگیها بود که طراحیها به سرانجام رسید و نخستین پیش نمونه این پرنده در 23 دسامبر 1966 پرواز خود را به خلبانی «رنه بیگند» انجام داد.
البته این هواپیما اندکی بعد به دلیل لرزشهای ناشی از پرواز دچار سانحه و کشته شدن خلبان خود شد اما 3 نمونه دیگر تولیدی توانست رضایت نیروی هوایی فرانسه را کسب کرده و خط تولید نیز با سفارشهای آن فعال شود.
البته معرفی هواپیما به بازارهای جهانی با تاخیر همراه بود و عملا در سال 1973 برای فروش و عرضه به صحنه تولیدات نظامی جهانی آمد.
نیروی هوایی فرانسه اولین مشتریمیراژ اف 1 در پروازهای آزمایشی خود توانست به سرعت 2.1 ماخ دست یابد که برای یک هواپیمای کوچک چند منظوره کافی به نظر میرسید و توانایی بالایی را در جهت درگیری هوایی به آن میداد، لذا نیروی هوایی فرانسه به عنوان نخستین مشتری تعداد 30 فروند را به شرکت داسو سفارش داد که در 15 فوریه 1973 نخستین فروند آن طی مراسمی تحویل شد و Mirage F1C نام گرفت.
نمایشگاه هوایی ایرتتو و Mirage F1B فرانسوی که مزین به پرچم این کشور است
مدتی بعد، شرکت سازنده دو گونه مختلف از میراژ را جهت فروش به کشورهای دیگر در نظر گرفت که میتوانست بازار مناسبی را کسب کند.
میراژها تکثیر میشودنمونه نخست، پرنده ساده شده با نام Mirage F1A بود که توانست موافقت کشور آفریقای جنوبی را جهت خرید کسب کند و نمونه دیگر Mirage F1E بود که بعدا خدمت در نیروی هوایی کشورهای مختلفی را تجربه کرد.
نمونه E از رادار سیرانو (Cyrano) بهره میبرد که به جنگنده توانایی دید به پایین را میداد تا بتواند برای شناسایی اهداف زمینی و وظیفه ثانویه بمب افکن، کارایی مناسب را داشته باشد. ضمن آنکه علاوه بر تجهیز به سامانه های ناوبری پیشرفته ساژم، طیف وسیعی از تسلیحات هوا به هوای حرارتی و راداری و همچنین خانواده ای از موشک های هوا به سطح ضد رادار، بمب های لیزری و اندکی بعد موشک ضد کشتی را نیز حمل میکرد. این هواپیما البته بعدها توانایی سوختگیری هوایی را نیز به دست آورد.
به ان نکته باید اشاره کرد که عمده جنگندههای میراژ اف 1 در تحویلهای پایانی به توانمندی سوختگیری هوایی مجهز شدند و این سامانه در جلوی کابین خلبان و کمی متمایل به چپ قرار می گرفت که اساسا مشکلی جهت نصب آن بر روی نمونه تحویلی قدیمی نیز وجود نداشت و تنها باید خطوط سوخت برای رساندن به مخازن طراحی میشد اما همانند تمامی محصولات فرانسوی - همانطور که تاکنون نیز به همان گونه است- لوله سوختگیری به صورت ثابت بوده و قابلیت جمع شوندگی را ندارد.
طراحی و تولید میراژ دوکابینهاندکی بعد از تولید نمونه تک سرنشین رزمی، نسخه دو سرنشینه آموزشی نیز با توانایی اجرای ماموریتهای رزمی و با نام Mirage F1B معرفی شد که البته با توجه به اضافه شدن یک کابین و افزایش 30 سانتیمتری طول هواپیما، پرنده قابلیت حمل مقدار کمتری از سوخت را داشت و به همین منظور اکثرا در همان ماموریت آموزشی مورد استفاده قرار گرفت.
نسخه آموزشی (دو کابین) میراژ در اختیار نیروی هوایی کویت
مشخصات فنیهواپیمای میراژ اف 1 با طول 15.30 متر، عرض بال 8.40 متر و ارتفاع 4.50 متر، از دستگاه پیشرانه توربوجت اسنکما Atar 9K-50 نیرو میگیرد که به آن قابلیت دستیبابی به سرعت 2.2 ماخ را در ارتفاع بالا میدهد و در ارتفاع پایین نیز با حمل تسلیحات گوناگون، توانایی دستیبابی به 1.2 ماخ را داراست.
این جنگنده که قابلیت حمل دو مخزن سوخت 1100 لیتری در زیر بالها و 2200 لیتری را در مقر زیر بدنه دارد، در نمونه تک سرنشین میتواند 4300 لیتر را در مخازن درونی خود حمل کرده و به برد انتقالی باورنکردنی (برد هواپیما یعنی خط مستقیم جهت انتقال بدون حمل سلاح) معادل 3300 کیلومتر و شعاع رزمی 425 کیلومتر بدون سوختگیری دست یابد.
موتور نصب شده بر روی این جنگنده نسبت به نمونههای پیشین ساخت شرکت داسو، از مصرف سوخت کمتری برخوردار بوده و در عوض آن با توانایی تولید نیروی رانش قویتر تا حداکثر 15800 پوند در حال پسسوز، جنگنده را در اجرای مانورهای سنگین بخوبی یاری میدهد که سقف پروازی را تا 65000 پا رسانده و سازه هواپیما نیز توانایی تحمل تا 10 جی را فراهم میسازد.
در نهایت میراژ اف 1 با مخازن سوخت رها شدنی و 2 تیر موشک هوا به هوا میتواند تا 2 ساعت و 15 دقیقه گشت هوایی (CAP) را انجام دهد.
در زمینه راداری نیز این هواپیما با مجهز بودن به رادار سیرانو 4 علاوه بر قابلیت درگیری با انواع اهداف پرنده و نگاه دید به پایین جهت مقابله با اهداف زمینی، توانایی مناسبی را در شرایط اختلال الکترونیکی به نمایش میگذارد.
همچنین در بخش داخلی کابین با بهرهگیری از یک نمایشگر سر بالا (HUD) اطلاعات مورد نیاز برای خلبان در معرض دید آن قرار داده میشد.
در بحث تسلیحاتی، میراژ اف 1 قابلیت حمل سلاح تا حداکثر 13000 پوند را دارد اما عملا این میزان با توجه به سوخت قابل حمل در مخازن درونی و بیشترین حجم تسلیحات در هنگام پرواز تا میزان 9000 پوند به صورت ایمن کاهش مییافت که باز هم رقم معقول و مناسبی بود.
مقابله با هدف در زمین، دریا و آسماناین تسلیحات در 7 مقر حمل سلاح یعنی دو عدد سر بالها، دو عدد زیر هربال (مجموعا 4 مقر) و یک مقر در بخش زیرین شکم جنگنده قابل نصب بود که طیف وسیعی از انواع بمبها و موشکها را شامل میشد.
موشکهای حرارتی این هواپیما که بر روی مقر سر بال نصب میشد، مهمترین سلاح کوتاه برد هوا به هوای ساخت فرانسه تا آن زمان با نام ماترا مجیک (R550 Matra Magic) بود که میتوانست با دریافت امواج فروسرخ حاصل از موتور هدف و قفل بر روی آن، تا فاصله 10 کیلومتری به عنوان برد نهایی آن را نابود سازد ضمن آنکه با سلاح غربی AIM-9 سایدوایندر نیز -بنا بر نیاز مشتری- قابل جایگزینی بود (که در نیروی هوایی یونان و اسپانیا این اقدام صورت پذیرفت).
در بحث موشکهای هدایت راداری نیز، نمونه ماترا سوپر 530 (Matra Super 530F) با سیستم هدایت راداری نیمه فعال، میتوانست اهداف را تا برد 37 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد.
میراژ F1E و مجموعهای از تسلیحات قابل حمل در نمایشگاه هوایی
همچنین در زمینه تسلیحات هوا به سطح، میراژ قابلیت حمل راکت لانچرهای شرکت ماترا، انواع بمبهای سقوط آزاد تا کلاس بمبهای اتمی سبک و بمبهای هدایت لیزری، موشک ضد رادار AS-37 آرامات، موشک هوا به سطح لیزری AS-30L به همراه غلاف لیزری ATLIS (اطلس) و نهایتا ضدکشتی AM.39 اگزوست را در مقرهای زیر بدنه و بال داشت.
این جنگنده با تجهیز به سامانههای RWR (شناسایی و تشخیص قفل هواپیماهای متخاصم)، اخلالگرهای ساخت شرکت تامسون به صورت نصب دائمی یا غلاف های قابل حمل ECM سایکامور و همچنین شراره/باریکه قابلیت دفاع از خود را داشت و در صورت نیاز به خروج اضطراری از صندلیهای پرتاب شونده صفر – صفر مارتین بیکر Mk.10 بهره میگیرد ضمن آنکه در ماموریتهای جاسوسی نیز میتواند پادهای (غلاف) شناسایی/عسکبرداری را حمل کند.
هرچند میراژ اف-1 که با هدف فروش در سطح گسترده جهانی طراحی و ساخته شده بود، نتوانست موفقیتهای لازمه را در برابر رقیب آمریکایی خود یعنی اف-16 فالکن کسب کند، اما با تولید نزدیک به 700 فروند و فروش به کشورهای سنتی خواهان تجهیزات فرانسوی در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین نشان داد که حرفهایی برای گفتن دارد.
هواپیمای F-16 نیروی هوایی ایالات متحده (جلو) و دو فروند Mirage F1 نیروی هوایی پادشاهی اردن
کشورهای گابن، لیبی، مراکش، آرژانتین، اکوادور، یونان، عراق، اردن، کویت، قطر، آفریقای جنوبی و اسپانیا خریداران این هواپیما بودند که برخی هنوز هم آن را به صورت فعال در ناوگان پروازی خود نگاه داشتهاند.
تصویری از میراژ اف1 نیروی هوایی گابن
پیشنهاد به ایراننکته جالب توجه آنجاست که -بنا بر برخی شنیدهها- گفته می شود پیش از انقلاب اسلامی، این هواپیما توسط شرکت داسو به کشورمان نیز پیشنهاد شد اما ایران ترجیح داد تا جنگنده آمریکایی اف 16 را سفارش داده و خریداری کند که بعدها این قرارداد نیز با وقوع انقلاب، توسط دولت موقت لغو شد.
در میادین نبردشاید یکی از مهمترین و قابل توجهترین بخش تاریخچه این هواپیما همان فعالیت در کشور سازنده یعنی فرانسه باشد.
نیروی هوایی این کشور که خود بزرگترین خریدار میراژ اف 1 بوده است خیلی زود آنها را در میادین نبرد به کار گرفت.
نخستین بهره برداری از این هواپیما در سال 1984 و طی عملیاتی موسوم به «مانتا» در آفریقای شمالی بود که طی آن، جنگندههای میراژ اف 1 فرانسوی وظیفه تامین دفاع هوایی از جگوارهای چاد را علیه نیروهای شورشی لیبی برعهده داشتند.
دو سال بعد نیز طی عملیاتی موسوم به «اپرویر»، باز هم میراژها وظیفه تامین دفاع هوایی برای جنگندههای کشور چاد را برعهده گرفتند که منجر به بمباران یکی از پایگاههای هوایی در دست شورشیان شد و میزان خسارت وارده نیز به وسیله میراژهای شناسایی مورد عکسبرداری و تحلیل قرار گرفت.
پس از این ماموریتها و با حمله عراق به کویت که منجر به ایجاد یک ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا جهت بازپسگیری این کشور از اشغال رژیم بعثی شد، فرانسه نخست با ارسال میراژهای اف 1 خود به قطر و سپس به عربستان نقش مهمی را در این زمینه ایفا کرد که شامل بیش از 100 سورتی پرواز رزمی اعم از بمباران و دفاع هوایی میشد ضمن آنکه پس از آن نیز با اسقرار در پایگاه هوایی اینجرلیک ترکیه در عملیات شناسایی مناطق شمالی عراق و فعالیت های نیروهای کرد نقش ویژه ای را ایفا کرد.
کمی بعد نیز میراژهای فرانسوی ماموریت دیگری را در آفریفا تجربه کردند و طی آن در درگیری با نیروی هوایی ساحل عاج، 2 فروند از جنگندههای Su-25 و بالگردهای آنها را ساقط کردند.
آخرین ماموریت این هواپیماها از مبدا پایگاه قندهار -طی جنگ با نیروهای طالبان در افغانستان- صورت گرفت و پس از آن نیز تنها ماموریتهای شناسایی بر فراز لیبی به میراژ اف 1 ها واگذار شد.
ذکر این نکته نیز لازم ایت که این جنگنده در نیروی هوایی این کشور به طور مداوم مورد بهینه سازی قرار میگرفت.
بازنشستگی در فرانسه
میراژهای اف 1 نهایتا در تاریخ 13 ژوئن 2014 رسما از نیروی هوایی فرانسه بازنشست شد و جای خود را به جنگنده جدید دیگری با نام «رافال» داد و آخرین نمایش آن نیز اندکی قبلتر در روز ملی فرانسه بود که طی آن، 11 فروند نمونه های شناسایی موسوم به Mirage F1CR به نمایش هوایی پرداختند.
موتور و موشک روسی روی جنگنده فرانسوی
دیگر کشور بهره گیرنده از این هواپیما، آفریقای جنوبی است که نخست نمونه ابتدایی و ارزان قیمت با نام Mirage F1A را از فرانسه خریداری کرد.
میراژ F1 نیروی هوایی آفریقای جنوبی
البته این کشور در ابتدا برنامه تولید داخلی هواپیما را تحت لیسانس بر عهده داشت اما نهایتا توانست پیش از برخی از مشکلات سیاسی و قطع روابط، تنها به تعداد مشخصی از هواپیماها دست یابد که در ماموریتهای مرزی به خوبی قابلیت خود را نشان داد.
کمی بعد این هواپیماها در درگیریهای آنگولا مورد استفاده قرار گرفتند و توانستند هواپیماهای میگ 21 این کشور را رهگیری و مورد هدف قرار دهند که در یک مورد، یک میراژ در درگیری هوایی با دو جنگنده MiG-21 آنگولایی توانست هردو را ساقط کند.
البته اندکی بعد و در ماموریتی شناسایی، 2 فروند از میراژهای آفریقای جنوبی مورد اصابت قرار گرفته و ساقط شدند اما در مجموع نیروی هوایی این کشور توانست در درگیریهای هوایی خود با آنگولا انواع هواپیماها و بالگردهای نیروی هوایی دشمن را رهگیری کرده و مورد اصابت قرار دهد.
میراژ اف1 در درگیریهای آفریقای جنوبی با نامیبیا و موزامبیک هم نقش ویژه ای بر عهده داشت و در آخرین درگیری این کشور با زیمباوه نیز یک فروند از هواپیماهای ترابری این کشور را رهگیری کرده و در خاک خود فرود آورد اما شاید جالبترین نکته جنگندههای میراژ اف 1 آفریقای جنوبی، تجهیز به موتورهای RD-33 روسی بود که بر روی جنگنده رهگیر MiG-29 در شوروی سابق مورد بهره برداری قرار میگرفت.
این ارتقا با نصب موشکهای هدایت حرارتی R-73 روسی تکمیل شد و به نوعی از میراژها یک شمای جدیدی را ساخت.
جنگنده میراژ اف1 آفریقای جنوبی که مجهز به موتور روسی RD-33 و موشک حرارتی R-73 آرچر است
بازی دو سر سوددیگر خریدار این جنگنده کشور اسپانیا بود که در حاشیه دریای مدیترانه و در منطقه پرتنش جنوب غرب اروپا قرار دارد.
این کشور با افزایش درگیریهای مرزی با همسایه جنوبی خود در شمال آفریقا یعنی مراکش، اقدام به سفارش جنگنده جدید فرانسوی میراژ اف 1 کرد.
نکته جالب توجه آن است که فرانسه همین هواپیما را به مراکش نیز فروخت و از دو سوی درگیری سود لازم را برد.
پس از تحویل این هواپیماها، درگیریهای بسیاری بین نیروی هوایی اسپانیا با مراکش و همچنین الجزایر بر فراز آبهای دریای مدیترانه به وقوع پیوست که عمدتا بدون اتفاق خاصی به پایان میرسید.
میراژ اف 1 نیروی هوایی اسپانیا حین تمرینات هوایی ناتو
اسپانیا بعدها میراژهای خود را به کمک صنایع داخلی خود و کشور فرانسه ارتقا داد و عمدتا در مناطق خاصی از این کشور خصوصا جزایر توریستی قناری در اقیانوس اطلس، جهت دفاع هوایی و تامین امنیت یا بهره گیری در کشورهای عضو ناتو که دارای جنگنده برای عملیات رهگیری نبودند، مورد بهره برداری قرار داد تا آنکه با تولید هواپیمای «یوروفایتر تایفون» خدمت این هواپیما به پایان رسید.
عملیات در لیبیاز دیگر عملیاتهای میراژ اف 1 میتوان به درگیریهای مرزی بین مراکش و صحرای غربی اشاره کرد ضمن آنکه بعدها میراژهای اف 1 مراکشی به نحو مطلوبی ارتقا یافته و توانایی مشابه جنگندههای نسل جدیدتر Mirage 2000 را پیدا کردند.
پروازی سه فروندی میراژ اف 1 نیروی هوایی پادشاهی مراکش در رژه هوایی
دسته پروازی F-5F Tiger II و Mirage F1 نیروی هوایی پادشاهی مراکش در موقعیت سوخت گیری هوایی از یک فروند هواپیمای تانکر سوخت رسان KC-130
این هواپیما در خدمت نیروی هوایی لیبی نیز عملیات های مختلفی را به انجام رساند که درگیری با کشور چاد از جمله آنها بود که به بمباران مناطق مرزی در جنوب این کشور محدود میشد. هرچند با حضور ایالات متحده، این عملیاتها به میزان محسوسی کاهش پیدا کرد.
تصویر بالا: میراژ اف 1 نیروی هوایی لیبی که به پرچم این کشور در دوران قذافی منقش بوده و به جزیره مالت پناهده شده است
تصویر پایین: یکی از میراژ های لیبیایی که پرچم جدید پس از سقوط قذافی روی آن نقش بسته
ضمن آنکه در درگیریهای داخلی در سال 2012 در کشور لیبی، 2 فروند از هواپیماهای این کشور که به قصد بمباران شهر بنغازی به پرواز در آمده بودند، پس از رهاسازی بمبهای خود در دریای مدیترانه، به جزیره مالت پناهنده شده و بعدها طی قراردادی بین فرانسه و لیبی، بنا شد تا این هواپیماها به همراه ناوگان این کشور باقی مانده، ارتقا یافته و تحت فرمان نیروی هوایی لیبی پس از قذافی به فعالیت مشغول شوند هرچند در این میان، حداقل 2 فروند از جنگندههای میراژ در پایگاههای هوایی این کشور به دست شورشیان و تروریستها افتاده که سرنوشت آنان نامعلوم است.
میراژ اف 1 در خدمت یونان و اکوادور نیز فعالیت های مختلفی را صورت داده است.
میراژ اف 1 نیروی هوایی یونان
این هواپیما در نیروی هوایی یونان و در درگیریهای متعدد مرزی با نیروی هوایی ترکیه و بر فراز دریای سیاه نقش پررنگی را ایفا کرده است و دیگری در منطقه آمریکای لاتین و بین دو کشور اکوادور (که او نیز میراژ اف 1 را در ناوگان خود دارد) و پرو که مجهز به هواپیماهای شرقی و ساخت شوروی است به شدت فعال بود. خصوصا آنکه اکوادور با کمک رژیم صهیونیستی هواپیماهای خود را به نحو مطلوبی ارتقا داد که نتیجه آن هدف قرار دادن Su-22 های پرو شد.
دسته 3 فروندی از هواپیماهای جنگنده بمب افکن اکوادور: در جلو یک فروند جگوار، در بال چپ هواپیمای کفیر (Kfir) ساخت صنایع هوایی اسرائیل و در بال راست نیز Mirage F1 این کشور قرار دارد
نبرد در جنگ اول خلیج فارسعلاوه بر اینها، میراژ اف 1 در خدمت دو کشور عربی کویت و قطر نیز نقش خاصی را ایفا کرد و این کشورها از این هواپیما طی جنگ اول خلیج فارس تحت ائتلاف بین المللی ضد عراق استفاده کردند.
در این نبردها، میراژ های کویتی با فرار به عربستان و از مقصد پایگاه های هوایی این کشور، تحت عنوان «نیروی هوایی آزاد کویت» فعالیت داشته و خلبانان این کشور نیز با انگیزه بالا سعی داشتند تا نقشی را در آزادسازی کشورشان ایفا کنند که از جمله آن می توان به عملیات های ضد نیروهای زمینی رژیم بعثی عراق اشاره کرد که پس از آزادسازی این کشور به پایگاه های خود باز گشتند.
تصویری تاریخی از میراژ اف 1 های کویتی در پایگاه هوایی ظهران عربستان که منقش به نام «کویت آزاد» هستند
در پایان بخش اول باید به این نکته نیز اشاره کرد که جنگنده فرانسوی Mirage F1 بیش از 10 نسخه متفاوت از خود را با وظایف دفاع هوایی، آموزشی، شناسایی و چند منظوره به خود دیده است که نشان داد اگرچه نسبت به رقیب آمریکایی خود عقبتر است ولی در اجرای ماموریتهای محول شده میتواند دست بالا را داشته باشد.
برای ما ایرانیها ولی نام میراژ با سالهای نبرد با رژیم بعث عراق گره خوردهاست؛ وقتی که رژیم بعث برای مقابله با عقابان آسمان ایران -علی رغم در اختیار داشتن طیف وسیعی از انواع جنگندهها- سفارش خرید و تولید این هواپیما را به فرانسه داد که در بخش دوم این گزارش بیشتر به آن خواهیم پرداخت.