به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «مرتضی گرکانی» 16 بهمن 1328 در شمیران دیده به جهان گشود، شهید گرکانی طی عملیات کربلای 1 در تاریخ 16 تیر 1365 در شهر مهران به درجه شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید «مرتضی گرکانی»
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ایران شکست بخورد اسلام شکست خورده است.
بارالها! تو را سپاس میگویم که دیگر بار رخصتم دادی تا قطره ناقابل وجودم را به دریای عظیم و مواج راهیان کربلا آمیخته و بسویت ای محبوب دلها پرواز نمایم. ای عزیزی که عمرو بن جموح را پذیرفتی و دعایش را مستجاب و کتابش را به مهر شهادت زینت بخشیدی، مرا نیز مشمول فیض عظیمت قرار ده.
خدای من مگر نه این که عمرو به عشق یاری پدر فاطمه (س) لباس رزم پوشید، من نیز به عشق یاری پسر فاطمه (س) لباس پوشیدم، اگر عمرو به سرزمین احد شتافت من نیز به سوی کربلای حسین تو شتابانم و در این راه اگر قلم تقدیر تو فرمان شهادتم را به امضاء رسانید چنان کن که ابتدا مزه فتح را بچشم و دشمنان تو را به ذلت اسارت و شکست در اندازم و آنگاه از این محیط خراب آباد به سوی ملکوت اعلای تو پرواز کنم. اما نه به شوق آن عطایا که وعده دادی، بلکه به عشق دیدن یار و نظاره یک لحظه لبخند حاکی از رضایت حسین تو به ملکوت اعلای تو پرواز کنم. ای خالق من به خودت قسم که من هم تشنه شهادت در راه تو و حسین تو هستم تا به آن حد که مایل نیستم در شهادتم به بازماندگانم تبریک و تسلیت بگویند، بلکه دوست دارم فقط تبریک بگویند. زیرا که شایسته نیست در مقابل لطف و احساس تسلیت گفت، این ناشکری است؛ این رد احسان است، این نشناختن حقیقت شهادت است. مگر نه این که شهادت زندگی جاوید است، حقیقت ایمان است، فلاح و رستگاری است.
معبودم! حاشا به کرمت اگر مرا نپذیری و راهم ندهی. محبوبم، من با این اشاره خودم را مهیای لقاءات نمودهام. آیا ممکن است چشمی هم به این بنده گنهکار بیندازی. خدای من! من با دست خالی ولی با دلی پر امید به در خانه تو آمدهام آیا مرا از درگاهت میرانی؟ نه، نه تو مرا هرگز از درگاهت نخواهی راند. زیرا که علی (ع) فرموده: «کسانی که شوق لقاءالله را دارند، هم چون تشنهای که به آب خواهد رسید به این فیض عظیم نائل میگردند».
دوست دارم با این معامله که با من خواهی کرد پدر و مادرم در دنیا سربلند و در آخرت سعادتمند باشند. همسرم زینب گونه باشد و رسالت زینبیاش را که تو به عهدهاش گزاردهای، بنحو اکمل به انجام برساند. بر فقدان من صبر نموده و استقامت پیشه کند تا دشمنان اسلام و دین مبین را خجل و شرمنده سازد. دستان کوچک ومعصوم فرزندانم را در دستانش گرفته تا مایه قوت و دلگرمی دوستان گشته ومنافقان و سست عنصرها و کافران ببینند که در این راه تنها نیست و نمایندههای نسل آینده که ادامه دهنده راه انقلابمان خواهند بود او را همراهی میکنند. بارالها! به آرزوی پدر و مادر و همسرم جامه عمل بپوشان و توفیق زیارت امام امت، این بت شکن قرن را به ایشان عطا بفرما و شما ای پدر و مادر مهربان و همسرم خوبم هرگاه موفق به زیارت حضرتش شدید، سلام من را نیز به ایشان برسانید و بگویید مرتضی عاشق جبهه و شهادت در راه دوست بود و به اختیار این راه را انتخاب کرد و به آرزویش رسید.
دوست دارم بر سنگ مزارم بنویسید: «کمال المطلوب لقاء المحبوب»
انتهای پیام/ 181