به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، حمید بهمنی متولد 1339 در شیراز است. وی فارغالتحصیل رشته کارگردانی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر بوده و فعالیت سینمایی خود را با کارگردانی فیلمهای کوتاه آغاز کرد. «آخرین نبرد»، «آن مرد آمد»، «گلوگاه شیطان» و «گامهای شیدایی» از آثار این فیلمساز انقلابی است.
به مناسبت هفته «هنر انقلاب» گفتوگویی با وی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: آیا با دستهبندی هنر به انقلابی بودن آن و مواردی مثل این موافق هستید؟
به نظر من «هنر انقلاب» از معدود اسمهایی بود که جای آن در ادبیات فرهنگی ما خالی بود. این اسم نزدیکترین و پر معناترین نامی بود که در مورد انقلاب به کار گرفته شد. با توجه به موقعیت استراتژیکی که ما داریم و همچنین مفهموم انقلاب، باید زودتر این اقدام میشد. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی زیر بنایی بود.
ما بدون خونریزی و جنگطلبی و بدون آنکه رهبر ما دست به کودتا بزند، توانست انقلاب را به پیروزی برساند. چرا که انقلاب ما انقلاب عقیدتی بود. ما توانستیم با روشهای فرهنگی رژیم پهلوی را منهدم کنیم. جای خالی چنین مفهومی با این رویکرد در مناسبات فرهنگی ما خالی بود. اما فقط به نامگذاری نباید اکتفا کنیم.
باید اندیشههای «سید مرتضی آوینی» را به عنوان یکی از مهمترین هنرمندان انقلاب اسلامی را در عمل ببینیم. این اندیشهها که البته طراح اصلی آن امام خمینی (ره) بود در سینمای ما دیده نمیشود یا اگر هست فراوانی ندارد. مثلا مشابه فیلم ارزشمند «ماجرای نمیروز» را در سینما نمیبینیم. همینطور فیلم «سیانور» که راجع به انقلاب است را ندیدهایم.
دفاع پرس: اشکال این کم کاری را در چه میبینید چرا هنرمندان ارزشی و انقلابی حضور فعال در سینما ندارند؟
به دلیل ساختارهای فرهنگی و نرمافزارهای مدیریتی فرهنگی که در کشور وجود دارد با این مشکل مواجه هستیم. اگر یک مدیر اندیشه انقلابی نداشته باشد و با آرای امام خمینی (ره)، شهدا و بزرگانی مثل شهید مطهری بیگانه باشد چه سودی به حال هنر انقلاب خواهد داشت. هر چقدر هم که بگوییم بیفایده است چون فلان مدیر فرهنگی حرف شما را درک نمیکند. اگر هم کاری صورت میگیرد صرف ارائه گزارش مدیر فرهنگی به مسئولان بالاتر است که نتایج مثبتی نخواهد شد.
اغلب با ملاحظهکاری و عافیتطلبی پیش رفتهاند. اگر نگاهی به فیلمهای جشنواره فجر بیاندازید خواهد دید اکثر این فیلمهایی که در این جشنواره اکران شدهاند در شأن انقلاب اسلامی نیست. درست است که معضلات اجتماعی را نشان میدهد؛ اما نوع نمایش قرابتی با انقلاب ما ندارد.
به بهانه حقیقتنگاری مواردی را در جامعه بازتاب میدهند که به صلاح جامعه نیست. همین فیلمها که خانواده ایرانی را با این شکل تصویر میکنند در جشنوارههای خارجی به نمایش درمیآیند و جوایز متعددی هم کسب میکنند. دوستانی که اسکار میگیرند فراموش کردهاند با حمایت مردم و نهادهای انقلابی بالا رفتهاند که این مسئله را فراموش کردهاند که از کجا شروع کردهاند.
دفاع پرس: شما هنر انقلاب را بیشتر یک مفهوم میبینید یا سبکی تعریف میکنید که در فرم قابل شناسایی هستند؟ یعنی ما میتوانیم با اشاره به شکل تصویربرداری، نور پردازی، بازیگری و مواردی مثل این هنر انقلاب را از غیر آن جدا کنیم؟
ما اگر بخواهیم از دید تکنیکی به هنر انقلاب نگاه کنیم به جایی نمیرسیم. انقلاب اسلامی را باید بر اساس مفاهیمی که در بیانات و کلام امام خمینی (ره) وجود دارد بازتعریف کنیم و مدام مورد مطالعه قرار دهیم. همچنین در روزگار ما باید نگاه به منویات مقام معظم رهبری باشد تا بدانیم چه باید بکنیم. جدای از این وصایای شهدا و نظرات صاحبنظرانی مثل شهید مطهری راه را برای ما روشن میکند. ما باید جامعه خود را بر اساس این موارد نقد کنیم.
امکان ندارد فیلمساز درد را بگوید؛ اما درمانی ارائه ندهد چنین چیزی اصلا نمیتواند وجود داشته باشد. انقلاب ما پشتوانه قوی و محکمی داشته و برای مشکلات جامعه راه حل دارد. فیلمساز برای آنکه بتواند راه حل پشنهاد بدهد باید مواضع انقلاب را بشناسد. ویژگی خوب انقلاب ما این بود که با آمدنش همه چیز را نابود نکرد فقط قصدش نابود کردن ریشههای طاغوت بود. کارگردان انقلابی هم باید چنین نگرشی داشته باشد.
شهید آوینی بارها تاکید داشت که هنر ما باید متعالی باشد. یعنی هنر باید در جهت دین حرکت کند. متاسفانه ما نتوانستیم رفتار و اندیشه انقلابی را در خود نهادینه کنیم. برای همین هر کس سینما را به سمت اندیشههای خود میبرد. این باعث گسست بین انقلاب و هنرمند شده که هر سال این فاصله بیشتر میشود. همه آثار تولید شده در هالیوود در جهت اندیشه سیاست استکباری آمریکا ساخته و عرضه میشود.
همه نهادهای آمریکا مثل پنتاگون و ... بر تولید فیلم نظارت دارند تا مفهوم سلطه و شکست ناپذیری خود را بر باور مردم جهان تحمیل کند. برای همین است که دستگاه فرهنگی و سیاسی آمریکا منسجم عمل میکنند. فیلمسازان آمریکا هم در مقابل اعمال سیاستها نه قیام میکنند نه بیانیه صادر میکنند و نه اعتراض میکنند؛ در حالی که سینمای ما در جهت سیاستهای استقلال طلبی ما نیست. حتی با فیلمهای متشرعی که ساخته میشود برخورد خوبی نمیبینیم.
دفاع پرس: شاید دلیل این که سینمای ما صاحب آثار ارزشی متعدد نیست به خاطر کم کاری هنرمندان ارزشی است که وارد میدان نمیشوند.
موافق نیستم شما اگر با جمال شورجه و شهریار بحرانی تماس بگیرید خواهد دید انبوهی از طراحهایی در دست این عزیزان است که هنوز نتوانستهاند کار کنند. وضعیت همه کارگردانان انقلابی همین است، مدیریت کلان فرهنگی فرصت حضور آنها را ایجاد نمیکند. هنرمند انقلابی باید متشرع باشد چگونه یک فیلمساز فیلم دینی میسازد؛ اما نماز نمیخواند برای همین است که مخاطب هم با آن ارتباط برقرار نمیکند.
این جمله آوینی است که هنرمند باید به چیزی که میگوید اعتقاد داشته باشد. نکتهای که در آثار ابراهیم حاتمیکیا میبینیم همین است چون حاتمیکیا دردمند است و به چیزی که میگوید معتقد است مخاطب هم با آن ارتباط برقرار میکند، که نمونه آن را در «بادیگارد» تجربه کردیم.
اگر بخواهیم انقلابی بودن را از منظر آوینی مد نظر قرار دهیم متوجه میشویم که با کمتر از 10درصد هنرمند انقلابی مواجه خواهیم بود. مدیران فرهنگی نگاهی انقلابی ندارند و از هر کس که تبدیل به برند شده باشد حمایت میکنند.
اگر یک فیلمساز انقلابی و «اصغر فرهادی» با هم برای ساخت یک فیلم به یکی از مدیران فرهنگی مراجعه کند، مسلما آقای فرهادی را در اولویت قرار میدهند. قصد ندارم آقای فرهادی را نقد کنم؛ اما مدیر فرهنگی این دید باز را ندارد که اگر از کارگردانی مثل فرهادی حمایت میکند باید از کارگردانهای انقلابی هم حمایت کند. برای همین اغلب فیلمسازان انقلابی به حاشیه رانده میشوند.
دفاع پرس: آیا این مشکل متوجه فیلمسازان انقلابی نیست که علیرغم مفاهیم عمیق فیلمشان چندان به ساختار توجهی نمیکنند؟
ابدا چنین نیست. شما اگر به اولین فیلم و آخرین فیلم حاتمیکیا نگاه کنید متوجه پیشرفت چشمگیر ایشان میشوید. این دو فیلم به لحظ ساختاری قابل مقایسه نیست. چگونه از هنرمند انقلابی انتظار پیشرفت داریم درحالی که به او اجازه کار نمیدهند. من خودم را مثال نمیزنم اما چرا از شهریار بحرانی که آثار قابل دفاعی ساخته اجازه کار نمیدهند.
فیلمهای مورد حمایتی مثل «فروشنده» به لحاظ فرم چندان پیچیده و خاص نیست. این فیلم فقط موضوع مخاطره آمیزی دارد. بنده پنج سال است که برای ساخت فیلم تلاش میکنم و هر اقدامی که کردهام با در بسته مواجه شدهام. همه فیلسمازانی ارزشی هم همین مشکل را دارند. این درحالی است که کارهای نکرده بسیاری درباره انقلاب روی زمین مانده که باید کار شود.
دفاع پرس: این اشکال به نظر میرسد ریشه در آموزش داشته باشد یعنی در دانشکدهها و آموزشگاهها فقط تکنیک آموزش داده میشود و اندیشه مغفول مانده است. نظر شما در این باره چیست؟
موافقم. اما باز به خود فرد برمیگردد هنرمندان انقلابی زیادی وارد دانشکده میشدند که خود را حفظ کردند و برخی هم فریب ظواهر سینما را خوردند و راهشان را جدا کردند. این گروه به دام تفکرات شبه روشنفکری افتادند و نتیجه آن همین آثاری است که میبینیم. بسیاری از این گروه که با انقلاب میانهای ندارند بعد از تحصیل از سوی برخی به لحاظ مالی پشتیبانی میشوند. البته همه اینها هم ماندگار نیستند و پرونده کاریشان با همان یک فیلم بسته میشود.
انتهای پیام/ 161