نیروی هوایی ارتش به عنوان متولی تأمین امنیت آسمان ایران در سالهای جنگ تحمیلی از تمام توان خود در بخشهای آفند هوایی و پدافند هوایی بهره گرفت تا مأموریت و وظایف خود را در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به خوبی انجام دهد.
برای برنامهریزیهای مربوط به دفاع از خارک، ستادی تشکیل شده بود که در آن ستاد، نماینده نیروی هوایی ارتش و وزارت نفت نیز حضور داشت. در آن زمان نماینده تامالاختیار نیروی هوایی شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی و نماینده وزارت نفت و در واقع نماینده تام الاختیار کل منطقه خلیج فارس برای جابه جایی کاروان کشتیها مهندس علیرضا ضیغمی بود. مهندس علیرضا ضیغمی در مورد این ستاد و فعالیتهای آن گفته است: «این ستاد هفتهای 2 بار در تهران تشکیل جلسه میداد که وزیر نفت نیز در جلسات آن حضور داشت؛ برای حفاظت و جابهجایی کشتیها، نیروی هوایی و وزارت نفت همکاری تنگاتنگی داشتند، به این نحو که زمانی که ما کشتیها را پُر و آماده حرکت میکردیم، با نیروی هوایی برای حفاظت از آنها هماهنگی میکردیم و آنها برنامه پرواز اسکورت را طراحی میکردند.
آن زمان پایگاه ششم هوایی در بوشهر مختص هواپیماهای اف 4 بود، برای دفاع هوایی و رهگیری هواپیماهای مهاجم نیروی هوایی تعدادی اف-14 از پایگاه هوایی اصفهان به منطقه منتقل کرده بود که به محض ورود هواپیماهای دشمن به منطقه کشتیها، آنها را با هواپیمای اف-14 شکار میکرد. در این عملیات حفاظت از کشتیهای نیروی دریایی ارتش و سپاه نیز به یاری نیروی هوایی و وزارت نفت می آمدند.
یک نقطه برتری خارک مجهز بودن آن به سیستم پدافندهوایی هاوک بود که بسیار دقیق و قوی عمل میکرد و به لطف خدا عراقیها موفق نشدند با موشک خارک را بمباران کنند؛ با وجود همه این شرایط دشمن عقب نشینی نمیکرد و با راهاندازی اسکادرانهای خود و آوردن تعداد زیادی هواپیما اقدام به بمباران منطقه کرده و حتی با هلیکوپتر موشکهای اگزوسه را به سمت اسکله خارک شلیک میکرد.
در چنین شرایطی بود که در ستاد دفاع خارک تشکیل جلسه دادیم تا راه حل دیگری بیابیم، آن زمان شهید بابایی به تازگی معاون عملیات نیروی هوایی شده بود. ایشان نظرش این بود که با اف 14 به راحتی می توانیم هلی کوپترهای دشمن را بزنیم. با هماهنگی آقای آقازاده وزیر وقت نفت، فرمانده وقت نیروی هوایی (سرتیپ صدیق) اجازه داد اف-14ها به پایگاه هوایی بوشهر منتقل شوند و بعد از آن بود که خود شهید بابایی با دیدن اولین هلیکوپتر دشمن، با اف-14 آن را زد و صدای تکبیرش را همه از رادار[پدافند هوایی] بوشهر شنیدند و به این ترتیب بمباران تأسیسات با هلیکوپترهای دشمن منتفی شد... تجهیزاتی که آن زمان عراقیها به یمن کمکهای آمریکا و انگلیس و فرانسه استفاده میکردند که هنوز هم پیشرفته محسوب میشود، هواپیماهای سوپراتانداردها از جمله آن بود که علاوه بر بمبارانهای روزانه با هواپیماهای معمولی، این هواپیماها را هم برای بمباران اسکله و کشتیها آوردند که تنها موفق شدند اسکله را بمباران کنند و کشتیهای ما محفوظ ماندند. موشک کرم ابریشم هم یکی دیگر از تجهیزاتی بود که بعد از هواپیماهای سوپراتانداردها آوردند و ما هر روز با تجهیزات تازهای روبهرو میشدیم که با مشورت با نیروی هوایی نسبت به چیدمان نیروهای خود و مدیریت بحران اقدام میکردیم.
موشکهای کرم ابریشم با بمب افکن توپولوف-22 حمل میشد که به دلیل سرعت کم این هواپیما، چند هواپیمای جنگنده دشمن باید آن را اسکورت میکردند که به لطف خداوند نیروی هوایی موفق به هدف گرفتن آنها شد. بمبهای تأخیری هم یکی دیگر از تجهیزاتی بود که آنان [عراقیها] به کار گرفتند و از آنها در مسیر خط لوله گناوه استفاده کردند. این بمبها از یک ساعت تا بیست و چهار ساعت زمان انفجار داشت که یکی از بمبها زیر خط لوله 52 اینچ نفت خام قرار گرفت و منفجر شد که بر اثر آن حجم زیادی از نفت خام در ساحل گناوه منتشر شد و عملیات مهار آن سه ماه طول کشید. این حرکت دشمن جدا از نظر اقتصادی منجر به آلودگی وسیع محیط منطقه شد به طوری که بسیاری از اهالی بومی آنجا به بیمارهای گوارشی مبتلا شدند. بازسازی این خط لوله نیز کار بسیار مشکلی بود چراکه باید با توجه به زمان جزر و مد دریا انجام میشد. بالاخره با برنامهریزی که انجام شد، تمام نفتهای روی آب تمیز شده و لوله جوشکاری و دوباره در سرویس قرار گرفت.
در چنین شرایطی کاروان هایی با حدود 20 کشتی شامل کشتیهای نفت خام، واردات فرآورده و مواد غذایی که لابه لای کشتیهای نفتی حرکت میکردند را روانه میکردیم و همه اینها باید تحت پوشش هواپیماهای اف-14 نیروی هوایی ارتش صورت میگرفت. در شبهایی که کاروان کشتیها در حال حرکت بود، تمام شب را در اتاق عملیات نیروی هوایی بوشهر سر میکردیم و آنها را نقطه به نقطه با سکوت رادیویی محض عبور میدادیم. در این شرایط کشورهای استکباری به یاری عراق آمده بودند و آنها هم کشتیهای نفتی عراق را اسکورت و با هواپیماهای آواکس آنها را هدایت میکردند. بنابراین خلیج فارس برای همه کشورها نا امن شده بود و همه در معرض تهدید قرار داشتند؛ البته با وجود اینکه امکانات ما در مقایسه با آنها کمتر بود، اما در مقایسه با آنها تلفات بسیار کم در حد دو و سه درصد بود و این تنها با لطف خداوند محقق شد.» (ضیغمی،1391، شانا)
خلبانان نیروی هوایی ارتش با هدایت افسران کنترل شکاری پدافند هوایی نقش مهمی در دفاع از خارک ایفا کردند. یکی از این خلبانان شهید سرلشکر خلبان حسین خلعتبری بود.
سرلشکر خلبان شهید حسین خلعتبری در طول مأموریتش در بوشهر و در مأموریتهای مختلف به ویژه در هفتم آذرماه 1359 به همراه شهید سرلشکر خلبان عباس دوران در از بین بردن نیروی دریایی عراق، نقش مهمی را ایفا کرد تا آنجا که پس از این مأموریتها به شکارچی اوزا معروف شد. اوزا ناوچههای موشکانداز عراقی بود که به علت برد بلند و قابلیت مانورش به راحتی ناوهای ما را در خلیج فارس مورد هدف قرار میداد و مزاحمتهای زیادی به ویژه در خارک به وجود میآوردند و مانع صدور نفت ما میشدند. این ناوچهها شبها از دهانه فاو خارج میشدند و جزیره خارک را موشکباران میکردند. از آنجایی که ایشان مهارت خاصی در اصابت قراردادن این ناوچهها با موشک ماوریک داشت و این کار از عهده هر کسی بر نمیآمد به دلیل رشادتهایش به او لقب شکارچی اوزا داده بودند.