به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، همآوایی و سینهزنی غواصان در شب حمله نیروهای ایرانی به اسکله راداری الامیه عراق، تاب خوردن پلاک یوسف زیر آینه تاکسی یونس، فریادهای از سر استیصال سعید در ساحل راین، خندههای هیستریک صادق مشکینی در اوج هراس از مواجهه با دشمن در خط مقدم، ضرب برخورد پوکه خالی رها شده از اسلحه حاجکاظم، چهره در هم و آشفته زینال در مرور خاطره مربوط به بازپسگیری گاوصندوق خالی در میدان جنگ و خیلی نماهای دیگر از این دست را در ذهن خود مرور کنید.
روی هرکدام از اینها اگر لحظهای مکث کنید و پلک بر هم بگذارید قطعا در کنار جان گرفتن جزییات بصری بیشتر، زیرصدایی گوشنواز فضای ذهنتان را اشغال خواهد کرد. نواهایی که آنقدر با ماهیت و محتوای سکانسهای ماندگار سینمای دفاع مقدس عجین شدهاند که بهسختی میتوان قلم فراموشی بر آنها کشید. این معجزه هنر هفتم است که مسیر را برای همافزایی و تاثیرگذاری بیشتر و پررنگتر هنرهای دیگر هموار میکند و چه جای تردید اگر بگوییم بیشترین این همافزایی در تاریخ سینما به واسطه همراهی موسیقی و تصویر رقم خورده است.
موسیقی، بهخصوص در زیرژانرهای کلیدی سینما همواره سهم و نقشی تعیینکننده داشتهاند و به همین دلیل است که منتقدان و صاحبنظران در بررسی ویژگیهای هر یک از ژانرهای سینمایی، بخشی را به ویژگیها و مختصات موسیقایی این آثار اختصاص میدهند.
سینمای دفاع مقدس به عنوان مهمترین و به تعبیری حتی تنها ژانر بومی سینمای ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و موسیقی، سهمی قابل توجه در ترسیم قابهای ماندگار آن داشته است.
تولد در متن حماسه
سینمای دفاع مقدس را از آنجا میتوان تنها ژانر بومی سینمای ایران قلمداد کرد که بهواقع، تابلوی تمامنمای واکنش فیلمساز ایرانی به یک رویداد ملی بود. به تعبیری، این گونۀ سینمایی درست در سالهایی متولد شد که کشور ایران با هجمهای فراگیر از سوی دشمنان به خاک خود مواجه بود و تمام اجزا و ارکان کشور تحتتاثیر یک «تحمیل» ناگزیر از رویارویی با «جنگ» بود.
در چنین شرایطی سینماگران هم دریافت و برداشت خود از «دفاع» را از طریق ابزاری که بر آن تسلط داشتند به تصویر درآوردند. اینگونه، سینمای دفاع مقدس خیلی زود دوران خردسالی و نوپایی را پشت سر گذاشت و در همان مدت کوتاه به بلوغ رسید.
ثبت فیلمهای ماندگاری همچون «نینوا، بلمی به سوی ساحل، باشو غریبهای کوچک، پرواز در شب، گذرگاه، کانیمانگا» و... در کارنامه سینمای ایران تا پیش از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله، بهترین گواه برای تایید این بلوغ زودهنگام است. در همین دوران جمعی از موفقترین چهرههای موسیقی فیلم بهخصوص در ژانر دفاع مقدس به سینمای ایران معرفی شدند. مجید انتظامی، کامبیز روانبخش و محمدرضا علیقلی را میتوان از سرآمدان این گروه دانست.
فارغ از کارنامه تکستارهها و چهرههای ماندگار آهنگسازی سینمای دفاع مقدس، مروری کوتاه بر میراث شنیداری، این واقعیت را نشان میدهد که کارکرد اصلی موسیقی فیلم در آن سالها بیش از هر چیز برانگیزانندگی و انتقال روحیه حماسی به مخاطبان سینمای ایران بوده است.
کارکردی که در آثاری همچون «پرواز در شب و افق» هر دو به کارگردانی زندهیاد رسول ملاقلیپور و با آهنگسازی محمدرضا علیقلی، با همنوایی مداحی و سبک آوایی متناسب با آیین سینهزنی به اوج خود رسید و اساسا موسیقی فیلم را به مرحله غایی تاثیرگذاری بر احساسات حماسی مخاطبان رساند.
صدا، ملودی، اکشن
سینمای ایران هر اندازه از فضای پرالتهاب سالهای جنگ تحمیلی فاصله گرفت، آرامآرام زاویه نگاه حماسی خود را رنگ و لعابی رواییتر بخشید. اینگونه بود که سینمای جنگ توانست هویت روایتگرانه خود را در سالهای پس از جنگ هم استمرار دهد. حالا دیگر فیلمسازان دفاع مقدس باید سراغ سبکی از فیلمسازی میرفتند که در عین حماسهآفرینی و غرورآفرینی، بیش از پیش واجد ارزشهای سینمایی و داستانگویی باشد.
اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 اوج شکلگیری این رویکرد بود. در راستای احصای همین استانداردها، موسیقی هم کارکردی حرفهایتر در خلق تولیدات دفاع مقدس پیدا کرد. امری که تا پیش از این صرفا جنبه تهییجی و حماسی داشت، حالا باید طبق استانداردهای سینمایی همپای شخصیتپردازیها و خلق موقعیتهای داستانی توسط فیلمساز پیش میرفت.
در همین بازه زمانی آثار ماندگار بسیار زیادی به پوشه یادگارهای شنیداری سینمای دفاع مقدس افزوده شد. پرچمدار اصلی این میدان مجید انتظامی بود که با خلق موسیقیهای تاثیرگذار برای فیلمهای شاخص کارنامه ابراهیم حاتمیکیا در میانه دهه 70 اهمیت موسیقی در خلق لحظههای ناب در سینمای دفاع مقدس را چندین برابر نمایان کرد.
وجه مشترکی که آثار سینمایی دفاع مقدس از نظر موسیقایی تا قبل از این داشتند، تاکید بر ضرباهنگ سینمای اکشن بود. در سالهای پایانی جنگ تحمیلی و حتی تا سالها بعد وجه غالب در تولیدات سینمای دفاع مقدس تمرکز بر داستانهای پر زدو خورد و ریشه گرفته از بطن رویارویی جنگی بود. این ویژگی موسیقی، آثار سینمایی را به سمت و سوی مشخصی هدایت کرده بود. فیلمهای شاخصی چون «کانیمانگا» و یا در سالهای بعدتر «حمله به اچ3» بهترین نمونه برای این جنس کارکرد موسیقی در روایت فیلم محسوب میشوند.
آرامش در میان جامعه
فاصله گرفتن از سالهای دفاع مقدس و ورود کشور به دوران تثبیت و به تعبیری سازندگی، بر بسیاری از ارکان تاثیر مستقیم داشت. سینما هم از این تاثیر بیبهره نماند. جهتگیری تولیدات سینمای جنگ خیلی زود متاثر از جریانی که به دنبال آسیبزدایی از عوارض جنگ بود، به سینمای «ضد جنگ» پهلو زد. در همین فضا رنگ و بوی موسیقایی فیلمهای دفاع مقدس هم بیش از آن که رنگی از حماسه داشته باشند، رنگ و بوی دلتنگی و غم به خود گرفتند.
بازگشت قهرمانان زخمخورده و تنها به قلب جامعه، فصل مشترک این احساس تراژیک و سینمایی است. ملودیهای حزنانگیز مجید انتظامی برای فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا را شاید بتوان نمونههای موفق از این دست تولیدات قلمداد کرد. رویکرد غالب در فضاسازی موسیقایی فیلمهای دفاع مقدسی در میانه دهه 80 هم بیشتر به همین فضا گرایش داشت.
سینمای ایران البته از آن دهه تا امروز که در میانه دهه 90 قرار داریم کارنامه پرباری در حوزه دفاع مقدس نداشته و اگر تکتولیدات تحسینشدهای چون «ملکه، چ، ایستاده در غبار» و نمونههایی از این دست را نادیده بگیریم میتوان گفت سالهاست اثری از جریان پویایی که زمانی تنها ژانر بومی سینمای ایران بود باقی نمانده است.
نکته اما اینجاست که در این سالها هنوز هم آثاری قدر میبینند و بر صدر فهرست فیلمهای محبوب مخاطبان و منتقدان سینمای ایران مینشینند که رنگ و بویی از حماسه دارند. موسیقی پرحجم فیلم متفاوت «ایستاده در غبار» و نیز ملودی آرام و حماسی فیلم «چ» موید همین نکته است که فضای موسیقایی و مهمتر از آن، روایی سینمای دفاع مقدس سالهاست دلتنگ حماسه است. حماسهای که سینمای ایران ظرفیت بسیار بالایی برای احیای آن دارد.
خاطرات موسیقایی ما از سینمای جنگ
حماسه نتها
در کارنامه سینمای ایران، فیلمهای دفاع مقدس بسیار ثبت شده که از آن میان برخی با ماندگاری بیشتر از سایر تولیدات، رنگ و بوی نوستالژی به خود گرفته و تا امروز و تا سالها بعد هم هویت ماندگار و تاثیرگذار خود را حفظ خواهند کرد. از میان آنها، گلچین برخی آثار که به واسطه ملودی و موسیقیِ متن ماندگار شدهاند لذتی دوچندان دارد. اگر تردید دارید، در این مرور با ما همراه شوید.
پرواز در شب؛ محمدرضا علیقلی
داستان فیلم «پرواز در شب» ارجاعی مستقیم به حماسه عاشورا دارد. همان نکتهای که محمدرضا علیقلی در مقام آهنگساز به بهترین نحو توانست با بهرهگیری از ملودی آیینی نزدیک به نوای سینهزنی و عزاداری هیاتهای حسینی، آن را به زبان موسیقایی بر فیلم منطبق کند. موسیقی این فیلم بهخصوص در سکانسهای پایانی و شهادت مهدی نریمان، حضوری پررنگ در برانگیختن احساس مخاطب دارد و کمک بسیار زیادی در همراهی احساسی با فیلم میکند. علیقلی برای آهنگسازی این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد.
کانیمانگا؛ مجید انتظامی
«کانیمانگا» از جدیترین و نخستین فیلمهای روایتگر یک عملیات جنگی در سینمای ایران محسوب میشود. فیلمی که به معنای واقعی کلمه با رنگ و بوی حماسی در گونهشناسی سینمایی، استانداردهای لازم برای قرار گرفتن در گروه پرطرفدار فیلمهای اکشن را داشت. مجید انتظامی این وجه دوگانه را بهخوبی در ساخت موسیقی این فیلم رعایت کرده است. موسیقی در اکثر نماهای اکشن، هیجانی و هراسانگیز فیلم حضوری زیرزمینه و ثابت دارد و هر از گاه با اوجگیریِ کنترل شده، کارگردان را در خلق موقعیتهای حماسی کمک میکند.
افق؛ محمدرضا علیقلی
پس از همکاری در «پرواز در شب» حالا دیگر علیقلی و ملاقلیپور به شناختی کاملتر از هم رسیدهاند و شاید به همین دلیل، اینبار علیقلی به کنایه و بهرهگیری از ملودی بسنده نکرده و بخشی از بار موسیقایی فیلم را مستقیما بر دوش مداحی میگذارد. نوای معروف و ماندگار «بمیرید، بمیرید، در این عشق بمیرید» یادگار شنیداری مخاطبان سینمای ایران از «افق» است و بیراه نیست اگر اذعان کنیم خاطره شنیداری آن بر ملودی موسیقاییِ دیگر بخشهای فیلم سایه انداخته است.
از کرخه تا راین؛ مجید انتظامی
فیلم سینمایی «از کرخه تا راین» سکوی پرتاب مجید انتظامی به سمت توفیقات مستمر در خلق موسیقی ماندگار برای آثار سینمایی دفاع مقدس بود. ملودی گوشنواز و احساسبرانگیز انتظامی با بهرهگیری از ظرفیت موسیقایی سوت دهانی، فلوت و دیگر سازهای مشابه تبدیل به اثری شاخص در حوزه دفاع مقدس شد و خیلی زود هویتی مستقل از فیلم تاثیرگذار ابراهیم حاتمیکیا پیدا کرد. انتظامی با موسیقی «از کرخه تا راین» سیمرغ دیگری به کارنامه افتخارات جشنواره خود افزود.
لیلی با من است؛ بهنام ابطحی
موسیقی متن فیلم سینمایی «لیلی با من است» هیچگاه نتوانست به عنوان یک اثر مستقل و سوای از فیلم حیات داشته باشد، اما ضرباهنگ و لحنی که بهنام ابطحی برای تکمیل روایت طنازانه و در عین حال حماسی کمال تبریزی انتخاب کرد، آنقدر بر قامت فیلم خوش نشست که حالا بهسختی میتوان فیلم را مستقل از موسیقیاش به یاد آورد. فراز و فرود موسیقی همراستا با درونیات و تردیدهای صادق مشکینی و ضریب طنزی که تکمضرابها به برخی صحنهها میدهند، این اثر را به یکی از موفقترین موسیقیهای متن فیلمهای دفاع مقدس بدل کرده است.
بوی پیراهن یوسف؛ مجید انتظامی
مجید انتظامی در ادامه همکاریاش با ابراهیم حاتمیکیا بار دیگر روی هنر زندهیاد علیرضا خورشیدفر حساب کرد. هنرمندی که موسیقی از کرخه تا راین با صدای سوت او به دل مخاطبان سینمای حاتمیکیا خوش نشسته بود. اینبار در روایت دلتنگی یونس برای یوسف گمگشتهاش بار دیگر این نوای دلانگیز، سهمی از ملودی فیلم را از آن خود کرد. انتظامی به رغم تمرکز بر همان ظرفیتهای پیشتر جوابداده، هرگز دست به تکرار خود نزد و با خلق موسیقی «بوی پیراهن یوسف» برگ دیگری از توانمندیهای خود را رو کرد.
آژانس شیشهای؛ مجید انتظامی
اگر «از کرخه تا راین» نقطه عزیمت مجید انتظامی در مسیر درخشش در آسمان موسیقایی سینمای ایران بود «آژانس شیشهای» را میتوان نقطه اوج او در این مسیر قلمداد کرد. فیلمی که هیچ نما و تصویری از میدان جنگ ندارد، اما هنوز که هنوز است عنوان محبوبترین فیلم دفاع مقدسی سینمای ایران را با خود دارد.
ابراهیم حاتمیکیا در اوج بلوغ فیلمسازی خود، بار دیگر از همراهی مجید انتظامی بهره گرفت تا اینبار فضای پلیسی، حماسی، احساسی و آرمانی داستانش را به تصویر درآورد و سیمرغ دیگری را به کارنامه این آهنگساز بیفزاید.
روبان قرمز؛ محمدرضا علیقلی
حاتمیکیا پس از چند همکاری بیواسطه با مجید انتظامی برای خلق یکی از عجیبترین و متفاوتترین آثار کارنامه خود یعنی «روبان قرمز» سراغ آهنگسازی رفت که پیشتر تجربه همکاری با رسول ملاقلیپور را در سینمای جنگ داشت.
محمدرضا علیقلی که تبحر خاصی در فضاسازی با استفاده از آوا و موسیقی داشت بهترین گزینه برای حاتمیکیا بود تا فضای خشک و خالی میان کاراکترهای تنهای فیلمش را با موسیقی پر کند. کاری که علیقلی به بهترین شکل از پس آن برآمد. بریدههایی از موسیقی این فیلم توانست هویت مستقل از فیلم پیدا کرده و ماندگار شوند.
خداحافظ رفیق؛ سعید شعبانینژاد
اگر بخواهیم فهرستی از فیلمهای بهناحق مهجور مانده سینمای ایران تهیه کنیم حتما یکی از این آثار، فیلم تحسینبرانگیز «خداحافظ رفیق» است. فیلمی اپیزودیک(1) که به رغم فضای سورئال(2) داستانیاش، توانست بسیاری از دلبستگان به فرهنگ شهادت و دفاع مقدس را شیفته خود کند. این توفیق اما، حتما بدون همراهی بینقص موسیقی در این اثر محقق نمیشد. موسیقی سوزناک و در عین حال حماسی سعید شعباننژاد برای این فیلم، هرچند مورد تقدیر جشنوارهها قرار نگرفت، اما بعدها به عنوان اثری مستقل بارها و بارها شنیده شد.
دوئل؛ مجید انتظامی
پس از تجربه مستقل ابراهیم حاتمیکیا با محمدرضا علیقلی در «روبان قرمز» حالا نوبت مجید انتظامی بود که با همکاری کارگردانی دیگر، توانمندی خود در خالق ملودیهای حماسی را به رخ بکشد. احمدرضا درویش که شهرت خاصی در وسواس برای بهرهگیری از بهترین ظرفیتهای سختافزاری در فیلمسازی و کارگردانی دارد، در «دوئل» که نخستن فیلم با صدابرداری دالبی در سینمای ایران هم بود توانست بهترین موقعیت را برای خلق موسیقی پرحجم و حماسی توسط مجید انتظامی فراهم آورد. انتظامی با این موسیقی باردیگر نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد.
اخراجیها؛ فریدون شهبازیان
بیشک یکی از پرحاشیهترین و پربسامدترین تولیدات سینمای ایران در حوزه دفاع مقدس فیلم نخست مسعود دهنمکی بوده است. فیلمی که برای نخستینبار توانست رقم فروش گیشهای در سینمای ایران را چندین پله ارتقا دهد و در عین حال منتقدان سرسختی هم برای خود دست و پا کند. با وجود برخی انتقادات محتوایی، یکی از برگ برندههای اصلی اولین قسمت از سهگانۀ اخراجیها موسیقی متن آن بود.
فریدون شهبازیان از آهنگسازان باسابقه سینمای ایران، اثری را برای این فیلم خلق کرد که تا امروز هم جزو نواهای آشنا و خاطرهساز مخاطبان سینمای ایران است.
معجزه احساسسهمی ویژه برای مجید انتظامی در خاطرهسازی موسیقایی سینمای دفاع مقدسنمیتوان صحبت از موسیقی فیلمهای دفاع مقدس به میان آورد و از بازخوانی حضور و سهم درخشان یک نام در فهرست ماندگارترین ملودیهای این حوزه زبان به تحسین باز نکرد. «مجید انتظامی» بیتردید شاخصترین آهنگساز سینمای دفاع مقدس است که در آلبوم خاطرات شنیداری ما از سینمای جنگ نامش به تواتر تکرار شده است.
فرزند آقای بازیگر سینمای ایران که چند سالی است خود هم ردای چهره ماندگار عرصه موسیقی ایرانی را بر تن دارد، آهنگسازی برای فیلم را در همان سالهای جوانی و پیش از وقوع انقلاب اسلامی با «سفر سنگ» مسعود کیمیایی آغاز کرد. او در ادامه راه توانست گامبهگام جایگاه خود را به عنوان یک آهنگساز صاحب سبک و سلیقه تثبیت کند.
انتظامی تسلط بسیار بالایی در بیرون کشیدن خطوط احساسی روایت داستانی فیلمهای دفاع مقدسی و جان بخشیدن به آنها به زبان موسیقایی دارد. تسلطی که باعث شده تعداد قابل توجهی از قطعاتی که او برای فیلمهای سینمای ایران ساخته، هویتی مستقل از فیلم پیدا کنند و در ارتباط مستقیم با مخاطب به حیات خود ادامه دهند.
اگر در این قضاوت شک دارید فقط کافیست مروری بر این نامها داشته باشید: «کانی مانگا، از کرخه تا راین، روز واقعه، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای، مریم مقدس، اعتراض، دوئل» و... این فهرست تنها بخش کوچکی از کارنامه پربار مجید انتظامی در قامت آهنگساز فیلم است که تا به امروز آهنگسازی بیش از 80 فیلم سینمایی را در کارنامه خود دارد.
ملودی آشنای همین آثار کافی است تا سهم و نقش او در ثبت خاطرات موسیقایی سینمای دفاع مقدس را پاس بداریم. مجید انتظامی هنوز از جدیترین امیدهای سینمای ایران برای خلق خاطراتی تازه و ماندگار است.
پینوشت
1- آن دسته از آثاری که چند فیلم را در زمان معمول یک فیلم ارایه میکنند.
2- فراواقعگرایی، گرایش به ماورای واقعیت یا واقعیت برتر.