گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ حامد افروغ؛ «خرمشهر یکی از شهرهای جنوبی استان خوزستان و مرکز شهرستان خرمشهر است. این شهر در محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون و در ناحیهای باتلاقی و پست در دلتای رودخانه اروندرود قرار گرفته و ۲۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. (1) قدمت تاریخی شهر خرمشهر به 2173 سال پیش یعنی بسال 163 قبل از میلاد برمیگردد.
اولین نامی که برای این شهر در تاریخ ثبت شده است چاراکس(charax) بود، که مقارن با فتح این شهر توسط اسکندر امپراطور روم، به نام سردار لشکرش، چاراکس (فاتح خرمشهر) نامگذاری شد.
سپس قبل از ظهور اسلام به بارما تغییر نام یافت و پس از ظهور اسلام و از قرن یکم تا قرن 12 هجری قمری «بیان» نام داشت و سرانجام در سال 1342 به خرمشهر تغییر نام یافت .
خرمشهر در تاریخ 10/8/1359 به اشغال نیروهای بعثی عراق در آمد و بخاطر مقاومت 40 روزه و قهرمانانه مردم بی سلاح و بی دفاع این شهر در برابر ارتش مجهز عراق خونین شهر نامگذاری شد و در تاریخ 3/3/1361 در عملیاتی بی نظیر بنام عملیات بیت المقدس آزاد شد.
اهمیت اقتصادی و موقعیت استراتژیکی این شهر و وجود ذخائر عظیم نفتی و داشتن دو رودخانه آب شیرین و دسترسی به خلیج فارس از طریق رودخانه اروندرود باعث شده است که همیشه این عروس جنوبی ایران مورد چشم داشت و حسادت دشمنان و استعمارگران قرار گیرد.قبل از وقوع جنگ مذکور خرمشهر بزرگترین صادر کننده انواع خرما به جهان نیز بوده است. (2)»
مطلب فوق مختصری از شرح سرگذشت تاریخی شهری است که به دلیل آبادانی و زیباییاش به «خرمشهر» معروف بود، و امروزه فقط نامی از آن دوران باقی مانده است؛ شهری که به اندازه خشت خشت خرابیهای امروزش، حرف برای گفتن دارد.
خوزستان به صورت عام و خرمشهر به صورت خاص از جمله محرومترین استانهای کشورند و با وجود اینکه بخش زیادی از درآمد کشور را تامین میکنند اما همواره مورد بیمهری و مدیریت ناصحیح دولتمردان در ادوار مختلف واقع شدهاند. مدیریتی که دودش فقط در چشم مردم این سامان رفته و این روزها به مدد ریزگردها به کوری گراییده است.
هر سال سوم خرمشهر که فرا میرسد همه ایران این حماسه را جشن گرفته و نکو میدارند اما کسی نمیپرسد آن خرمشهری که با ظلم صدام به خونینشهر تغییر نام داد، آیا هنوز نفس میکشد؟! آیا هنوز میتوان آن را خرمشهر نامید؟! اگر لختی مهمان مردم صبورش باشیم در جواب این سئوال تردید میکنیم. در اثنای تفکر برای نوشتن از درد مردمی که جز سلاح صبر، سپری برای مواجهه با ناملایمات طبیعی و مدیریتی ندارند، یاد مصاحبه زنده یاد محمدرضا عباسی (اولین فرمانده نیروهای مردمی خرمشهر) افتادم که با بغض از تخصیص بودجه های کلان به این شهر گفته و از نابسامانی و ویرانی زندگی مردمش گله میکرد.
خرمشهر را خدا آزاد کرد، اما آبادانیش را به ما سپرد. امروز 35 سال از آزادی این شهر ستمدیده میگذرد اما هنوز این شهر زیر چکمه خرابیها و محرومیت ها به شماره نفس میکشد. فقر و بیکاری و به تبع آن مشکلات فرهنگی و غوز بالای غوز این خطه، مشکلات زیست محیطی، زندگی را در این شهر و حتی دیگر شهرهای خوزستان سخت کرده است.
غلامرضا شرفی نماینده مردم آبادان درخانه ملت در این باره به خبرنگار ما میگوید:خدمت به خوزستان خدمت به کل ایران است، اما متأسفانه کشاورزی، صیادی و اقتصاد کشاورزی و محلی به دلیل شوری آب از رونق افتاده است و با توجه به اینکه ۲۸ سال از پایان بازسازی میگذرد، ولی خرمشهر همچنان با مشکلات زیرساختی دست و پنجه نرم میکند. متأسفانه به دلیل کم توجهی دولتها در ادوار گوناگون، نبود زهکشی مناسب و شوری آب اروند، اقتصاد کشاورزی را تحت الشعاع قرار داده و در حال حاضر چیزی به نام کشاورزی پایدار و سودآور در منطقه آبادان و خرمشهر نداریم. (3)
عبدالله سامری، نماینده خرمشهر نیز در این باره اظهار میدارد: بیشتر گرد و غباری که در استان خوزستان شاهد آن هستیم، دارای منشأ داخلی است، اما متأسفانه مسئولان برای حل مشکل کانونهای داخلی گرد و غبار خوزستان هیچ کاری نکردهاند. کارشناسان توسعه و عمران میپرسند که مسئولان دولتی برای حل مشکلات خرمشهر در آستانه سی امین سالگرد بازسازی چه کار کردهاند؟ ما که هیچ کاری ندیدهایم. با این وضعیت هیچ سرمایهگذاری حاضر به کار در خوزستان نیست و اگر کسی قصد سرمایهگذاری در استان را داشته باشد و این وضعیت را ببیند، هرگز به خوزستان نمیآید. (4)
اینها بخشی از گلایه نمایندگان مردم خرمشهر است که حتی از اولیات رفاهی و معیشتی چون آب سالم و قابل شرب محرومند، شاید شما هم عکسهای مربوط به خوزستان را که مردمش چه آبی را مصرف میکنند، دیده باشید و از خود بپرسید آیا این واقعیت دارد؟ اما جواب در عین ناباوری آری است. جوابی که از دل صحبت های مسئولان محلی نیز شنیده میشود؛ غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان به عنوان نماینده عالی دولت در این استان، آماری از تلاش دولت برای حل مشکلات خرمشهر ارائه نمیکند، اما در نشستی که با سران و شیوخ عشایر خرمشهر در روستای بدریه این شهرستان داشت، گفت: برای ساماندهی آب و فاضلاب خوزستان ۱۰۰ هزار میلیارد ریال بودجه مورد نیاز است که پیشنهاد تأمین اعتبار از صندوق توسعه ملی و یا فاینانس خارجی شده است و دولت قول داده، ظرف سه سال این میزان اعتبار را تأمین کند، همچنین برای رفع مشکلات زیست محیطی، احیای طرحهای کشاورزی و زهکشی طرح ۵۵۰ هزار هکتاری ۳.۵ میلیارد دلار معدل ۱۱۰ هزار میلیارد ریال در خواست اعتبار شده است و با تزریق این رقم، مشکلات اهالی خرمشهر و دیگر مناطق کاهش خواهد یافت.
آنچه که به نظر میرسد، دولتهای مختلف از جناحهای متفاوت نگاه درستی به آبادانی خوزستان جنگزده ندارند و بیش ازآن که توزیع ثروت و مدیریت درست و به هنگام منابع در استانهای محروم خصوصا خوزستان مد نظرشان باشد، به فکر برداشت و تامین نیازهای دولتند نه ارائه خدماتی که مردم همان جا را هم بهرهمند سازد.
«استان خوزستان به واسطه استعدادهای ویژه از جمله عبور حدود ۶۰ درصد از آبهای کشور از این جلگه، وجود دشتهای مستعد کشاورزی و فعالیتهای منظم کشت و صنعت، قرارگرفتن بخش عمده ذخایر نفت کشور، مرز زمینی و وجود مرز شلمچه با کشور همسایه، مرز هوایی و وجود فرودگاههای بینالمللی و ... دارای برتری خاصی نسبت به سایر مناطق کشور است.»(5) اما چرا حتی بعد از ایجاد منطقه آزاد اروند، تحولی در زندگی مردم خرمشهر و آبادان رخ نداد؟ آیا این برای مسئولان جای سئوال نیست؟ آیا مردم منطقه نمیپرسند سهمشان از این شاهرگ اقتصادی چیست؟
به نظر میرسد بعد از 35 سال محرومیت و صبوری و مقاومت در برابر هجمه سوءمدیریت که چون موریانهای به جان پایههای زندگی مردم این دیار افتاده، باید دولتها و مسئولانی که توان اجرایی و قانونی و حتی توان تامین نیرو و ابزار لازم برای آبادانی این خطه را دارند، اتاق فکر واحدی تشکیل داده و کاری بکنند، پیش از آنکه از خرمشهر نه نماد، که تنها یادی باقی بماند و غصهای.
1. ویکیپدیا
2. سایت شهرداری خرمشهر
3. قدس آنلاین
4. همان
5. ویکیپدیا