به گزارش دفاع پرس از شهرکرد، هفتم تیرماه سالروز شهادت شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی (ره) و جمعی از یاران انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) در حادثه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ است.
در این حادثه ۷۲ نفر به فیض شهادت نائل آمدند که شهید رحمان استکی نماینده مردم استان چهارمحال و بختیاری در اولین دوره مجلس شورای اسلامی نیز در شمار این شهدا بود.
رحمان استکی فرزند رضا در سوم اردیبهشت سال ۱۳۲۹ در خانوادهای مذهبی در شهرکرد به دنیا آمد. او مومنی وارسته و مبارزی دلسوخته بود و شاید کسانی که دعای کمیل او را شنیده اند، احساس عمیق و عارفانه اش را درک کرده باشند.
رحمان استکی همزمان با دوران تحصیل تا دیپلم، بیشتر وقت خود را در مساجد و مجالس مذهبی می گذراند. پس از اخذ دیپلم و اتمام خدمت سربازی، در سال ۱۳۵۱ به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به شغل آموزگاری روی آورد اما یک سال پس از حضور در کلاسهای درس، برای آشنایی بیشتر و تجربهاندوزی در مورد نهضت امام خمینی (ره) و جریانهای مبارزاتی به تهران هجرت کرد.
در سال ۱۳۵۳ وارد دانشگاه تربیت معلم تهران شد و در سال ۱۳۵۷ با اخذ درجه کارشناسی در رشته علوم تربیتی (مدیریت آموزشی) فارغ التحصیل شد. در همین ایام، در جلسات درس استاد علامه محمدتقی جعفری (ره) و جلسات مخفی درس آیت الله دکتر بهشتی (ره) نیز شرکت می کرد.
پس از برقراری ارتباط با آیت الله بهشتی و در بحبوحه مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی، به علت نیاز منطقه و به توصیه دوستان انقلابی خود، برای مدیریت موج اعتراضات مردمی به زادگاهش شهرکرد بازگشت و در کنار برادرش مجتبی به سازماندهی اکثر راهپیماییها و تظاهرات پرداخت. وی در این مدت، با ایمان قوی و شهامت فراوان، بدون هیچ ترس و واهمه ای، اعتصابات دانشآموزی را تقویت می کرد.
شهید استکی با اتکا به معارف عمیق اسلامی، بکارگیری روش های صحیح تعلیم و تربیت اسلامی و شناسایی مسیر هدایت نونهالان و نوجوانان، و نفوذ کلام، ضمن برپایی جلسات مخفی و ارتباط با دانشآموزان، توانست آنان را با اصول و مبانی اعتقادی اسلام و کلام وحی که اساس مبارزه با ظلم و کفر است، آشنا و مأنوس کند، روحیه کفر ستیزی را در درونشان بیدار سازد و آنها به صحنه مبارزه با طاغوت بکشاند.بواسطه روشنگری های شهید استکی، بسیاری از دانشآموزان شهرکردی به صف مبارزان انقلابی پیوستند.
با شکل گیری و برپایی تظاهرات دانشآموزی علیه رژیم ستمشاهی، مدیرکل وقت آموزش و پرورش استان در گزارشی به ساواک، رحمان استکی را مسبب و عامل تحریک دانشآموزان معرفی کرد. ساواک هم که رحمان استکی را شناسایی کرده بود، او را دستگیر و تحت بازجویی و شکنجه قرار داد.
شهید استکی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به سنگر مدرسه بازگشت و با خلوص نیت و عزمی سترگ، نوجوانان و جوانان را به مجاهدتی دیگر که همانا قطع وابستگی علمی به بیگانگان و اعتلای آرمان های انقلابی بود، تشویق می کرد.
وی که اکنون از فقدان تشکیلات منسجم اسلامی سیاسی در بین نیروهای انقلابی و نیز نفوذ منافقین در پشت نقاب تزویر و شعارهای عوام فریبانه رنج می برد، با تأسیس حزب جمهوری اسلامی و تائید آن از سوی امام خمینی (ره) و با توجه به شناختی که از استادانی چون آیت الله دکتر بهشتی و حجت الاسلام دکتر باهنر داشت، به کمک تعدادی از نیروهای انقلابی، حزب جمهوری اسلامی را هم در شهرکرد ایجاد و فعال کرد.
او به عنوان یک معلم آگاه و متعهد، وظایف خود را در کنار فعالیت های حزب جمهوری اسلامی به نحو احسن دنبال می نمود تا اینکه پس از مدتی، علیرغم میل باطنی و با اصرار دوستان، به عنوان معاون آموزشی و کفیل اداره کل آموزش و پرورش استان منصوب شد و با خدمات صادقانه و شبانه روزی که معمولاً تا پاسی از شب با حضور در محل کار ادامه داشت برای ایجاد امکانات علمی و آموزشی در سطح استان و آشنایی اولیا و مربیان با تعلیم و تربیت اسلامی فعالیت می کرد.
وی برای بسط و گسترش مراکز علمی و پایگاه های آموزشی، از هیچ خدمتی دریغ نکرد و سیل تهمت ها و شایعه سازی های برخی عناصر منحرف باقیمانده از رژیم طاغوتی سابق در آموزش و پرورش نیز کوچکترین خللی در عزم راسخ او به وجود نیاورد.
در این برهه از زمان، جریان های التقاطی با محوریت منافقین و لیبرال ها که زیر چتر حمایتی استکبار جهانی قرار داشتند، با توطئه چینی های مختلف و با نقابی بر چهره، سعی داشتند ضمن حذف نیروهای انقلابی و مکتبی، در همه ارکان نظام نفوذ و زمینه های وابستگی مجدد مردم رهیده از ظلم را فراهم کنند.
شهید استکی، که در طول مبارزه، به ماهیت جریان های التقاطی نظیر منافقین و لیبرالها پی برده بود، همواره در برابر آنها ایستادگی می کرد و سعی داشت تا نقاب تزویر و نفاق را از چهره کریه آنان بر انداخته و ماهیت واقعی آنان را آشکار سازد.
با شروع انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی (اسفند ۱۳۵۸)، حزب جمهوری اسلامی، رحمان استکی را به عنوان نامزد انتخاباتی در حوزه شهرکرد معرفی کرد و در نتیجه وی با کسب ۳۴٬۸۷۱ رأی برابر با ۶۳٫۲۰ درصد آرا در مرحله دوم (۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۹) به مجلس شورای اسلامی راه یافت و به عضویت کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی مجلس درآمد.
رحمان استکی از زمانی که به عنوان نماینده مردم شهرکرد به مجلس شورای اسلامی راه یافت، خدمات بی شائبه ای را در این مسئولیت به یادگار گذاشت.
او همواره برای رفع فقر و محرومیت، بهبود وضع معیشت مردم، مبارزه با احتکار و گرانفروشی و همچنین زبونی دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی ایران تلاش و مجاهدت می کرد.
شهید استکی، 24 روز پس از آغاز جنگ تحمیلی در نطق قبل از دستور خود، دیکتاتور بعثی عراق را دیوانه و نوکر سرسپرده کفر جهانی معرفی کرد و گفت: «… سئوال من از امت به پا خاسته اسلام و … ملت مسلمان و رنج دیده عراق است… سؤال من از طفلان و نوزادان معصوم فلسطینی است که قبل از آنکه رایحه دل انگیز پستان مادرشان را استشمام کنند، مزه تلخ باروت های اسرائیلی را مزمزه می کنند… آیا صدام حسین که ۱۴۳ فروند هواپیمای عراقی را تا پریشب در خاک ایران از دست داده است، چند فروند هواپیما به جبهه نبرد با اسرائیل فرستاد؟ … اکنون بعث عراق به مبارزه علیه ایران برخاسته است. آیا وجدان های بیدار دنیا می پذیرند که صدام مسلمان باشد»؟
شهید رحمان استکی، با درایتی که داشت اهداف نظام های استکباری و برخی عمال وابسته را شناسایی و آینده را به وضوح ترسیم کرد. او در ادامه نطق خود گفت: «… جنگ ما یک روز، دو روز نیست، این رشته سر دراز دارد، هنرپیشه هایش عوض می شود، … عراق قطعاً کنار می رود، ملت عراق در کنار ما قرار خواهد گرفت و این از مسلمات است….»
شهید استکی، در طول مبارزه آموخته بود تا نگاه به آینده و ژرف نگری را فراموش نکند، از این رو معتقد بود هرگز نباید برخی کاستی ها و مشکلات مانع از تحقق خواسته های ملت و اهداف انقلاب بشود.
او همواره ادامه مسیر بر اساس برنامه و با تکیه بر اصول قانون اساسی را یادآور می شد و وحدت و یکپارچگی را در همه امور لازم می دانست.
شهید استکی در برابر نیات پلید منافقین هرگز خاموش نمی ماند و معتقد بود ریشه این فتنه که با توسل به اقدامات و فجایع ضد بشری سعی در ایجاد اختلال در جامعه دارد را باید خشکاند.
وی پس از حمله عناصر منافقین به دفتر حزب جمهوری اسلامی در شهرکرد، طی سخنانی در نشست علنی مجلس (با اشاره به یک ضرب المثل قدیمی) گفت: «… بدهکار را اگر نرفتی سراغش طلبکار می شود…. عده ای از هواداران مجاهدین (منافقین) و پیکاریان به قول خودشان به نشانه هلاکت ۴ تن از عوامل خود به دست نیروهای مسلح حزب جمهوری اسلامی در قائم شهر، به دفتر حزب جمهوری اسلامی شهرکرد حمله می کنند، درب حزب را می شکنند …. آنچه [در آنجا بود مانند] کتاب، قرآن، نهج البلاغه، پوستر و کتاب های شهید مطهری را وسط خیابان می ریزند، پاره می کنند و آتش می زنند… مردم آنجا، آنهایی که مشمول کلمه مردم می شوند به خوبی به اسلام معتقدند و امام را به رهبری صادقانه می شناسند و به خاطر همین اعتقاد و به فرمان امامشان آرامش را حفظ کرده اند، هیچ گونه واکنشی از خودشان نشان نداده اند ولی باز به اتکای صحبت های امام، منتظر رسیدگی سریع و دقیق و قاطعانه مسئولان قضایی و سایر مسئولان مملکتی هستند.»
شهید استکی خود را همیشه خادم ملت می دانست و معتقد بود: «وکالت را به عنوان یک وظیفه الهی باید پذیرفت و نه یک پست و مقام و مایه فخر» .
رحمان استکی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ و در سن ۳۱ سالگی در جریان حادثه بمب گذاری و انفجار در محل دفتر حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران، به همراه آیت الله دکتر بهشتی و جمعی از یاران امام (ره) و انقلاب اسلامی ـ در حالی که مجری گری برنامه را برعهده داشت ـ به شهادت رسید.
پیکر پاک این شهید عزیز در گلزار شهدای زادگاهش شهرکرد به خاک سپرده شد.
شهید مجتبی استکی نیز برادر رحمان استکی بود که پس از شهادت وی (که نمایندگی مردم شهرکرد در دوره اول مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت) با حمایت حزب جمهوری اسلامی و با کسب ۵۷٬۹۵۸ رأی معادل ۷۷٫۷۰ درصد آرا به نمایندگی مردم شهرکرد و حومه در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و اول دی ماه ۱۳۶۰ در کنار شهید امامقلی جعفرزاده سامانی فرماندار شهرکرد، در چهارراه خواجه ربیع مشهد مقدس مورد سوء قصد منافقین کوردل قرار گرفت و بر اثر اصابت ترکش نارنجک به شهادت رسید.
شهید حمید استکی دیگر برادر شهید رحمان استکی نیز پس از اعزام به جبهه های نبرد حق علیه باطل در دفاع مقدس، در تاریخ ۱۶ اسفندماه ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/