همچنین عفاف به معنای پرهیزکاری، خویشتنداری و نگهداشتن نفس از فزونخواهی و حرام است که در قرآن چهار بار به کار رفته است. در نهج البلاغه امام علی(ع) بحث حجاب و عفاف در خطبههای امام بیشتر در موضوعات تقوا استنباط میشود و در سایر موارد تحت موضوعات پاکدامنی و مبارزه با هوای نفس قابل دریافت است.
در قرآن مسأله عفاف در آیه اول سوره نور بازتاب ویژهای دارد و آیه پنج سوره مومنون عفاف را از خصلتهای برجسته مؤمنان میداند. عفت را بعد از نماز و زکات و پرهیز از لغو مطرح نموده و آن را بر امانت و وفای به عهد مقدم داشته است. دامنه عفاف از گستردگی خاصی برخوردار است. گاه در امور اجتماعی مطرح میشود و گاه در فعل و انفعالات فردی.
عفاف با دیگر فضایل، رابطه اثر و موثر دارد؛ زیرا در رأس همه خوبیهاست، رعایت عفاف در جامعه اسلامی از یک طرف، نشان دهنده میزان اعتقادات درونی افراد جامعه است و از طرف دیگر، نشان دهنده اهمیت ارزش حجاب و عفاف در جامعه است، در یک تقسیمبندی عفاف به عفت در کردار، عفت در نگاه، عفت در پوشش، عفت در اظهار زینت، عفت در معاشرت، عفت در گفتار و عفت در اندیشه تقسیم میشود که متناسب با موضوع، آیات قرآن و احادیث و خطبه امام علی(ع) قابل تأمل است.
همچنین عفاف دارای فضایلی است که مورد بحث قرار گرفته است، محمود جهاندیده فعال فرهنگی در مقالهای به موضوع حجاب و عفاف از دیدگاه قرآن، نهجالبلاغه و احادیث پرداخته است که پیشتر در ششمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منتشر شده است، آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از این مقاله است:
- بحث حجاب و عفاف در نهجالبلاغه بیشتر به عنوان پاکدامنی و در موضوعات تقوا در فهرست موضوعی نهجالبلاغه قابل یافت و بررسی است که در خطبهها و نامهها و سخنان حکمت آمیز امام علی(ع) جاری است.
- استاد مطهری کلمه حجاب را به معنی پوشیدن و پرده و حاجب میداند.
*حجاب صیانت از تقوا- با تدبر در آیات 26 الی 27 سوره اعراف از تعبیر لباس التقوی در مییابیم که یکی از اهداف فرستادن نعمت لباس و حکم حجاب از سوی خداوند، برخورداری انسان از پوشش معنوی و باطنی تقواست که شاخصه اساسی برای تکریم انسانها نسبت به یکدیگر است. بنابراین یکی از مهمترین فلسفهها و فواید لباس ظاهری حجاب، مزین شدن به لباس درونی تقوا و عفاف است.
- هر چند عفاف و حجاب دارای دو معنای متفاوت هستند، در عین حال دو مقوله درهم تنیدهاند، طوری که عفاف برانگیزاننده حجاب است و حجاب، حافظ عفاف زن عفیف است.
- عفاف پوششی باطنی است برای انسان. عفاف و عفت در علم اخلاق مورد بحثاند. امام علی(ع) میفرماید: «الصّبرُ عَلَی الشَّهوَهِ عفَّهٌ»، ایستادگی در برابر خواسته نفس، عفت است.
- استاد مطهری در تعریف عفاف میگویند: عفاف و پاکدامنی حالتی نفسانی است؛ یعنی قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان باشد و انسان را رام خود نکند.
- دامنه عفاف در قرآن: 1- عفاف در کردار 2- عفاف در گفتار 3- عفاف در اندیشه
- مصادیق و نمودهای عفاف جنسی در بعد رفتار و کردار است که در آیات قرآن تاکید شده است. به طور مثال: «وَ لیَستَعفِف الّذینَ لا یَجِدونَ نِکاحاً حَتّی یَغنیَهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ...» و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود، آنان را بینیاز گرداند.
- امام علی (ع) در خطبه متقین، یکی از ویژگیهای پرهیزکاران را کنترل و خودداری چشم از گناهان دانستهاند. امام علی(ع) میفرماید: «غَضُّوا اَبصارهم عَمّا حَرّمَ اللهُ عَلَیهِم».
- حجاب، یکی از نمودهای عفت درونی است که در آیات قرآن در مورد زنان تاکید شده است، در آیه 31 سوره نور، به زنان دستور داده شده که اطراف مقنعهها را بر روی گردن و سینه قرار دهند تا بدین وسیله پوشیده شوند؛ «...َولیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهنَّ...»، نتیجه این پوشش، شناخته شدن به عفت و حجاب و اذیت نشدن به وسیله اهل فسق و فجور است. نیز موجب در امان ماندن از سوءظن و موجب صیانت از ارزشهای معنوی است.
- در حدیثی از امام علی(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص)، زن را هنگامی که از منزل خارج میشود، از پوشیدن لباسی که او را مشهور و انگشتنما کند و از زینت کردن به زیور آلاتی که صدا ایجاد کند و سبب جلب توجه نامحرم شود، نهی کرد.
- کلام عفیف، کلامی است که هم از نظر محتوا و هم از نظر شیوه بیان قرین عفت باشد. سخن گفتن با ناز و عشوه در برابر نامحرمان یکی از نمادهای بیعفتی است به عنوان مثال، خدا در قرآن در آیه 32 سوره احزاب، خطاب به زنان پیامبر میفرماید: «یا نِساءَ النّبیِّ لستُنَ کأَحَدٍ مِنَ النساءِ اِن اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخضَعنَ بالقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قَلبِهِ مَرَضٌ وَ ُقلنَ قَولاً مَعروفاً».
- به کار گرفتن عقل، موجب تعدیل خواهشهای نفسانی است. تفکر عاقلانه و منطبق با فطرت، راه تکامل سریع انسان را هموار می کند. با کنترل افکار انسان وارد عرصههای گناهآلود نمیشود. به عنوان مثال؛ قرآن می فرماید:« ولاتَقَّرَبوا الزّنی اِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ ساءَ سبیلاً»، امام علی(ع) میفرماید: مَن عَقَلَ عَفَّ، عقل تمایلات انسان را به مسیر خیر و صلاح هدایت می کند. انسان برای زندگی سعادتمندانه، نیاز به فکری عفیف دارد.
- امام علی(ع) در حکمتهای نهجالبلاغه میفرماید: «پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگتر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که توان برگناه دارد؛ ولی آلوده نمیشود. همانا نزدیک است عفیف پاکدامن، فرشتهای از فرشتگان شود». رسول خدا(ص) می فرماید: «رشد، از عفاف و پاکدامنی سرچشمه میگیرد». در حدیثی از امام رضا(ع) شخص فقیر با عفاف، از اولین کسانی است که وارد بهشت میشود.
- امام علی(ع) میفرماید: تزکیه نتیجه تقوا و تقوا، نتیجه عفاف است، همچنین امام علی(ع) حیا را قرین عفاف میدانند و میفرمایند: «اَلحیاءُ قرینُ العفاف».
- امام رضا(ع) عدم آراستگی و آمادگی مردان را سبب بیعفتی زنان میدانند و میفرمایند «زنان یهود از عفت بیرون رفتند و فاسد شدند و چنین نشدند مگر به دلیل کم توجهی شوهران به آرایش و نظافت خود».
*حدود پوشش اسلامی برای زنان- براساس آموزههای دینی؛ زنان باید همه جای بدن خود را از نامحرمان بپوشانند، به جز چهره و دستها از انگشتان تا مچ دست به شرطی که زینت شده نباشد.
- امام علی(ع) میفرماید: «فَاِنَّ شِدَّهَ الحِجابِ اَبقی عَلَیهِنَّ » به درستی که حجاب شدید و مستحکم باعث مصونیت بیشتر زنان است، هر اندازه حجاب زن مسلمان کاملتر باشد، وسوسه نامحرمان برای نگاه به او کم میشود و آبروی او در جامعه مورد خطر قرار نمیگیرد. ضمن اینکه زن با حجاب در جامعه امنیت جانی و مالی بیشتر دارد و در محیط کار و فعالیت هم با آزادی عمل بیشتر و به دور از آزار و اذیت دیگران به کار و تلاش میپردازد.
- پوشش مناسب، نشانی گویا از عفت و پاکدامنی زن است و زن با حجاب در جامعه اسلامی، با این نشانه در شمار زنان عفیف و پاکدامن شناخته میشود. مانند برخی اصناف که به خاطر لباس ویژهای که دارند و با آن شناخته میشوند. چادر و حجاب کامل هم نشانه پاکدامنی است. ضمن اینکه زن پاکدامن با حفظ حجاب از داشتهها و زیور آلات مادی و نیز از نداشتههای مادی خود، خود را پوشیده میکند. بسیاری از زنان با حجاب، با اینکه از متاع زینت دنیا مانند جواهرات بینصیبند، اما به زیور حسن خلق و عبادت حق آراستهاند و حجاب آنها مانع برای طعنهگران است تا بر آنها خرده نگیرند و لباسهای فاخر دنیاطلبان آنها را نیازارد همچنین با قناعتورزی میتوان عفافی به دست آورد که برنداشتهها پوشش باشد.
- رعایت حجاب، آزادی فکری و معنوی افراد جامعه را در پی دارد، زیرا با رعایت آن، روح و روان انسانها از بردگی مدپرستی و هوس رها میشود، چون در فرهنگ اسلامی شرط دستیابی به آزادی راستین، برکنار بودن از هوای نفسانی است و هر انسانی تسلیم خواهشهای نفس شود. اسیر و در بند است.
- لباس پوشیدن از اختصاصات انسانهاست و خواسته فطری آدمیان است. عفاف یک فضیلت نفسانی و باطنی است که هوای نفس را کنترل می کند و آن را به نظارت عقل در می آورد. میان عفاف و حیا و تقوا رابطه ی تعاملی وجود دارد. هر چه تقوای بیرونی افزایش می یابد؛ روح عفاف در نهاد انسان تقویت میشود. لباس، نعمت، کرامت و وسیله طاعت است و پوشش خوب، بر باطن انسان، تاثیر مطلوب دارد.
- رعایت عفاف هم در ابعاد مختلف، آثار زیادی را در جامعه به همراه دارد. از جمله تقویت اعتقادات مردم، رعایت حقوق افراد، برخورداری از امنیت اجتماعی، ایجاد مودت و استحکام روابط اجتماعی، تحکیم بنیان خانواده و غیره، لباس هر کس بیانگر شخصیت درونی اوست و انسان شریف باید از پوشیدن لباسهای زننده، پرهیز کند. پوشیدگی زن و حجاب داری او، آرامش روانی مردان را به دنبال دارد. حجاب موجب حضور بهتر زنان در فعالیتهای اجتماعی و حافظ حرمت و شخصیت زن است. حجاب بر پاکی روح و طهارت باطنی اثر میگذارد و ارزش شخصی و اجتماعی زن را بالا میبرد.
- حجاب امانت خدا و حقی الهی است. سبب استواری و حفظ اجتماع است و تضمین کننده سلامت اخلاقی جامعه و ضرورتی برای ایجاد جامعهای صالح است. حجاب، ضرورت و تمرینی برای رشد و تکامل انسانی و مظهر مبارزه و سنگر مقاومت زن مسلمان است.
*پیشنهادهای کاربردی و نظری برای ترویج حجاب و عفاف1- جوانان ما به فرهنگ اسلامی علاقه مند هستند. متولیان امر می توانند برای فرهنگ سازی در زمینه ی حجاب از روش های گوناگونی مانند روش های اقناعی، ترغیبی و تسهیلی استفاده کنند.
2- در روش اقناعی باید افراد با استدلالهای گوناگون شرعی، عقلی، اجتماعی و غیره از آثار و فواید حجاب آگاه میشوند.
3- در روش ترغیبی، تشویق و آمادهسازی افراد برای تغییر رفتار از طریق اصرار، تشویق و آموزشهای جذاب همگانی با بهرهگیری از گروههای مرجع و تاثیرگذار در جامعه با در نظر گرفتن مسایل روانشناختی و زیباییشناختی، باید از اهمیت ویژه برخوردار باشد.
4- در روش تسهیلی، ایجاد تسهیل برای تغییر رفتار از راه در دسترس قرار دادن زمینه مطلوب مثل توجه به الگوهای پوشش مذهبی و ملی و متناسب و سازگار با فرهنگ بومی مورد عمل قرار گیرد.
5- حجاب تنها برای قشر خاصی مطرح نشده است و برای نهادینه کردن آن باید از ادارات دولتی گرفته تا کارخانهها و اماکن عمومی، همه خود را به رعایت آن ملزم بدارند.
6- تشکیل نشستهای اخلاقی با موضوع حجاب در ادارات دولتی و در رسانهها به خصوص صداوسیما برای ترویج عفاف و حجاب بسیار مفید خواهد بود.
7- دشمن با تهاجم فرهنگی و رواج بدحجابی و بیحجابی قصد فروپاشی خانوادهها را دارد، بنابراین باید نهاد آموزش و پرورش از لحاظ بنیه ی مالی و نیروی انسانی تقویت شود تا در مقابل تهاجم دشمن مقتدرانه و پیروزمندانه ایستادگی کنیم. به هر حال سرمایهگذاری مادی و معنوی لازم است تا ضمن حفظ ارزشهایمان از متلاشی شدن نابخواست آن جلوگیری کنیم.
8- نمونههای بارز تبرج و بیعفتی و به خصوص آرایش چهره و روشهای غلط متداول در جامعه مورد بازشناسی قرار گیرند.
9- به فرهنگ عفاف و حجاب با ارائه محصولات متنوع فرهنگی و هنری مناسب اصالتبخشی شود.
10- در متون آموزشی مدارس، به منظور ایجاد رغبت دانش آموزان نسبت به موضوع حجاب، بازنگری شود.
11- الگوهای موفق و مطلوب که هماهنگ و متأثر از اسوههای دینی میباشند، معرفی شوند.
12- زمینههای ازدواج جوانان، با افزایش آگاهی آنان از آثار سوء بیعفتی، فراهم شود.
انتهای پیام/ 121